دوشنبه 17 بهمن 1390-2:8

شعر مازندران از چرخه ی ادبی کشور حذف شده است

گفتگوي لیلا مشفق با مريم رزاقي


مازندنومه:آن چه در پي آمده،گفت و گوي دو بانوي فرهيخته مازندرانيست.ليلا مشفق-شاعر و نويسنده-با مريم رزاقي-پژوهشگر،استاد دانشگاه و شاعر برجسته معاصر-گفت و گو کرده است.از خانم مشفق جهت ارسال اين گفت و گو سپاسگزاريم.

--------------------------------
مریم رزاقی- متولد 1354- سواد کوه
قبل از مدرسه سوادِ قرآنی داشت. ماهی سیاه کوچولو، دن کی شوت، نیک و نیکو یار مهربان قبل از مدرسه اش بودند. دایه اش شاعر بود و مدام شعرهای خودش را می خواند و از او می خواست که با او همراهی کند و این اولین جوانه های شعرش شد.

بعد از رحلت امام شعر برایش وجهه ی جدی تری گرفت و زیر چتر آموزش شاعر مجرب، ذبیح الله ذبیحی طبع آزمائی نمود.

از اعضای اولیه دفتر شعر جوان بود. آن زمان که قیصر امین پور، سیدحسن حسینی و دیگر بزرگان ، دغدغه ی شعر جوان کشور را داشتند. بعد از خواندن رشته ریاضی در دانشگاه، رشته ادبیات را تا کارشناسی ارشد ادامه داد.
کارنامه ی مریم رزاقی آن قدر پر بار هست که در این مجال اندک نتوانیم به تمام آنها بپردازیم اما در نیم نگاهی می توان در این زمینه ها فعالیت هایش را دسته بندی نمود:

کتاب ها:
مجموعه شعر اندوه مهربان ( 1379)- مجموعه شعر عصر یک اردیبهشت ناگهان ( 1386) - مجموعه شعر حق با تو بود (1389)- مجموعه شعر خواهر آواز های سرخ / اشعار زنان شاعر استان مازندران در حوزه دفاع مقدس (1389)

پژوهش ها:
بررسی اشعار شاملو و تطبیق آن با ساختار نثر تاریخ بیهقی (1388) - پژوهش غذاهای سنتی استان مازندران با تاکید براصلاح الگوی تغذیه (1389)- توانمندی های اقتصادی استان مازندران با تاکید با برسال جهاد اقتصادی(1390)- نیشکر یادگار اجداد کشاورز مازندرانی (1390 )

سوابق فرهنگی:
داور جشنواره شعر سراسری علوی 1387 و 1388 و 1390- داور جشنواره بین المللی شعر فجر1387- داور جشنواره نامه ای به امام رضا(ع) 1390- داورجشنواره استانی اشک انار1386 تا 1388- شاعر برگزیده انقلاب سال 1386- نفراول جشنواره قرآن و عترت و دانشجویان و طلاب سراسر کشور1384- برگزیده چند دوره جشنواره شعر علوی- خبرنگار برتر در جشنواره تولیدات مراکز صدا و سیما 1388- مستند برتر خبری در حشنواره بین المللی امام رضا(ع) 1388- خبرنگار برتر در جشنواره تولیدات مراکز صداو سیما سال 1385- شاعر برتر در سومین همایش سوختگان وصل یادمان شهید ابوترابی - فصل صبوری - شعر انتظار- شعر نخل¬های بی سر- شعر جوان بندرعباس و جشنواره شعر دفاع مقدس


ناگفته نماند رزاقی در ساخت بیش از سی و پنج آهنگ از ترانه های مربوط به حوزه های اجتماعی ، دفاع مقدس وفرهنگی و... در سازمان صدا وسیما نیز مشارکت داشته است.

-------------------------------
س: خانم رزاقی با توجه به سابقه ادبی شما می دانیم که نسبت به غزل نگاه تخصصی و حرفه ای دارید . به نظر شما وضعیت غزل امروز در مقایسه با دهه¬ی 70 و 80 تقلیل یافته یا جلو رفته است؟


ج: حبسامد قالب غزل درهمه ی ادوار ادبی بالا بوده. جریان غزل که از رودکی آغاز شد همواره دچار فراز و فرودهایی شد که تنها بعد از گذشت قرن ها قابل ارزیابی بود.

مثلا غزل مشروطه مانند دیگر قالب-های این عصر، امروز چندان کارا ارزیابی نمی شود ، در حالی که شاعران آن عصر شاید گمان دیگری غیر از این داشته اند.


