دوشنبه 13 تير 1390-21:39

نقد کارشناسانه،نه هرزه نگاري

...غالب گفتارها و نوشتارهایی که با انگیزه مخالفت با یوسفیان ملا – و نه نقد او – شنیده و خوانده می شود، جدای از بی بهره بودن از حداقل الزامات درست نویسی و آیین نگارش در زبان فارسی، کودکانه های بی محتوا و بدون استدلالی هستند که با این کودکانه ها نه می توان از بزرگی کسی کاست و نه کودکی را می توان با آن بزرگ کرد.(سخنی با منتقدان دکتر عزت الله یوسفیان؛از:لطف الله آجدانی،مورخ و مدرس دانشگاه-آمل)


بدون تردید در هر جامعه معتقد به حقوق شهروندی، انتقاد حق همه شهروندان است، اما در هر جامعه مدنی به ویژه در جامعه مدنی معتقد به ارزش های اسلامی که اخلاق مداری و عقلانیت از الزامات آن به شمار می آید ، نقد را الزامات و آدابی است که یکی از آن الزامات، برخورداری از آگاهی، دیگری پای بندی به اجتناب از مطلق اندیشی در ضرورت نگاه منصفانه برای سره از ناسره را بازشناختن، و دیگري ادب در گفتار و نوشتار است.

ناآگاهی ، بی انصافی و بی ادبی ، سه صورت متفاوت از یک بدفهمی و بداخلاقی مشترکی است که نه با الزامات مدنی راست می آید و نه با ارزش های اسلامی و نه با منافع ملی.


با توجه به نزدیک شدن به فضای انتخاباتی نهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی در کشور، در آمل نیز هر چند به صورت غیر رسمی، شاهد تکاپوهایی آشکار و نهان از سوی برخی کاندیداهای احتمالی و حامیان آنها هستیم.

 در این میان در برخی سایت ها و رسانه های خبری  و برخی محافل، شاهد پاره ای بداخلاقی ها در مخالفت با این و آن هستیم.

برخی بداخلاقی های غالباً بدون مأخذ و پایگاه مردمی از سوی عده ای در مخالفت با عزت الله یوسفیان ملا-نمایندۀ مردم آمل در مجلس شورای اسلامی- از این جمله است.

 اگر بپذیریم که لازمه نقد سالم وسازنده، نگاه آگاهانه، منصفانه و مؤدبانه برای بازشناسی نقاط ضعف و قوت است، با تأکید بر احتمال وجود برخی ضعف ها و کاستی ها در پاره ای از مواضع فکری و عملکرد یوسفیان، نادیده گرفتن وجود توانایی ها و قوت های عزت الله یوسفیان، نتیجه و نشانه ناآگاهی و بی انصافی است.


نمایندگی مردم در مجلس ، بیش و پیش از آنکه یک مقام باشد، یک مسئولیت در برابر مردم و برای مردم است. از الزامات این مسئولیت، توانایی برخورداری از مجموعه ای از دانش ها، بینش ها و قابلیت های فردی و اجتماعی برای مدیریت و طراحی و برنامه ریزی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سطوح منطقه ای و کلان ملی است.

 از این رو در جایگاه نقد، باید میزان دانش و بینش و قابلیت های یک نماینده مردم در مجلس یا کسانی که داعیه صلاحیت نمایندگی مردم در مجلس را دارند به داوری نشست تا در پرتو روشن اندیشی و روشنگری عالمانه و منصفانه، بتوان زمینه های تسهیل و تنویر افکار عمومی برای انتخاب اصلح را فراهم ساخت.

توهین و تهمت و دروغ و دشنام در گفتار و نوشتار بر ضد یک شخص ، نتیجه ضعف و نشانه معلولیت و نبود بلوغ فکری و اخلاقی است.

غالب گفتارها و نوشتارهایی از این دست که با انگیزه مخالفت با یوسفیان – و نه نقد او – شنیده و خوانده می شود، جدای از بی بهره بودن از حداقل الزامات درست نویسی و آیین نگارش در زبان فارسی، کودکانه های بی محتوا و بدون استدلالی هستند که با این کودکانه ها نه می توان از بزرگی کسی کاست و نه کودکی را می توان با آن بزرگ کرد.

با حربه توهین و تخریب به سراغ کسی رفتن، فرسوده سلاحی است که تاریخ مصرفش در میان کسانی که فهیم و فرهیخته هستند گذشته است. این شیوه از تاریک اندیشی که نوعی توهین به شعور مردم است ، پوسیده اندیشه ای است که کارآمد و نتیجه بخش نیست.

اینکه گروهی در مخالفت های خود، ناتوان از مقابله و رویارویی نقادانه و کارشناسانه با شخصیتی – خواه یوسفیان یا دیگری - در پشت یادداشت نویس ها و کامنت گزارهای غالباً بی مایه و بی نام و نشان و نام های مستعار پنهان می شوند، نتیجه و نشانه ضعف و ترس است.

 خوب است آنانی که فکر و ادعا می کنند از استدلال قوی – که لازمه آن داشتن دانش بالاست – برخوردارند، به جای کسانی که با هرزه گری در گفتارو نوشتار ، جز بی دانشی خود و توهین به دیگران، متاعی برای عرضه به مردم ندارند، به عرصه نقد کارشناسانه مواضع و عملکرد یوسفیان پا نهند.

بدون تردید با پاسخ هایی که به این نقدها می توان داد، صاحبان خرد و انصاف، دربارۀ میزان درستی و نادرستی آن نقدها و پاسخ ها ، قضاوت خردمندانه و منصفانه خواهندکرد.