سه شنبه 22 آذر 1390-9:41

نسل سوخته-نسل پدر سوخته

نسل پدر سوخته:من تشخيص مي دم کي فاسده،کي نيست!ما اجازه نمي ديم چارتا جوون شيطان پرست و قرتي و مفسد،مملکت رو به تباهي بکشند!ببينم تو نبودي که اون روز بالاي سفارت انگلستان داشتي پرچم آتيش مي زدي؟ها؟تو نبودي کفش پرتاب کردي؟خوب گيرت انداختم!جريان انحرافي بهت گفت بري بالاي سفارت؟بهت پول دادند؟بگو کي پول داد بري اون جا؟!/نسل سوخته:سفارت انگلستان چيه آقا؟من از محله مون دو متر اون ورتر هم نرفتم!(طنز مازندنومه)


مازندنومه،سردبير:آن چه در زير مي خوانيد فقط و فقط يک نوشته طنزآميز ساختگي و دروغکي و آبکي است و هيچ ارزش ديگري ندارد!مملکت کماکان گل و بلبلي است!لطفا" به گيرنده هاي خودتان دست نزنيد، اشکال از فرستنده است!

-اشتغال نسل سوخته

نسل سوخته:ببخشيد،مي خواستم بپرسم جواب آزمون استخدامي ما کي مي آد؟

نسل پدر سوخته:آزمون؟!کدوم آزمون؟!يادم نمياد اصلا"!

نسل سوخته:هموني که چهار ماه پيش داديم.آزمون استخدامي اداره شما رو مي گم.اتفاقا"من خوب امتحان دادم.

نسل پدر سوخته:خواب ديديد خير باشه،جوابش همون فرداش اعلام شد و رفت پي کارش. 6 نفر استخدام شدند که الان مشغول کارند و حقوق-مقوق شون هم داير شده!

نسل سوخته:يعني چي؟پس چرا اعلام عمومي نکرديد؟قرار بود تو روزنامه محلي اعلام کنيد،بعد مصاحبه بذاريد،سيکل اداري و قانوني اش طي شده؟

نسل پدر سوخته:(مي خندد)سيکل چيه بچه جون!از کجا اومدي تو؟!قانون ماييم و بس! اين آزمون فرماليته و صوري بود،اون 6 نفر از قبل معرفي شده بودند،ما براي اين که دهن سازمان بازرسي واين ها رو ببنديم الکي آزمون گذاشتيم! 2 نفر رو دوتا نماينده محترم مجلس معرفي کرده بودند،دو نفر از استانداري معرفي نامه داشتند،يک نفر هم فاميل مديرکل خودمون بود و آخري هم نيروي شرکتي اداره خودمون بود.اولويت داشتند اين ها! ديگه به شما نرسيد!

نسل سوخته:پس آزمون سرکاري بود؟! مثل 12 آزموني که تا حالا  دادم سرکار بودم!؟حيف اون مدرکي که گرفتم.من کارشناس ارشد فيزيکم،با معدل 20 از دانشگاه دولتي!به نظر شما الان چيکار کنم؟3 ساله دنبال کار مي گردم!

نسل پدرسوخته:باز هم بگرد بچه جون!مملکت آزاده و واسه گشتن کسي بهت گير نمي ده! توقعت رو هم بيار پايين!20 سال درس خوندي،حداقل 20 سال هم بايد دنبال کار بگردي! بابات فعلا" هست بهت پول توجيبي مي ده،اعتراض نداره که!

نسل سوخته:واقعا" که ما نسل سوخته ايم و شما...!

نسل پدر سوخته:چي؟به من گفتي پدر سوخته؟!حراست بيا اينو ببر تا آدم بشه،بدو جانم، حالا توي يک لاقباي بيکار وعلاف به مقامات بالا توهين مي کني؟!يک سال آب خنک بخوري حاليت مي شه چه جوري حرف بزني!

وام نسل سوخته

نسل سوخته:سلام آقاي رييس بانک!من اومدم دنبال وامم.مدارکم هم کامله

نسل پدر سوخته:من گفتم مدارک بياريد؟من کي گفتم؟!

نسل سوخته:شما که نفرموديد،کارمندتون فرمودند.

نسل پدرسوخته:اولا" کارمند من غلط کرد که گفت مدارک بياريد،ثانيا" شما هم غلط کرديد که به حرف اون گوش داديد.الان تسهيلات نمي ديم،چه غلطا!

نسل سوخته:آخه مبلغش براي شما زياد نيست،اما براي من قابل توجهه.يک ميليون تومنه! اگه لطف کنيد...

