دوشنبه 28 آذر 1390-0:30

سگ کشي

-من الان 18 روزه دنبال سگ مي گردم تا به شما گزارش کنم،اما فقط چند تا گربه و 10-12 تا موش پيدا کردم!مي شه موش و گربه رو هم گزارش کرد؟/نه مادر،اين جا ستاد سگه،ستاد موش و گربه رو سال ديگه فعال مي کنيم.امسال اعتبار نداريم.قير گرون شده،پول مون همه رفته واسه خريد قير.چند تا زيرگذر و روگذر هم زديم،الانه بي پوليم!...(طنز مازندنومه)


مازندنومه؛سردبير: اين خبر چند روز پيش به تلفن همراه من اس ام اس شد:"شهروندان محترم ساروي،در صورت مشاهده سگ،به ستاد اطلاع دهند!"

خبر آن قدر مهم بود که آفتاب ندميده،ساعت 7 صبح،شهرداري ساري آن را براي شهروندان ارسال کرد!طبق شنيده ها اين خبر خيلي زود،خبر اول ياهو شد و بازتاب گسترده اي در رسانه هاي مکتوب و مجازي سراسر دنيا پيدا کرد،طوري که خبر جنبش هاي عربي منطقه و بيماري پادشاه عربستان و فساد اخلاقي برلوسکني را هم تحت الشعاع قرار داد! چند تلويزيون فارسي زبان هم ميزگرد گذاشتند و با حضور کارشناسان امور سگ کشي به تحليل قضيه پرداختند!ما هم تصميم گرفتيم چند برداشت از اقدامات متقابل شهروندان محترم ساروي را در قبال اين موضوع انعکاس دهيم.

برداشت اول

-شهروند اول،خانم 45 ساله:الو،ستاد سگ کشي؟

*بله خانم،امرتون؟

-سر کوچه مون يک سگ هستش،مي آييد بکشينش؟

*کشتن که نداريم خانم،مي خوايد ما سگ بکشيم و نهادهاي داخلي و خارجي مدافع حقوق حيوانات رو عليه خودمون بسيج کنيم؟مي دونيد همين قضيه سفارت انگليس رو چقدر طول کشيد تا راست و ريس کرديم؟

-پس حداقل بيايد دستگيرش کنيد،من مي ترسم برم خونه مون!

*الان ما نيرو نداريم خانم،شما همون جا مراقب باشيد تا سگه در نره،بچه هاي ما رفتند ماموريت،من هم دارم مي رم جلسه،2 ساعت ديگه زنگ بزن،اگه بچه ها اومدند مي فرستم بيان سگ کوچه تون رو کت بسته ببرند!

-يعني جناب،من دو ساعت همين طور سرپا بايستم و مراقب سگ باشم تا در نره؟اگه در رفت چي؟

*شما داريد به همنوعان خودتون خدمت مي کنيد،من جاي شما بودم ده ساعت هم سرپا مي ايستام و هواي سگ رو داشتم،اگر هم احيانا" سگه حرکت کرد دنبالش برو و مخفيگاهش رو پيدا کن و برامون زنگ بزن.راستي تا بچه هاي ما برسند به سگه رسيدگي کن،مبادا گشته و تشنه بمونه،گوشت تو يخچال داريد؟

-آره،نيم کيلويي داريم.

*نيم کيلو رو جلوي گربه هم بذاري قهر مي کنه،به شوهرت تلفن بزن که فوري دو کيلو گوشت بدون استخون بخره بياره،من دارم مي رم جلسه خانم،جان تو جان سگ مون،کاري نداري؟

-کار که دارم...الو،الو...!آقا من از سگ مي ترسم،چيکار کنم؟حمله نکنه يهويي!

برداشت دوم

-شهروند دوم،نوجوان 15 ساله:الو...ستاد سگ کشي؟

*در خدمتيم آقا پسر،تو خوبي؟درس هات رو خوندي؟

-شما ديگه به درس هام گير نديد آقا،به اندازه کافي تو خونه گير مي دن،مي خواستم بگم من تو خونه سگ دارم،از نژاد "آفن پينچر"هستش،مشمول قانون شما که قرار نمي گيره؟ها؟

*ببينم پسرجون سگ ات رو چند وقت،چند وقت شانه و برس مي کشی؟

-دو هفته در ميون آقا!

*نه ديگه،"آفن پينچر" رو بايد هفتگي برس بکشي،اگه قول بدي به صورت هفتگي اين کار رو انجام بدي با سگ ات کار نداريم.

-چشم آقا،دست شما درد نکنه.

*پسر من،تو خونه نژاد"باسنجي"داره،خيلي ملوسه،ريزش مو هم نداره!

