يکشنبه 14 اسفند 1390-22:25

هیچ زبانی کامل نیست

 گفت و گوی لیلا مشفق-شاعر و روزنامه نگار- با مژده پاک سرشت-شاعر و مترجم-


مازندنومه:سال هاست اسم بانوئی را به عنوان عضو هیات موسس و هیات مدیره انجمن ادبیات و فلسفه مازندران می شنویم که در انجمن های ادبی ساری و حوزه هنری نیز فعالیت موثر و چشمگیری دارد.

او سال های 1387 تا 1389 هم مسئول انجمن ادبیات عرب دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل بود.
مژده پاک سرشت، متولد 12 فروردین 1346 از 6سالگی عضو کانون پرورش فکر کودکان و نوجوانان خرمشهر شد و تا 1359 که مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود در این مرکز به فعالیت خود ادامه داد. سپس به قزوین مهاجرت نمود و از سال 1360 تا 1363 در کانون آنجا فعال بود.

 سال های 67 و 68 را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس در مراکز مختلف شهرستان ها مربی ادبی یا مربی پاسخگوئی دفتر آفرینش¬های ادبی بود اما از سال 1369 جهت تحصیلات دانشگاهی اشتغال در کانون را ترک کرد.

 او مدرک لیسانس خود را از دانشگاه آزاد آبادان و خرمشهر در سال 1372، در رشته زبان و ادبیات عرب، اخذ نمود، سپس با مهاجرت به مازندران در سال 1374 مجددا وارد کانون پرورش فکری شد و در مراکز مختلف استان به عنوان مربی ادبی فعالیت خود را ادامه داد.

 او در سال 1389 در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد بابل فارغ التحصیل شد و در حین اشتغال به تحصیل به عنوان کارشناس روابط عمومی کانون از سال 1381 تا 1389 مشغول به کار شد.


پاک سرشت بعد از اخذ مدرک فوق لیسانس تاکنون در سمت کارشناس آموزش وپژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان مازندران فعالیت می کند.


او موفقیت های زیادی در جشنواره های ادبی استان و کشور نیز داشته است:
• داور مسابقات شعردانش آموزی ، آموزش وپرورش خوزستان – 1370
• تقدیرشده ازسوی معاونت فرهنگی ومدیرعامل کانون پرورش فکری 1387
• برگزیده جشنواره اشک انار- 1388
• برگزیده شعرکنگره زنان شعرتهران - 1388
• تقدیرشده ازسوی معاونت فرهنگی دربازنویسی متون کهن 1388
• تقدیرشده از سوی استاندار روابط عمومی برتر سال 1387و  1388
• تقدیرشده از سوی استاندار به عنوان فعال در مشاور امور بانوان سال 1388 تا 90
• سخنران جلسه رسمی کنگره زنان شعرتهران 1388 با موضوع ادبیات مذکر و تفکر زنانه

آثار منتشر شده از او به شرح زیر است:


• مجموعه شعر "پنج شنبه های دوست داشتنی"، انتشارات موسسه  هنراردیبهشت-  1389
• مجموعه شعر به زبان عربی "حب من دون رقابه " ، انتشارات امجاد بیروت
• مجموعه شعر "یک فنجان شعر" کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان
• مترجم کتاب کودک ونوجوان ، کدوی سحرآمیز
• مترجم اشعار شاعران زن عرب ادبیات مقاومت ، چاپ در مجله نسیم قدس
• 8 مقاله در 8 شماره مجله الفبا، حوزه هنری
• مقاله ادبیات تطبیقی بررسی اشعارفاطمه راکعی وسنیه صالح ، چاپ در کتاب همایش ملی پارسیان واعراب دانشگاه آزاداسلامی واحدبابل87
• مقاله اشعار زنان ادب مقاومت فلسطین، چاپ در کتاب همایش بین المللی ، لبنان دانشگاه گیلان89
• مقاله "ادب مقاومت در شعر شاعران کودک ونوجوانان" – 1389

-------------

س: خانم پاک سرشت شما به عنوان یک شاعر رد پای روزهای جنگ در آثارتان را چقدر برجسته می بینید؟

ج: واقعیت این است که هرچه از واقعه جنگ تحمیلی بیشتر می گذرد من بیشتر به آن پیوند می خورم. گاهی صحنه های جنگ چنان مرا آزار می دهد که توان زندگی کردن را از من می گیرد. تا چند روز در محاق آن صحنه ها می مانم، دردی نامفهوم مرا در خود می پیچد...چنان فیلسوفانه به تک تک رفتارهایم دقیق می شوم و...بعد دوباره همه چیز عادی می شود، همه چیز را فراموش می کنم و باید از خدا شاکر باشم که قدرت فراموشی را به انسان هدیه کرده است...

سخت است  دیدن انسان های افلاکی که به سادگی تمام تا دیروز با ما زندگی می کردند، نفس می کشیدند و بعد دست از همه چیز شستند و رفتند...نه اینکه آنها راچیز دیگری فرض کنیم، نه، نه! من این طور معتقد نیستم، آنها هم مثل ما هستند (نمی توانم فعل گذشته را استفاده کنم چون من معتقدم آنها هستند) مثل ما می خندیدند، عاشق می شدند و این سوژه برایم زنده وهمیشگی است، به خصوص برای من که هنوز با خیلی از همسران وحتی دخترانی که عاشق آن شهدا بودند، ارتباط دارم و این ها یعنی که جنگ با تمام این جزئیات حضور پررنگی در اشعارم دارد.