نسل پدر سوخته:شما به يک ميليون تومن مي گيد مبلغش قابل توجه نيست؟! يک ميليون خيلي هم پوله،همين امروز تقاضاي 300 هزار تومني داشتيم که من رد کردم.

نسل سوخته:اما من شرايطش رو دارم،پول تو حساب خوابوندم،تقويت هم کردم،ضامن معتبر هم دارم،مدارکم هم کامله!

نسل پدر سوخته:چقدر تو حسابت پول داري؟ها؟

نسل سوخته:اولش دو ميليون تومن ريختم،بعد يک ميليون هم تقويت کردم،شش ماهه حساب داره کار مي کنه،فقط يک ميليون لازم دارم تا بتونم يه پيکان قراضه بخرم و باهاش مسافرکشي کنم،متاهلم و بيکار.

نسل پدر سوخته:آخه سه ميليون هم شد پول که ميگي تو حسابت داري؟کمه،بايد تقويت کني!

نسل سوخته:اما شما الان گفتيد يک ميليون هم خيلي پوله،من که سه برابرش رو تو حساب دارم!؟

نسل پدرسوخته:زبونت درازه بهت وام نمي دم،از قيافه ات هم خوشم نمي آد! ببينم مي توني اين مدارک رو تهيه کني: معرفي نامه از يه مسئول ارشد استاني که وابسته به جريان انحرافي نباشه،سه تا ضامن کارمند با 22 سال سابقه کاري،سه تا ضامن معتبر بازاري،تعهدنامه محضري که اگه قسطت رو سه روز زودتر از موعد ندادي،بري زندون،گواهي نامه پايه يک مادرخانم ات،سند منگوله دار باغ تامسون به مساحت يک هکتار(ترجيحا" سند مربوط به پدر يا پدربزرگت باشه)،فيش حقوقي سه تا همسايه پشتي و سه تا همسايه جلويي،گواهي کسر اقساط باجناق بزرگ و برادر زن وسطي،فتوکپي کارت ملي و شناسنامه نلسون ماندلا،وصيت نامه خصوصي معمر قذافي و...

نسل سوخته:اين همه مدرک لازمه واسه يک ميليون وام؟!

نسل پدرسوخته:براي شما بله...آقازاده ايد؟

نسل سوخته:خير متاسفانه

نسل پدرسوخته:نماينده مجلس آشنا داريد؟

نسل سوخته:شرمنده،کسي رو نمي شناسم

نسل پدر سوخته:از برادران بالا کسي رو مي شناسيد؟

نسل سوخته:منظورتون رو نمي فهمم!

نسل پدر سوخته:با خاوري و جهرمي اين ها رابطه اي نداري؟بالا مالاها آدم نمي شناسي؟کارخونه دار و بازرگان چي؟

نسل سوخته:من فقط يک ميليون تومن مي خوام،اين همه دردسر داره؟!واقعا" که ما نسل سوخته ايم و شما...!

نسل پدر سوخته:چي؟به من گفتي پدر سوخته؟!حراست بيا اينو ببر تا آدم بشه،بدو جانم، حالا توي يک لاقبا به مقامات بالا توهين مي کني؟!يک سال آب خنک بخوري حاليت مي شه چه جوري حرف بزني!

زندگي نسل سوخته

نسل پدر سوخته:وايسا پسرجون،کارت شناسايي داري؟

نسل سوخته:کارت شناسايي من رو مي خواين؟...شما؟

نسل پدر سوخته:من مامورم،کارتت رو نشون بده ببينم!

نسل سوخته:اول شما کارت تون رو نشون بديد،از کجا معلوم مامور باشيد؟!

نسل پدر سوخته:چه غلطا!تو چيکاره اي که از من کارت شناسايي مي خواي؟تو اصلا" در حدي نيستي که از من چيزي بخواي،هر چي من مي گم درسته،کجا داشتي مي رفتي اين موقع شب؟معتادي يا تو کار فروش موادي؟

نسل سوخته:تازه ساعت 9 شبه،داشتم مي رفتم خونه خواهرم،تنهاست امشب،من مي رم پيش اش!

نسل پدر سوخته:به به!چشم ام روشن،در منطقه استحفاظي من با دختر مشکل دار قرار مي ذاري و خونه اش مي ري؟بله؟خوب گيرت انداختم!

نسل سوخته:دختر کيه آقا؟گفتم مي رم خونه خواهرم،آخه دامادم کشيکه امشب،اون تنهاست.

نسل پدر سوخته:همه شما جووناي فاسد،اول همين رو مي گيد، دوتا چک و لگد که حواله ات کردم به حرف مي آي!دختره کيه؟چند وقته باهاش رابطه داري؟

نسل سوخته:چي مي گي آقا واسه خودت؟من جوون فاسدي نيستم.

