مازندنومه،:انتخابات مجلس نهم با تمام فراز و فرودها ، پایان خوشی به همراه داشت. برخلاف پیش بینی هایی مبنی بر احتمال حوادث مشابه سال 88 در این دوره و احتمال کاهش مشارکت مردم، اما نه اتفاقی افتاد و نه مشارکت کاهش یافت.

مردم به هر دلیل پای صندوق های رای رفتند و نظر خود را در خصوص فرد مورد نظر، اعلام کردند. در این میان کاندیدای برخی مورد اقبال عمومی قرار گرفت و کاندیدای عده ای دیگر هم حائز آرای مردم نشد.

اصلا" بنا نیست هر فردی که مورد نظر و علاقه ماست ، انتخاب شود، میزان رای ملت است که در انتخاب یک فرد، متجلی می شود.

گاه رقیبان شکست خورده و اطرافیان آن ها به دنبال یافتن بهانه های واهی برای توجیه شکست خود هستند که متهم کردن رقبای پیروز در انتخابات ، به تقلب و تخلف تنها یکی از این بهانه هاست.

علی اصغر یوسف نژاد-نماینده فعلی مردم ساری- علی رغم عملکرد مثبت و کارنامه درخشانی که در مجلس دارد،نتوانست نظر مساعد مردم را جلب کند اما تاکنون هیچ اعتراضی به نتیجه آرا نداشته و هیچ تهمت و افترایی را نیز به رقبای پیروز ، وارد نکرده است.

این طرز برخورد نماینده اصلاح طلب مردم ساری،از اوج شعور و درایت او نشان دارد که به آرا و نظر مردم احترام گذاشته است ، اما کاندیدای شکست خورده دیگر ، منصورعلی زارعی-فرماندار سابق ساری- است که نسبت به صحت انتخابات در ساری ، اعتراض کرده و در این راه کمترین کاری که انجام داده تخریب رقیب است.

منصورعلی زارعی تنها نیست و در این مسیر برادری دارد که پس از برکناری از مسئولیت های دولتی اش،اکنون اما جز مسند تخریب ،نمی دانم در چه شغلی به فعالیت می پردازد!

او که کاسه داغ تر از آش شده،به جای برادر بیانیه و نامه صادر می کند و پرواضح است که اگر برادرش پیروز انتخابات بود و مورد اقبال عمومی قرار می گرفت، حتما پاک ترین و سالم ترین انتخابات برگزار شده بود و معترضان به نتیجه انتخابات ، جزء خائنان به کشور و نظام بودند.

امروز این ها به صف معترضان پیوسته و ادعای تقلب و تخلف را در انتخابات دارند، حال آنکه در قضیه انتخابات 88 کسانی که ادعای تقلب و تخلف در انتخابات ریاست جمهوری را داشتند ، همین زارعی ها آن ها را جزء فتنه گران می دانستند ولی امروز خود نقش فتنه را ایفا می کنند.

این ها امروز به صف فتنه ای جدید پیوسته اند و می خواهند حلاوت و شیرینی انتخابات را به کام مردم و پیروزان میدان ، تلخ کنند.

البته چند سئوال است که هنوز بی پاسخ مانده و اگر این موارد تخلف نیست،پس چيست؟

1- هزینه شام های چند هزار نفره را از کجا تامین کردند؟

2-به چه دلیل پیامک های تخریبی انبوه ، آن هم پیش از زمان قانونی تبلیغات ، برای مردم ارسال می کردند؟

3-به چه دلیل در روز 22 بهمن(پیش از آغاز رسمی تبلیغات)که مردم برای تجدید بیعت با آرمان های امام و انقلاب به خیابان ها آمده بودند، اقدام به پخش کارت های تبلیغاتی کردند؟

4-چرا آقای فرماندار سابق از ابتدای امسال در محل کارش به طور غیر رسمی ستاد تبلیغاتی باز کرد ،در حالی که هنوز استعفا نداده بود؟

این جماعت تنها به فکر برد هستند و ظرفیت پذیرش باخت را ندارند.بازی دو وجه دارد:برد و باخت.با کوبیدن بر طبل تقلب و تخلف و هوچی گری ، نمی توان آرای مردم را مصادره به مطلوب کرد.

روی سخنم از این پس با رئیس ستاد انتخابات مازندران و معاون سیاسی استاندار -هادی ابراهیمی- است. آقای ابراهیمی، به چه دلیل با این گروه تخریب گر و افراطی مماشات می کنید؟

چرا در مقابل بیانیه های تحریک آمیز آنها که تشویش اذهان عمومی را به همراه دارد ، برخورد نمی کنید؟ این همه اغماض برای چیست ؟ آیا صرف اینکه شما و آنها زاده یک روستا هستید و نسبت خویشاوندی دارید باید در مقابل تمام توهین های آنها به نماینده منتخب مردم-سیدرمضان شجاعی-سکوت کنید؟ آقای ابراهیمی چرا با این ها مانند فتنه گران رفتار نمی کنید؟مگر فتنه شاخ و دم دارد؟

اینان دیروز عده ای را خواص بی بصیرت می خواندند و اینک اگرچه خواص نبوده و جزئی از عوام هستند ، به عوام بی بصیرت تبدیل شده اند و قصد دارند دستاوردهای انقلاب اسلامی وانتخابات پرشور مردم را زیر سوال ببرند.

قانون برای شکایت های انتخاباتی راهکار ارائه داده و بیانیه دادن و خبرنویسی در سایت و بزرگنمایی تقلب و تخلف و سم پاشی علیه نماینده منتخب ، در هیچ قانونی نیامده است.در حوزه بابلسر و فریدون کنار هم نانواکناری-یکی از نامزدها- معترض نتیجه است،اما ضمن آرام کردن فضای ملتهب شهرستان،از کانال های قانونی اقدام کرده و هیچ انگ و اتهام و تخریبی هم نسبت به ستاد انتخابات استان و افراد و شخصیت ها انجام نداده است.

این ها هرگز مجاز نیستند به جای مردان قانون ، فرد یا افراد ، گروه یا یک جریان را به تخلف و تقلب متهم و قصاص قبل از جنایت کنند.

ما آن چه شرط بلاغ بود،گفتیم؛اما گمان نکنیم میخ آهنین در سنگ فرو برود.نقل است که شب اول قبر ، نکیر و منکر بالای سر مرد ساده دلی آمدند و از او درباره خدا و پیغمبر و دین پرسیدند و این که "من ربک،من نبیک..."بیچاره آدم ساده دل گفت:من رَب و رُب نمی دانم چیست،از دسته شاهوردیخانم!