شنبه 29 مرداد 1390-23:15

وقتی مسئولان فرهنگی ندانند،از دیگران چه انتظار؟

... ذبیح الله بناگر به تنهایی در آمل پرچمدار طبع و نشر شده و آمل را که زمانی مطبوعات و نشریات آن زبانزد کشور و استان بوده زنده نمود ولی گله ش راه به جایی ندارد و حتی مسئولان محلی و همشهری همراهی اش نمی کنند.(يادداشتي از علی اوسط ذاکری،فرهنگي و خبرنگار-آمل)


 چندی قبل تابلوی بزرگی توجه مرا به خود جلب کرد:گرامی داشت اصحاب قلم و مطبوعات در آمل.

 خیلی خوشحال شدم که بعد از سال ها صاحبان قلم-که مدعیان بی ادعای روشنگری هستند- توانستند مورد توجه مسئولان قرار بگیرند ، چرا که نیش قلم اهالی طبع و نشر، آنان را می گزد و نوشش ، صفای دل مردم و پابرهنگان و صاحبان واقعی این کشور و انقلاب خواهد بود.

به زمان و مکان برنامه دقت نکرده بودم. تماس بعضی از مخاطبان مقالات و مطالب این جانب که سئوال می کردند چرا از شما دعوت به عمل نیامده،باعث پيگيري ام شد. 

گزارش برگزاری این مراسم را در یکی از سایت های محلی شهري با اغلاط املایی و دستوری خواندم و در یکی دیگر از سایت های استانی(مازندنومه) مقاله ای از استاد آجودانی-که امروز یکی از اعجوبه های آگاه به تاریخ و یکی از ستون های قله آبرومندی آمل در صدا و سیما و مطبوعات کشور هستند- درباره نحوه گزینش در دعوت افراد،مطلب مبسوطی را خواندم و متوجه شدم که تعدادی از دیگر صاحبان قلم و استادان طبع و نشر متاسفانه به چشم آقایان نیامدند و دعوت نشدند.

در مراسم افطاری انجمن معلولان توانا که جناب اکبرزاده -فرماندار آمل- حضور یافتند، اولین ملاقات حضوری این جانب با ایشان بعد از انتصاب بود. سعی بر اين دارم و داشتم دوستان و عزیزانی که در جایگاه و پستی منصوب می شوند علی رغم روابط قبلی و دوستانه و صمیمی جهت عرض ارادت و یا دست بوسی مزاحم شان نشوم ولی جواب دعوت نشدنم را بايد از زبان مسئولان امر مي شنيدم.

 پس از طرح سئوالم،فرماندار با تعجب از اینکه این جانب را دعوت نکردند،احتمال فراموشی دست اندرکاران را بیان داشتند.در مقابل اخلاص و یکرنگی این فرزند سپاه و جنگ حرفی برای گفتن نداشتم ولی این سوال را از مجموعه کسانی که متولی دعوت بودند،دارم .مگر تعداد صاحبان قلم آمل چند نفر بودند که شما فراموش کردید؟

فرض این قضایا این خود گناه کمی نیست که مثلا" تعداد نويسندگان نشریه هفتگی پیام آمل کمتر از تعداد انگشتان دست است و شما خبر ندارید ؟ وقت بگذارید و ورقی بزنید.

 علی اوسط ذاکری حدود یک دهه است که بیش از 85 مقاله در موضوعات مختلف در جراید محلی ، استانی ، کشوری نوشته و کرارا توسط بعضی از دست اندرکاران بالاخص فرماندار قبلی مورد تشویق و اشاره قرار گرفته است.

گله ای نیست،چرا که به خیر تشویق و نشر تکذیب پا به این معرکه نگذاشتیم.شیرین ترین لحظه برای مان  زمانی است که مورد لطف بزرگواری مردم کوچه و بازار در صنوف مختلف قرار گیریم.

 برکت نان معلمی کفایت مان می کند و روزی که رسما قلم به جراید و نشریات و مطبوعات بردیم به آستان هیچ رئیس و مسئولی وارد نشدیم چرا که آزاد قلم زنیم و آنچه را که به برکت قلم نوشتیم به وظیفه ای بود که سر به خاک گذاشتگان بی ادعا که با جوهر خون شان بهترین نگارنده انقلاب امام و رهبر بودند به عهده مان گذاشته اند .

امروز همچنان که صنعتگر و تولید کننده و... مورد توجه قرار مي گيرد،بايد گوشه چشمی به متولیان و صاحبان نشریات بشود.

 ذبیح الله بناگر به تنهایی در آمل پرچمدار طبع و نشر شده و آمل را که زمانی مطبوعات و نشریات آن زبانزد کشور و استان بوده زنده نمود ولی گله ش راه به جایی ندارد و حتی مسئولان محلی و همشهری همراهی اش نمی کنند.

متولیان و مسئولین فرهنگی شهر ، آیا شده باری از او سوال کنید چرا مثلا این هفته پیام آمل چاپ نشده است؟جواب بناگر را من می دهم که بضاعت مالی قلیل است و شرمنده مردم قلم دوست آمل ، وقتی مسئولان فرهنگی ندانند و فراموش می کنند از دیگران چه انتظار ؟