س: ضمن تبریک به خاطر موفقیت شما در لبنان، دوست دارم جزئیات بیشتر را از خودتان بشنوم.

ج: این ایده یکی از دوستانم بود. حالا که شعر عربی می گویی و در سایت های عربی همیشه ملیت خودت را با صراحت ایرانی اعلام کرده ای (چون خیلی از کشورهای عربی نمی دانند که در ایران، ایرانیان عرب زبان هم داریم -مثل اقوام ترک،کرد،لر - که در خوزستان زندگی می کنند و نویسندگان وعلماء بزرگی از این خطه داشتیم که سر آمد علوم زمانه خود بودند ...) چرا نمی آیی کتابت را در یک کشور عربی چاپ کنی؟

 فکر خوبی بود و شکر خدا که موفق هم بودم. البته برای خیلی ها این توهم پیش آمد که غلو کرده ام و اولین نیستم ... اما به صراحت می گویم چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟ خانم طاهره صفار زاده شاعره خوشنام و فقید، اشعارش را به فارسی سروده بودند که توسط یک مترجم به عربی ترجمه شد و در لبنان چاپ شد. به تازگی شنیده ام شاعران زن خوزستانی هم داریم که به عربی فصیح شعر سروده اند و کتاب هم  چاپ کرده اند، اما در ایران. کاری که من انجام دادم شعر عربی فصیح سرودم به فارسی ترجمه کردم ودر یک کشور عربی چاپ کرده ام به همین سادگی! هرگز هم به فکر اول یا دوم شدن نبودم.

س: می خواهم درباره این موضوع حرف بزنیم که تسلط بر چند زبان ، چقدر در نوع زندگی تان موثر است؟مثلا در روابط شخصی و روابط کاری و حتی نوع مطالعات تان. خصوصا زبان عربی که زمانی تنها زبان علمی جهان بود.

ج: مطالعه به دو زبان یعنی زندگی کردن در دو عالم کاملا متفاوت. نه تنها مشکل نیست یک مسئله بسیار عادیست. همان گونه که در خواب هایم عربی حرف می زنم و به قول روان شناسان موقع حرف زدن مدام ذهن دوزبانه ها در حال ترجمه است.

 من از کودکی با دو زبان رشد کردم عربی وترکی تا 7 سالگی و زمان ورود به مدرسه که زبان فارسی را آموختم. من با این سه زبان زندگی می کنم نفس می کشم وجالب اینکه گاهی برای بیان احساسم در هر سه زبان کم می آورم. اغراق نیست واقعیت امر را می گویم!

 گاهی با دیدن یک صحنه یا برای بیان یک حس درونی یک کلمه این سه زبان برایم راه را باز می کند و جالب است اگر بگویم فهمیده ام که هیچ زبانی کامل کامل نیست. در واقع اگر این بده بستان های زبانی نباشد انسان بد جوری الکن می شود .

 از بحث اصلی دور نشویم، شعر زبان عربی از ما جلوتر است . ( البته این تصور و درک من است) شاید یکی از دلایل مهم آن ترجمه به روز است  و مسلح بودن آنها به زبان انگلیسی. نمی دانم و البته برایم چندان مهم نبوده که دلیل آن را بدانم اما می دانم pdf کردن همه کتب و در دسترس همگان قرار دادن آنها نوعی رواج علم هم محسوب می شود.

س: گرچه با نظر شما درباره جلوتر بودن شعر عرب موافق نیستم و این مقوله بحث دامن درازی را می طلبد که در این فرصت نمی گنجد، اما دوست دارم بدانم شعر زنان عرب را در مقایسه با آثار خودتان چطور تحلیل می کنید؟

ج: در شعر عربی معاصر زن حضور پررنگی دارد. ملاحظه گر نیست، محافظه کار نیست. به صراحت حرف می زند. من این صراحت را دوست دارم. البته عفت در کلام ادبی برای من خیلی مهم است و نباید به هنجارهای یک جامعه بی احترامی کرد. چرا که به مرور زمان شعر و اندیشه جاری در شعر شاعر یک جامعه فرهنگ آتی آن جامعه را خواهد ساخت پس بی در و پیکر بودن شلختگی فرهنگی را برای آینده آن جامعه به ارمغان خواهد آورد.

دوستانی که اشعار عربی مرا می خوانند می گویند در شعر عربی کاملا آدم متفاوتی هستم، نسبت به شاعری که در اشعار فارسی زندگی می کند. در آن زبان به رهایی رسیده ام. اما من شعر فارسی ام را بیشتر دوست دارم بهتر است بگویم در شعر عربی خوب حرف می زنم فکرم جاریست و در شعر فارسی تصویر سازی می کنم...


س: آیا آثاری در دست انتشار دارید؟

ج: بله کتابی آماده چاپ دارم که با عنوان ادبیات تطبیقی " اشعار فروغ فرخزاد و سعادالصباح"  و نیز کتاب دیگری با عنوان " امپراطور مخالفت" که زندگینامه و اشعار "امل دنقل" شاعر مصری است.