شنبه 15 بهمن 1390-23:20

آقاي نماينده،مطالبات سياسي ما چه مي شود؟

اینکه فلان نماینده چقدر به امامزاده و بقعه بپردازد،از عجایب کار نمایندگی است!آیا شأن نمایندگی این است؟یا اهداي البسه و امکانات ورزشی جزء عملکرد نمایندگی تلقی مي شود ؟! نیز پنجاه میلیون تومان برای فلان جا و یا گرفتن فلان ماشین راه سازی و ... آیا کل شأن مردمان حوزه ی انتخابیه همان چیزی که شما تلاشی کرده اید بوده است؟(يادداشتي در نقد عملکرد يکي از نمايندگان مجلس)


مازندنومه،سیاوش اسلامی سوادکوهی: الف-با روی کار آمدن نمایندگان اصولگرای مجلس هشتم تاکنون مشکلات و گرفتاری های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی نه تنها کاهش نیافته است، روندی رو به رشد داشته است.

هر چند قرار نمایندگان در یکدست شدن اکثریت مجلس در فرو کاستن از معضلات و مشکلات بوده ، با تأسف مصیبت بارترین مشکلات در دوران آنان رقم خورده است و آن ها هرگز توفیقی در گره گشائی مشکلات مردم و جامعه نداشته اند!

اگر اصولگرایان در مجلس ششم و هفتم دچار سکته های سیاسی بودند نمی توانند مجلس هشتمی که اکثریت آن ها را اصولگرایان تشکیل داده اند،در چرائی ناکامی توسعه و ترقی رشد کشور سخنی داشته باشند!

ب-در آستانه ی سی و چهارمین بهار آزادی قرار داريم. محوری ترین خاستگاه و تقاضاي انقلابیون در مبارزه با رژیم سرکوبگر پهلوی،دستیابی و برآوردن مطالبات سیاسی بوده است و ما در راه تحصيل اين آرمان هزینه های بسیاری را در ابعاد مختلف انسانی و اجتماعی متحمل شده ايم !

اخيرا ويژه نامه اي از عملکرد سه ساله آقاي ادياني-نماينده مردم قائم شهر،سوادکوه و جويبار در مجلس شوراي اسلامي منتشر شده است.وقتی مشاهده می کنم که نماینده ای عملکرد سه ساله ی خود را در غیاب بزرگترین دستاورد انقلاب-که همان مطالبات سیاسی است- تنظیم می نماید آه از نهاد هر انقلابی دلسوزی بر مي خيزد که چگونه می توان با تکیه بر مهم ترین رکن قوای کشور ، از محوری ترین دستاورد انقلاب عبور نموده در حالی که از همان جایگاه در مشروعیت بخشی و یا دگردیسی نظام سیاسی و قانونگذاری در ادامه روند اهداف انقلاب با تأسف دستخوش ناملایمات و نارسائی های دهشتناک برای نسل اول انقلابی رقم زده می شود!؟

به راستی آیا انقلاب فرزندان خود را خواهد خورد ؟ وقتی می شنوی عضو مجلس خبرگان رهبری و یا فلان مدیر ارشد نهاد انقلابی پس از سی سال خدمت در حساس ترین منصب سیاسی و ... توسط کسانی رد صلاحیت می شوند که تصمیم آن ها از دل تفکری بر می خیزد که راه به مجلس یافته است و انقلابی بودنش و یا دلسوزی او نسبت به فرزندان انقلاب و اهداف آن ، در هاله ای از ابهام قرار دارد، چه می توان گفت؟

نماینده محترم ! وقتی عملکرد سه ساله ی شما مورد داوری قرار می گیرد به ادعای اصولگرایان مدعی چه می توان گفت از ادعای توانمندی و توانایی در امور!

خودتان وظایف نمایندگی را قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قوانین و نظارت بر رویکرد امور ذیربط دانسته اید. اگر منصفانه به سه حوزه ی اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی پرداخته شده در طول سه سال نمایندگی شما بپردازیم اولین سئوال این است که بنابر کدامین دلیل شرعی و قانونی به مطالبات سیاسی مردم و فصول معطل قانون اساسی در این خصوص هیچ تلاشی و رغبتی نفرموده اید؟

به عبارتی حقوق معطل شده ی مردم در این خصوص در باب آزادی های سیاسی و آزادی های مدنی و اجتماعی ، آزادی بیان و ... را تعطیل شده فرض نموده اید؟

آیا وکالت شما در این خصوص از طرف مردم یا حکومت سلب شده بود ؟ در غیر این صورت چگونه است که خویش را در برابر مردم پاسخگو نیافته اید؟

کل فعالیت های اقتصادی که از صفحات 34 الی 55 گزارش عملکرد دفتر شما منتشر شد و نیز فعالیت اجتماعی که از صفحه 56 الی 65 و فعالیت فرهنگی از صفحه 66 الی 69 آمده است نه تنها ابعاد قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانونی ندارد،صرفاً جهت جلب نظر روستا یا بخش توانسته اید از مجریان امکانات و خدماتی را به حوزه انتخابیه تدارک ببیند که با تأسف ضمن تداخل در قوای مجریه ممکن است منافات با عمل نمایندگان هم داشته باشد.

