شنبه 16 مرداد 1389-23:27

روزمون مبارک!...

...یکی از خبرنگاران همکار می گفت: یکساله همه اش از مسوولان مطلب می نویسیم و عکس شون رو،رو جلد می بریم،دل شون نمی آد حداقل روز خبرنگار یک شاخه گل برامون بفرستند! گفتم بی خیال همکار گرامی، هم اینکه دست گل بر آب نمی دهند جای شکرش باقیست.(يادداشتي ازبابک شمس ناتری،خبرنگار-چالوس)


"روزمون مبارک"، تقدیم به با معرفت هاش ....تقدیم به اون خبرنگارای با معرفتی که صبح هارو با صداقت و طنین نام خدای بزرگ آغاز می کنند و قلم را با عشق و معرفت به حرکت در می آورند...

 "روزمون مبارک"، تقدیم به اهالی مطبوعاتی که دوازده ماه سال رو به اطلاع رسانی می پردازند و عاشقانه و در جهت پردازش صحیح خبر گام بر می دارند و از حداقل ها حداکثر استفاده رو می برند و مردونه و صادقانه می نویسند...

 "روزمون مبارک"،تقدیم به همه اونهایی که اخلاق دارند و واسه یک کار فرهنگی دغدغه دارند، نه اونهایی که به خاطر تخریب دیگران حاضرند شرافت و شانیت یک خبرنگار را زیر سوال ببرند  و واسه افزایش درآمد دست به هر کاری می زنند.


 "روزمون مبارک" تقدیم با بهترین گلواژه های مهر و زیبایي، به همکارای قدیم و جدیدم به همه که نه به با معرفت هاشون که پشت هم رو خالی نمی کنند و به خاطر جا شدن تو دل یک مسوول زیراب همدیگر رو نمی زنند، تقدیم به اونایی که برای کله پا کردن ناخن رو هم نمی کشند و از چپ شدن همکاران سوت و هورا نمی کشند.


 این چند روزی که ننوشتم دلم برای همتون تنگ شده، مخاطبان با معرفتی که سراغ مون رو می گرفتید و خیلی تشویق گر و حامی ما شدید.

چندماه پیش یکی از خبرنگارای منطقه مون رو دیدم. خیلی خوشحال و سرحال بود، پرسیدم چي شده؟ حسابی و قبراق گفت: ای برادر جان چرا قبراق و سرحال نباشم، راستی "روزمون مبارک" تقدیم به قبراق ها !

گفت: بعد از مدتها یک واکمن خریدم و این هفته هم قسط دوربینم تمام می شه. نگاهی بهش انداختم و گفتم حق داری به خدا، سرحال باش و حسابی بخند، چند قدمی جلوتر در حال حرکت بودیم. نگاهی به کیوسک مطبوعاتی انداختم، صدای آشنایی رو شنیدم. راستی "روزمون مبارک" تقدیم به دکه دارهایی که جور ما رو می کشند و نشریه رو در اختیار مردم قرار می دهن.

 خندید و گفت: آقا وامی، قرضی، امانتی، چیزی، خبری نیست؟! چند وقتیه سقف دکه مون چکه می کنه و گه گداری هم قطره ها روی صفحات نشریه رژه می رن! لبخند تلخی زدم و گفتم زحمت بکش بنویس که نشریه برداشتم، بگذار به حساب آخر هفته با اون قبلی ها حساب می کنم.

کمی جلوتر که اومدم دوست خبرنگارم که اتفاقاً 3 تا نوار کاست روی کاغذ نیامده داشت، شتابی گرفت و گفت: برادر جان 3 تا نوار باید پیاده کنم با سریال فاصله ها و شام حاضری، تا بخوابم می شه صبح، راستی صبح هم باید برم دنبال خبر.

 از هم که جدا شدیم، سوار تاکسی شدم. راستی یکی پیدا نمی شه روی این تاکسی ها و خودروهای مسافرکشی نظارت کند؟! بنده خدا که جلو نشسته بود جا کم آورده بود که راننده یک نفر دیگر هم کنارش سوار کرد و اگر کمی هم بهش می خندیدیم عقب ماشین هم 5 نفر سوار می کرد.