-"باسنجي" واسه آپارتمان ها خوبه،عموم داشت فروخت،الان "باست هوند"داره!

*الو! ببين پسرجون به عموت بگو"باست هوند"اش رو مي فروشه؟من خريدارم.

-باشه آقا،مي گم.راستي من مي تونم سگم رو عصرها بيارم بيرون؟گير نمي دين؟

*نه بابا ما شهرداري چي هستيم،مسئول گير دادن به سگ و صاحبان شون، کسان ديگه اي هستند،ما فقط سگ هاي  ولگرد رو دستگير مي کنيم.

-خيالم راحت شد.خداحافظ آقا.

*عمو يادت نره،بهش بگو حاضرم"باست هوند"اش رو با"باسنجي" يا"بيگل"تاق هم بزنم.

برداشت سوم

-شهروند سوم،زن 57ساله:الو،ستاد سگ هاي ولگرده؟

*بله جانم،بفرماييد.

-خواستم بگم من تا حالا سگي نديدم که گزارش کنم،تو رو خدا نذاريد به حساب کم کاري ما شهروندان!

*اختيار داري مادر،لطف کردي که زنگ زدي.

-وظيفه ام بود،من الان 18 روزه دنبال سگ مي گردم تا به شما گزارش کنم،اما فقط چند تا گربه و 10-12 تا موش پيدا کردم!مي شه موش و گربه رو هم گزارش کرد؟

*نه مادر،اين جا ستاد سگه،ستاد موش و گربه رو سال ديگه فعال مي کنيم.امسال اعتبار نداريم.قير گرون شده،پول مون همه رفته واسه خريد قير.پله ها رو برقي کرديم،چند تا زيرگذر و روگذر هم زديم،الانه بي پوليم!کسري بودجه داريم!

-حيف شد،پس من مراقب اين گربه ها و موش ها هستم تا در نرند،بي زحمت هر وقت ستاد موش و گربه شهرداري راه افتاد باز سر ساعت 7 صبح با اس ام اس شهروندان رو در جريان بگذاريد،تشکر مي کنم.

*ما در خدمت شما شهروند وظيفه شناس هستيم،حتما"،خداحافظ.

-الو،مي خواستم بگم برادرشوهرم چوپانه،سگ گله داره،خيلي هم گيراست،مي تونم حداقل سگ اون رو گزارش کنم؟آخه عذاب وجدان گرفتم که تا حالا يک مورد هم سگ پيدا نکردم! الو..الو..قطع شد؟!...

برداشت چهارم

*الو،اين جا ستاد سگ شهرداريه، بفرماييد!

-شهروند چهارم،مرد،35 ساله:جناب من نزديک اداره مون يک سگ بزرگ ديدم،خواستم به شما گزارش کنم.

*شما کارمند هستيد؟

-بله،صبح که با سرويس مي اومدم سگ رو ديدم که جلوي نگهباني اداره مون خوابيده،چقدر هم زشت بود!

*شما همشهري ما هستيد يا ...

-نه،من محل کارم ساريه،از قائم شهر مي آم.

*شرمنده آقا،ما فقط گزارش هاي شهروندان ساروي رو ترتيب اثر مي ديم،شما زنگ بزنيد شهرداري قائم شهر و گزارش بديد.

-آخه من سگ رو توي ساري ديدم،تازه شهردار ما نيرو نداره،اون يه روزه 50-60 نفر رو درجا اخراج کرد،فکر هم نکنم ستاد سگ کشي داشته باشه!

*اين ديگه مشکل خودتونه،من پيشنهاد مي کنم سگه رو موقع برگشت از اداره تون توي سرويس بذاريد،ببريد تحويل شهردار شهرتون بديد،اون مي دونه و سگه،شما به وظيفه خودتون عمل کنيد!

-فکر بدي نيست،سگ ناراحت نشه يه وقت که با اتوبوس قراضه اداره حملش مي کنيم؟

*چرا ناراحت مي شه،سگا مثل ما نيستند که سختي بکشند و جيک شون درنياد،زود افسرده مي شن بيچاره ها،تازه حمل سگ با اتوبوس قراضه اداره تون يه جور توهين به اونه،دربست بگير ببرش قائم شهر.

-چشم،از راهنمايي تون تشکر مي کنم،اي کاش شهردار ما نصف شهردار شما سواد داشت!چقدر خوبه شهروندان رو در مقابل سگ مراقبت مي کنيد!

برداشت پنجم

-شهروند پنجم،دختر 30 ساله:ببخشيد آقا،مي خواستم بگم اگه ما سگ ديديم و به شما گزارش کرديم در ازاش به ما پول مي ديد؟

*نه خانم،تازه شما پول هم بايد بديد!