رودخانه ای که سرچشمه های آن را از دوره ی رودکی تخمین زده اند تا به امروز در حرکت بوده است و از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است حرکتی که بعد از انقلاب آغاز شد، ورود و وفور کلمات و واژگانی بود که ساختار را تحت تاثیر خود قرار داد و بی شک در همین راستا محتوا نیز دچار دگرگونی شد.

اتفاقاتی که در حوزه ی غزل امروز رخ داد مرهون اتفاقات اجتماعی ایران است. جریان انقلاب که شعر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد و هشت سال دفاع مقدس و پیامدها و نتایج آن همه و همه سبب شد تا غزل امروز در هوای دگرگونه ای از تغزل نفس بکشد، ببالد و قد بکشد.

حتی روایتی در غزل باب شد با نام شعر انتظار که تریبون گلایه های شاعرانه از زمانه شده است. به خصوص شاعران جوانی که سعی کرده اند با موضوع انتظار، اندیشه های شاعرانه ی خود را بسرایند.

به نظر من نقطه عطف شعر انقلاب همین شعر انتظار است که بدون نگرانی شاعر را به سرودن اطراف خود و آنچه که می بیند وا می دارد. دیگر گونه دیدن و دیگر گونه سرودن شاعران امروز شاید به بنیه های قوی ادبیات کشور باز می گردد آنگاه که در اشعار قیصر امین پور، سیدحسن حسینی و شاعر دیار ما سلمان هراتی متجلی شد.

شما شاعران هم نسل ما را سراغ نخواهید داشت که اشعار قیصر، حسینی و سلمان را نخوانده باشند و با آن نزیسته باشند.

من به تاثیر ترجمه شعر شاعران غرب برغزل امروز باور دارم والبته که سبب شد تا مضامین تازه و بکر در غزل امروز جای خود را پیدا کند، اما آنچه که سبب می شود نگران باشم حضور عناصر غیرشرقی است که سعی می کند نجابت این نوع قالب دیرپا را با مقوله ای به نام جهانی شدن به چالش بکشد.

البته که ما دیگر حافظ نخواهیم داشت زیرا زبان حافظ متعلق به قرن هشتم است و او زبان زمانه ی خود بود و امروز برای اینکه بفهمیم شاعر زمانه ی ما چقدر توانسته به رسالت خود عمل کند و زبان زمانه ی خود باشد و یا این نوع شعر در جای خودش پیشرفت داشت یا پسرفت باید بگذاریم آیندگان قضاوت کنند دو دهه ، زمان کمی برای مقایسه است.

زیرا معیاری که باید در نظر گرفت تا جلو رفتن یا نرفتن غزل امروز را با آن ارزیابی کرد وجود ندارد و اگر امروز اظهار نظرهایی می شود سلیقه ای و ذوقی است ومبنای علمی ندارد.

به اعتقاد من غزل با وجود درخشش دیگر قالب های نوپا همچنان حضور موثر خود را در عرصه ادبیات ادامه می دهد و هنوزهم سکان دار جریان شعر امروز است.

س: درباره کتاب های شعرتان خصوصا شعر زنان در ادبیات مقاومت بگویید، چرا به این نوع گردآوری دست زدید؟

ج: گاه با خود می اندیشم انتشار مجموعه غزل چه کمکی می تواند به مخاطبان من بکند. با وجود رغبتی که در مردم به خوانش شعر نیست آیا به چاپ رساندن دفتر غزل ضرورت دارد؟

اما در مقابل گاه اتفاقاتی می افتد که جواب سوالم را می دهد مثلا شاعری که در قم اشعار مرا می خواند و وقتی می آید شمال مرا پیدا می کند و به من می گوید با اشعارم ارتباط خوبی دارد یا اینکه در سایت شخصی من پیام می گذارد که اندوه مهربان - دفتر غزل اولم - را بیشتر از بقیه آثارم دوست دارد یا اینکه تازگی ها متوجه شدم تعداد زنانی که از سایت من دیدن می کنند بسیار است و این شاید نشان دهنده آن باشد که درغزل هایم احوال خود را جستجومی کنند، به همین دلیل مجاب می شوم که به درخواست ناشران برای چاپ کتاب پاسخ مثبت دهم و هنوز هم نمی دانم آیا پس از مجموعه شعر جدید که در دست انتشار است بازهم به نشر کتاب معتقد باشم یانه؟


البته درباره کتاب «خواهر آوازهای سرخ» این داستان فرق می کند، زیرا این مجموعه شعر روایت هشت سال خون و آتش وحوادث اجتماعی پس از آن از زبان زنان شاعر استان است که باید رسالت خود را در زمینه ی رخدادهای اجتماعی دهه ی شصت به انجام می رساندند و می رساندم که من کمترین کار را در این زمینه انجام دادم ، گردآوری آثار زنان شاعر مقاومت سرای استان.