نسل پدر سوخته:من تشخيص مي دم کي فاسده،کي نيست!ما اجازه نمي ديم چارتا جوون شيطان پرست و قرتي و مفسد،مملکت رو به تباهي بکشند!ببينم تو نبودي که اون روز بالاي سفارت انگلستان داشتي پرچم آتيش مي زدي؟ها؟خوب گيرت انداختم!جريان انحرافي بهت گفت بري بالاي سفارت؟بهت پول دادند؟بگو کي پول داد بري اون جا؟!

نسل سوخته:سفارت انگلستان چيه آقا؟من از محله مون دو متر اون ورتر هم نرفتم! انحرافي و اين ها رو هم نمي شناسم!

نسل پدر سوخته:اقرار کني به نفع خودته،چرا رفتي سفارت انگليس و واسه مملکت بحران ايجاد کردي؟چه سَر و سِّري با بريتانياي کبير و گروه انحراف داري؟چقدر از انگليس پول گرفتي که بري بالا ديوار سفارت اونا و ما رو تو دنيا خراب کني؟تو بودي به رييس جمهوري کفش زدي؟مثل بچه آدم مقر بيا و گرنه مي برمت جايي که عرب ني اندخت!

نسل سوخته:من نمي فهمم شما چي مي گيد؟در جريان نيستم.انگليس کدومه؟کفش کي؟عرب چيه؟ني چيه؟

نسل پدر سوخته:همه اين ها تحت تاثير القائات ماهواره هاست.ماهواره زياد ديدي جوگير شدي؟آره؟تو به جرم قرار شبانه با دخترا، اشغال سفارت بريتانياي کبير،کفش زني، ني زدن،رقص عربي،ارتباط با گروه انحرافي و جرم هاي ديگه که بعدا" خودت جلوي دوربين اقرار مي کني،بازداشتي! دستت رو بيار جلو دستبند بزنم!زود باش!

نسل سوخته:واقعا" که ما نسل سوخته ايم و شما...!

نسل پدر سوخته:چي؟به من گفتي پدر سوخته؟!سرباز بيا اينو ببر تا آدم بشه،بدو، حالا توي يک لاقبا به مقامات بالا توهين مي کني؟!يک سال آب خنک بخوري حاليت ميشه چه جوري حرف بزني!

عاقبت نسل سوخته:

نسل سوخته:من...

نسل پدر سوخته:تو...

نسل سوخته:ما...

نسل پدر سوخته:شما...

نسل سوخته:...آخ!

نسل پدر سوخته:...آهان!

نسل سوخته:...ددم واي!

نسل پدر سوخته:...ديريم رام رام!

نسل سوخته:...!

نسل پدر سوخته...!

***

-نتيجه گيري عاميانه:برنج سرد را مي‌توان خورد، چاي سرد را مي‌توان نوشيد، اما نگاه سرد را نمي‌توان تحمل كرد.(مثل رومانيايي)

-نتيجه گيري عالمانه:در هر حرفه و شغلي كه هستيد نه اجازه دهيد كه به بدبيني هاي بي حاصل آلوده شويد و نه بگذاريد كه بعضي لحظات تاسف بار كه براي هر ملتي پيش مي آيد،شما را به ياس و نا اميدي بكشاند.(از وصيت نامه لويي پاستور)

-نتيجه گيري عارفانه:درويش درستکاري به اشتباه توسط فرشتگان به جهنم فرستاده مي شود.پس از اندك زماني، داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟ از روزي كه اين آدم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و...
سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين بود:با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند!

نتيجه گيري شاعرانه:پاهايم از گليم درازتر شده / نمي دانم گليم آب رفته / يا پا قدکشيده!

***

طنزهاي پيشين مازندنومه را در اين نشاني ها بخوانيد:

-الو...من فلانيم!  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12212

-من به مجلس مي روم  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12221


-ميان کاله حق مسلم ماست! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12336

-استاندار در روز خبرنگار امسال کدام خاطره اش را تعريف مي کند؟  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12425


-خبر بيارها و خبرنگارها و مديرمسئول شون! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12457

-"خاتون" شعر ما 5 حرف داشت،اما حرف نداشت! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12496


-دکتر نامزديان وارد مي شود! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12539

- در شورخانه مبارکه چه خبر است؟! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12636

-از دفتر خاطرات يک موج سوار http://www.mazandnume.com/?PNID=V12721

-زنگ ترويج http://www.mazandnume.com/?PNID=V12764

-...شده هفت رنگه! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12795

-در ملاقات هاي عمومي چه مي گذرد؟ http://www.mazandnume.com/?PNID=V12922