چهارشنبه 2 آذر 1390-8:39

کمر مي شکند اين کمربندي!

گويا مسئولان هيچگاه از كمربندي شهر ساري عبور نمي کنند و چاله هاي عميق وسط جاده اش را نمي بينند/يكي از افرادي كه زائران كشور آذربايجان را به مشهد مقدس مي برد مي گفت كه ما از مسير سمنان عبور مي كنيم، چرا كه جاده ي شمال پر از دست انداز و سرعت گير است.(يادداشت رسيده)


مازندنومه:چند روز پيش دوستي تلفن کرد و در حالي که عصباني بود،گفت:ماشينم را تازه سرويس و از نمايندگي مرکزي ايران خودرو حرکت کردم و از کمربندي جديد مرکز استان به سمت ميدان خزر راه افتادم.

مي گفت:ميانه کمربندي داخل چاله اي سقوط کردم و ماشينم داغان شد!تازه چند خودروي ديگر هم همان زمان درون چاله افتادند و صدمه ديدند.خواهش مي کرد که ماجرا را رسانه اي کنيم تا شايد فرجي حاصل شود.

قول پيگيري به او دادم اما پشت تلفن به او گفتم:خيلي منتظر اقدام عاجل آقايان نباشد،خودشان خبر دارند،اما چشم شان را بسته اند تا واقعيت را نبينند!شايد هم با تعميرکارها و جلوبندي سازها و صافکارها زد و بند کرده اند!

آن چه در زير آمده يادداشت يکي از کاربران ماست که شبانه از همين کمربندي به سمت بهشهر مي رفت و درون چاله افتاد و خودرويش دچار آسيب شد!

اين دومين واقعه از اين دست است که طي کم تر از يک هفته به مازندنومه گزارش شده است و ما خبر نداريم روزانه چند دستگاه اتومبيل عبوري از اين کمربندي دچار خسارت مي شوند.اميدي به بهبودي اوضاع نداريم،فقط مخاطباني که مطلب زير را مي خوانند سعي کنند خود و اطرافيان شان از اين کمربندي غيراستاندارد عبور نکنند و مسير ديگري را انتخاب کنند که بعدا" پشيماني سودي ندارد!

-------------------------------------------

نمي دانم مسئوليت نگاهداري كمربندي ساري با كيست؛ اداره كل راه و ترابري استان يا اداره راه و ترابري ساري! شوراي شهر و يا شهرداري ساري! اما هر چه كه هست، شايسته ي شهر ساري به عنوان مركز استان مازندران نيست.

نام مدير و مسئول آن هم مهم نيست كه چه باشد اما هر چه كه هست مسئول وظيفه شناسي ندارد. گويا مسئولان هيچگاه از كمربندي شهر ساري عبور نمي کنند و چاله هاي عميق وسط جاده اش را نمي بينند، خصوصا" در شب ديجور كه به ناگاه چرخ اتومبيل به درون چاله مي افتد و راننده در تاريكي مطلق، راه را از چاه تشخيص نمي دهد.

جاده اي به اصطلاح بين المللي كه افتخار مي كنيم ما را به مشهدالرضا مي رساند و آمار ميليوني گردشگران را در بوق و كرنا مي كنيم.

راهي كه ما را پيش از آنكه به مقصد بخواند به تعميرگاه و كمك فنرساز و تعمير جلوبندي دعوت مي كند بالاخص با ماشين هاي استاندارد وطني(!) كه هر يك قصه پر غصه ي درازدامني دارند.

يكي از افرادي كه زائران كشور آذربايجان را به مشهد مقدس مي برد مي گفت كه ما از مسير سمنان عبور مي كنيم، چرا كه جاده ي شمال پر از دست انداز و سرعت گير است و راننده ترجيح مي دهد مسير خود را دورتر انتخاب كند تا ناچار به ترمز زدن هاي پياپي در مسيرهاي بدون علامت و تشويش مسافران نشود.

 وقتي كه از حوزه استحفاظي اداره كل راه و ترابري مازندران وارد حوزه مديريت استان هاي مجاور مي شويم، اين حقيقت تلخ اظهرمن الشمس است.

 آقاي مسئول! اين حداقل حقوق شهروندي را از ما دريغ نفرماييد.