 راستی "روزمون مبارک" تقدیم به تایپیست ها، بندگان خدا چه خط هایی رو باید تحمل کنند! چه نوشته هایی رو باید با عذاب بخوانند و تایپ کنند! یکی کجکی می نویسه و یکی هم عین نگارنده افقی و عمودیش معلوم نیست وصله و پینه به کاغذها می زنه و سوزن کاری می کنه.

تایپیست ها از صبح پشت یک مونیتور می نشینند و حسابی چشم داغان می کنند، خدا نکنه مثلاً یک کلمه را اشتباهی تایپ کنند، یک شری به پا می شه که نگو و نپرس!

 مثلاً بجای حالت خوبه بنویسند، حالتون چوبه؟ نمی دانید چند نفر تماس می گیرند، همه هم شمارش کرده دارن!

راستی "روزمون مبارک"، تقدیم به صفحه بندهایی که پشت سر کسی صفحه نمی بندند و کارشون رو خوب انجام می دن، تبعیض تو کارشون نیست و کارشون خیلی درست است، البته قدرشناس هم کم پیدا می شه، بعضی از سردمداران مطبوعات برای اینکه بگویند که ما حالیمون است صفحات رو 6 بار زیر رو می کنند؛ از ما نشنیده بگیرید صفحات رو تا مرز روزنامه دیواری پیش می برند.


یکی از خبرنگاران همکار می گفت: یکساله همه اش از مسوولان مطلب می نویسیم و عکس شون رو،رو جلد می بریم،دل شون نمی آد حداقل روز خبرنگار یک شاخه گل برامون بفرستند! گفتم بی خیال همکار گرامی، هم اینکه دست گل بر آب نمی دهند جای شکرش باقیست.

 گفتم دسته گل، "روزمون مبارک" تقدیم به دسته گل های مطبوعات، می پرسید چه کسانی؟ خودتون رو می گویم، یه دسته گل هم تقدیم به اون عزیزانی که از بین ما رفتند، مرحوم محمد دانش، زنده یاد بهمن کیا و ... که زمانی در مطبوعات تلاش وافری داشتند و وقتی رفتند همه قدرشون رو دونستند.

 "روزمون مبارک" هزاران بار تقدیم به خبرنگارایی که قلم را به نرخ روز نمی چرخونند و برای روزی دست به هر کم لطفی نمی زنند.

 حقیقت رو بگم که نگارنده همیشه یک جمله به یادگار مانده از استاد همیشگی اش را به یاد دارد و می گوید "به جان دوستانم، دشمنانم را دوست می دارم".

" روزمون مبارک"، تقدیم به اونهایی که به هر ابزاری دست زدند تا به جهت انتقادی نوشتن من رو منزوی کنند و از جلوی چشم شما بیندازند، تومار نوشتند و معرفت به خرج دادند.

 آره تعجب نکنید "روزمون مبارک" تقدیم به اونهایی که دست به تلفن هر واژه ای که شایسته خودشون بود به خبرنگاران شریف متصل می کنند و متاسفانه دنبال فضاسازی هستند، اما چه شد زمستان رفت و رو سیاهی برای ذغال ماند.

 "روزمون مبارک" تقدیم به همه، تقدیم به همه اونایی که قلب شون به عشق مردم و اطلاع رسانی صحیح می تپد، به اونایی که قلم و قدم را در راه درستش به حرکت در می آورند.

 "روزمون مبارک"، تقدیم به خبرنگارایی که برای هم سر چرخ نمی دن و همیشه به پیشکسوت احترام می گذارن، آره می ترسم از روزی که پیشکسوتان و استادامون رو فراموش کنیم.

" روزمون مبارک"، تقدیم به همه با معرفت هاش ... تقدیم به با معرفت هایی که بهمون تبریک گفتند ونگفتند...