-اين جوري که فايده اي نداره،هيچي پول نمي دين؟

*اين شهردار که پول بده نيست خانم،فقط اگه سفارشي چيزي از استانداري شده باشه دست اش يه کم بازه،کسي رو اونجا داري؟

-نه متاسفانه،من دانشجو هستم و اين جا درس مي خونم،دنبال کار دانشجويي مي گشتم،گفتم اگه پول مي ديد بعد از کلاس برم دنبال سگ بگردم.

*شرمنده،نمي تونم کمکي به شما بکنم.

-راستي من دوستي دارم که مثل سگ پاچه آدم رو مي گيره،به دردتون مي خوره؟

*نه بابا خانم،ما مثل بعضي ها نيستيم که الکي آمارمون رو دست بزنيم و بالا ببريم،آمار ما واقعيه،فقط سگي که چهاردست و پا راه مي ره به دردمون مي خوره،سگ دوپا که فراوونه،همه جا هم هستش،به درد کار ما نمي خوره!

-حيف شد،باشه،خداحافظ

برداشت آخر

*الو،چرا ساکتي؟حرف بزن ديگه!

-واق واق واق!

*راستي راستي تو سگي؟شماره ستاد رو از کجا گرفتي؟

-واق واق،هاب هاب!

*اسمت چيه؟من يه کم زبون سگي بلدم

-"واق واق صاحاب"!

*آها فهميدم،اسمت "واق واق صاحابه"."سگ ولگرد"هستي يا صاحاب داري؟

-هاب هاب ،"علويه خانم" هاب!

*آها،سگ "علويه خانم"زن"حاجي آقا"هستي،آره؟

-واق

*حالا بگو چيکار داشتي؟چرا به ستاد زنگ زدي؟مي دوني ما دنبال امثال شما هستيم؟

-هاب هاب هاب!

*اي بابا،بنده خدا گشنشه!من که"گياهخواري"مي کنم،چيزي واست ندارم،تو رو "هدايت"مي کنم به فروشگاه رفاه،بخش پروتئيني شون،مي ري اونجا؟گوشت بسته بندي دارن!تازه ما از اونا طلب داريم،چند ساله پول مون رو نمي دن،يه مشت"مرده خورها" هستند،تو برو يک هاب هاب کن شايد ترسيدن طلب شهرداري رو هم دادن!

-واق واق،"توپ مرواري"هاب!

*نه جان عزيزت،من اصلا" مثل"توپ مرواري"پاس کاري ات نکردم،تو عزيز دلمي،گفتي گشنمه،گفتم برو فروشگاه رفاه،به حساب ما گوشت بخور،از طلب مون کم مي کنيم!مي ري؟الو..الو..،سگ جان؟چرا قطع کردي؟ما که کاري باهات نداريم،چرا ناراحت شدي؟...بد بخت نمي دونه شهراري نيروي مازاد داره،همه هم سفارشي و ديپلمه،الکي ستاد سگ زديم که 4 نفر رو مشغول به کار کنيم،سگ کشي مون کجا  بود!؟بيچاره سگه چقدر هم آثار"صادق هدايت" رو دوست داشت!همه کتاب هاش رو خونده بود!

***

^نتيجه گيري فلسفي:سگ را با استخوان راضي کن،مردم را با خالي بندي!

^نتيجه گيري منطقي:سگ هميشه قابل اعتماد است،اما شهرداري هرگز!

^نتيجه گيري کليله و دمنه اي:سگ را چو در تنگي بگيرند،بگزد!

^نتيجه گيري فرهنگ عامه اي:شغال بيشه مازندران را/نگيرد جز سگ مازندراني

^نتيجه گيري اخلاقي:سگي بگذار،ما هم مردمانيم!

***

طنزهاي پيشين مازندنومه را در اين نشاني ها بخوانيد:

-الو...من فلانيم!  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12212

-من به مجلس مي روم  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12221


-ميان کاله حق مسلم ماست! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12336

-استاندار در روز خبرنگار امسال کدام خاطره اش را تعريف مي کند؟  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12425


-خبر بيارها و خبرنگارها و مديرمسئول شون! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12457

-"خاتون" شعر ما 5 حرف داشت،اما حرف نداشت! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12496


-دکتر نامزديان وارد مي شود! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12539

- در شورخانه مبارکه چه خبر است؟! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12636

-از دفتر خاطرات يک موج سوار http://www.mazandnume.com/?PNID=V12721

-زنگ ترويج http://www.mazandnume.com/?PNID=V12764

-...شده هفت رنگه! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12795

-در ملاقات هاي عمومي چه مي گذرد؟ http://www.mazandnume.com/?PNID=V12922

-نسل سوخته-نسل پدر سوخته http://www.mazandnume.com/?PNID=V12990