چهارشنبه 27 مهر 1390-16:22

من،زني تنها...

توضيح مالک يک باشگاه ورزشي بانوان در قائم شهر به مطلب مازندنومه؛من كه زني بيش نبودم وحشت كردم كه با اين وضع مستأجري و هزينه نيمه كاره چه كنم؟ بدون اينكه پول وكيل را داشته باشم؛ با نااميدي و فقط توكل به ايزد منان، به مسوولان مربوطه رجوع كردم...


در تاريخ 25 مهرماه مطلبي در مازندنومه منتشر شد با عنوان"يک باشگاه و هزار دردسر". خواستم در جوابيه رنجنامه، رنجنامه‌اي تقديم دارم، ولي فكر كردم بهتر است نگاه متفاوتي داشته باشم.

 من با سابقه پيش از انقلاب، از جنس ورزشكاران زن و كاپيتان تيم بسكتبال استان و قهرمان دو و ميداني ايران و ورزشكار چتربازي و رييس و نايب‌رييس هيأت دو و ميداني شهر بودم و اكنون هم يك مربي آمادگي جسماني و دو و ميداني ورزشي هستم.

روزي به من گفته شد: براي توسعه ورزش از تو كمك مي‌خواهيم. من پاسخ دادم اگر از دستم بر بيايد دريغ نخواهم كرد.

 گفتند: در طرح جامع و تفصيلي شهر قائم‌شهر زميني با كاربري ورزشي وجود دارد. مالك اين زمين به شهرداري رجوع كرد و گفت: يا زمين را از من بخريد يا اجازه تغيير كاربري دهيد.

 موضوع به تربيت بدني ارجاع شد. تربيت بدني چون پول خريد زمين را نداشت به من گفت: اگر به تو کمک كنيم آيا اين كار خير را در حق شهروندان و جامعه ورزشي انجام مي‌دهي؟

 گفتم: اگر در توانم باشد چرا كه نه؟ بالاخره پس از مشورت صورت گرفته، موضوع را پذيرفتم و خانه و كاشانه و دار و ندارم را فروختم و زمين را خريدم و كار را آغاز كردم.

 پس از شروع كار، متأسفانه پيمانكارم شروع كرد به نارو زدنم و پس از درگيري، او را بيرون كردم. او هم شروع كرد به تحريك ديگران؛ تا اينكه جلوي كارم گرفته شد.

به مراجع قانوني رجوع كردم و طي بررسي به عمل آمده، مشخص شد: صاحبان املاكي كه غيرقانوني، كاربري زمين را تغيير داده بودند و نقشه شهري كه قرار بود زيباشهري تصور شود را ناموزون ساختند شروع به سنگ‌اندازي و اذيتم كردند.

 من كه زني بيش نبودم وحشت كردم كه با اين وضع مستأجري و هزينه نيمه كاره چه كنم؟ بدون اينكه پول وكيل را داشته باشم؛ با نااميدي و فقط توكل به ايزد منان، به مسوولان مربوطه رجوع كردم. ولي آنچه انتظارش را نداشتم محقق شد.

با كمال تعجب ديدم عوامل دستگاه‌هاي مختلف به كمكم آمدند و انگار كه من مادرشان بودم. اينجا بود كه فهميدم نقش الهي در ياري خيرين خود را نشان داد.

 شكرگزار، شاد و خوشحال و با كوله‌باري از عذرخواهي، پاداش به همه را با دعا از باري تعالي خواستم و كارم را سرعت بخشيدم.

نمي‌خواهم جزييات مشكل‌هايم را تشريح كنم تا شما خوانندگان ارجمند را ناراحت سازم كه شايد از سرمايه‌گذاري پشيمان شويد. فقط خواستم نصيحتي مادرانه داشته باشم.

 حدود نيمي از جمعيت، زنان هستند. اگر زني بخواهد در كنار ايفاي وظايف مادري، دست به كارهاي پرريسك بزند تا به همه بفهماند زنان هم در جامعه مي‌توانند در جوار مردان، نقش مناسبي در پيشبرد مقاصد جامعه ايفا كنند انتظار دارند ديگران كه مواجه با اين وضع شدند حمايت شان نمايند.

 اين را هم مي‌پذيرم كه جز چهارده معصوم، انسان‌ها، خطاكارند. اگر قصوري از من سر زد كه موجب رنجش ديگران شدم اميدوارم مرا ببخشند. نيتي جز كمك به همنوعان نداشتم.

 با تشكر الف- مربي آمادگي جسماني و دو و ميداني ورزشي- قائم‌شهر