اینکه فلان نماینده چقدر به امامزاده و بقعه بپردازد،از عجایب کار نمایندگی است!آیا شأن نمایندگی این است؟

یا اهداي البسه و امکانات ورزشی جزء عملکرد نمایندگی تلقی مي شود ؟! نیز پنجاه میلیون تومان برای فلان جا و یا گرفتن فلان ماشین راه سازی و ... آیا کل شأن مردمان حوزه ی انتخابیه همان چیزی که شما تلاشی کرده اید بوده است؟

ج-آقای ادیانی!وحدت،اساس زندگی اجتماعی و مورد وفاق همه ی گروه ها و دستجات سیاسی و انقلابی در همدلی و همخوانی برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی است.پایه و اساس این وحدت ، پذیرش در اکثر منافع و نظام ارزش ها و احساسات و اندیشه ها جلوه می کند و این همه در ذیل مطالبه و خواست سیاسی مردم جلوه گر است.

اگر قرار باشد اولویت ، منافع جامعه و کشور محور تلاش ارکان قوا باشد از الزامات آن ، توجه جدی و قانونی به مطالبات سیاسی و مطالب پیش گفته است.

عقل انسان خرد اندیش و قانونمدار که در ذیل سیاستمدار موفق به رتق و فتق کشور داری می پردازد ، پرهیز اکید از خویشاوند سالاری و عدم ورود به منافع فردی و ترجیح جمع و کشور است ، به گونه ای که در اهمیت آن مشروعیت یا فقدان مشروعیت برای یک نظام سیاسی در این خصوص ، ارتباطی تنگاتنگ با خواست و مطالبات سیاسی مردم یک جامعه برقرار است که منتهی به ایجاد فرهنگ خوش بینانه و اعتماد آمیز و نیز می تواند به ایجاد فرهنگ بدبینانه و قهر آمیز نسبت به نهاد های اجتماعی و سیاسی را سبب شود.

به راستی نقش جنابعالی در شکل گیری الگوی موفق از مشروعیت بخشی به نظام انقلابی در ایجاد امید و تعالی دستاورد های انقلاب اسلامی در طول چهار سال نمایندگی با توجه به جمع بندی مطالب پیش گفته تا چه اندازه قرین به توفیق بوده است؟

از این منظر با توجه به مطالبات سیاسی تعطیل انگاشته شده در عملکرد دوره نمایندگی شما که می توانست در بطن خود برای مردم و جامعه قانون پذیری و تأثیر پذیری از الگوها و متدهای انقلابی حاکم بر جامعه را به همراه داشته باشد سئوالی که اکنون در اذهان عموم نقش بسته این است که بن مایه دلایل و استناداتش در از دور خارج کردن مطالبات سیاسی مردم حوزه ی انتخابیه و به تعطیلی کشاندن آن با توجه به اهمیت بالا و تعیین کننده ای که برای آن متصور است از منظر شما چه می باشد؟

سئوالی دیگر ، جهت گیری ، خط مشی و استراتژی جنابعالی در قرار ندادن مطالبات سیاسی و عدم ورود تمایلات تان در توجه به مشارکت و گسترش و توجه به توسعه فرهنگ سیاسی با توجه به مطالب پیش گفته چه می باشد ؟

و سئوالی دیگر که از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ با توجه به پیوستن شما به جریان اصولگرایان حاکم و گسست از عقبه ی فکری و پناه آوردن به شکل و ساخت قدرت سیاسی اصولگرائی ارائه شده توسط طیفی ، آیا مردم می توانند بگویند که چربش قدرت « اخذ » شده و ماندگاری در « قدرت » اصولگرائی پس از بیست و چند سال تلاش برای قدرت سیاسی ، در این چرخش آیا آقای ادیانی می تواند قدرت و سیاست را برای خود سهل الهضم نماید؟

***

مشهدی عموی روستای ما که قرار است شما آن را شهر کنید بسیار شکوه دارد. او می گوید من با چهارتا گاو و مرغ و اردک خودم خواهم ساخت. آقای ادیانی ما از طلا شدن پشیمانیم. روستای زیبای ما بهتر است همان روستا باشد. شهر شدن به قول شاعر همشهری شما « ورگ چمی دارنه! »

از آنجائی که بخش اعظم تلاش شما در شهر نمودن روستا بوده است،کسی گاو و گوسفندی را برای شما قربانی نخواهد کرد و ... البته کسانی که بخواهند در تئوریزه کردن و مشروعیت بخشی به اهداف بر شمرده شده شما تلاشی کنند باید خودشان را نیز در قبال افکار عمومی پاسخگو بدانند.

بادی که در زمانه بسی شمع ها بکشت /هم بر چراغدان شما نیز بگذرد !