حتی زمانی که برای تجلیل از نخبگان فرهنگی در این حوزه دعوت شدم نتوانستم بروم وجایزه ام را بگیرم به قدری شرمنده بودم که زمان اهدای جوایز گذاشتم و رفتم زیرا حس می کردم که من در مقابل شهدا کاری نکردم که لایق باشم.


س: همیشه در جشنواره سراسری شعر علوی به گونه ای حضور موثر داشته اید و حتما حرف هائی در این باره دارید که دوست دارید مخاطبان تان بشنوند.

ج: جشنواره شعر علوی آبروی شعر مازندران است. فرصتی برای هم اندیشی شاعران در حوزه ی ادبیات دینی و زمینه ای بس گرانقدر برای رشد شعر مازندران .

برگزاری مناسب این جشنواره می تواند یکبار دیگر کِشتی به گِل نشسته ی ادبیات مازندران را به حرکت درآورد و بار دیگر به محافل ادبی دیارعلویان رونق ببخشد.

به گمان من بی توجهی به جشنواره شعر علوی، بی توجهی به شاعران این دیارست که شاهد رخداداد مهمی در استان نیستند.

مدتی است که شعر مازندران از چرخه ی ادبی کشور، اگر بگوییم حذف نشده، ولی چندان هم کارنامه قابل قبولی را ارائه نداده است واین ادعا با تعداد شاعرانی که به جشنواره-های شعر کشور دعوت می شوند یا کتاب هایی که در حیطه ی شعر ایران تاثیرگذار باشند، قابل اثبات است.

زمانی آرزوی بسیاری از شاعران کشور دعوت شدن به جشنواره شعر علوی بود زیرا این گردهمآیی شاعران دینی سرا، در ادبیات دینی کشور جریان ساز بود ولی به مرور، این حرکت توفنده، راکد و ساکت ماند و جای خود را به دیگر جشنواره ها در دیگر استان ها داد.

یادم هست که بسیاری از شاعران جوان شرکت کننده در جشنواره شعر جوان هرمزگان، درسالهای 80 تا 83 و برخی از جشنواره های دیگر مثل جشنواره های شعر پایداری مدام از من سراغ فراخوان شعر علوی را می گرفتند و این نشان از جایگاه و شأن این جشنواره بین دیگر جشنواره های کشور بود.

بی شک هنوز هم می توان، با برگزاری مناسب جشنواره شعرعلوی، یکبار دیگر جریان دینی شعر مازندران را پررنگ کرد و بار دیگر این استان را با پیشینه ی قوی ادبی و با بنیه های تنومندی چون نیما و سلمان به جریان ادبی کشور پیوند داد.

س: اطلاع پیدا کردیم که مستندي بومی با گرایش اجتماعی و معنوی ساخته اید که جوایزی هم به آن تعلق گرفته است.

ج: پیش از این مستندی خبری ساخته بودم با نام «تا سرچشمه خورشید» که در جشنواره ی تولیدات رضوی حائز مقام اول شد و این بهانه ای شد تا سعی کنم با نگاهی بومی مقوله های اجتماعی را به تصویر بکشم.

مستندی که مورد نظر شماست با نام «چوپل /choopel » به تازگی ساخته شده و جشنواره فیلم پروین اولین جشنواره ای بود که این مستند در آن شرکت داده شد و از برگزیدگان این جشنواره بود.

چوپل روایتگر اندوه توام با افتخار مادر و پدر شهیدی است که هر چهار سال یکبار پلی را که فرزندشان بانی ساخت آن بود در روستایشان نوسازی می کنند.

این مستند با تصویربرداری آقای جواد رزاقی، تابستان امسال در روستای «گردشی» ساری ساخته شد و سعی شد که به آن رنگ نمادین داده شود.

همچنین مستند دیگری در دست ساخت است که تصویربرداری آن از بهار امسال آغاز شد و دیگر مراحل پایانی تصویربرداری خود را پشت سر می گذارد.

روایت زحمتِ کشاورزان شالی کار از کاشت، داشت تا برداشت و بهره گیری از چهار فصل بهار، تابستان ، پاییز و زمستان مازندران از مهمترین شاخصه های این مستند است.