يکشنبه 1 بهمن 1391-23:34

سر مردم شیره نمالید که گلستان سازی کنید

در نامه سرگشاده حسین اسلامی به وزیر کشور بیان شد:ما در فکر انسجام بخش های از دست رفته مازندران هستیم. ما برنامه داریم که مازندران را در جایگاه طبیعی و فرهنگی خودش داشته باشیم،تمام آبرو و حیثیت و داشته های مازندران در دست چند آدم مازندران فروش نیست/سمنان خیلی بی جا کرد که شعر"همسایه ها یاری کنید تا من شوهر داری کنم" را در مازندران سرود!


مازندنومه:حسین اسلامی-پژوهشگر و نویسنده ساروی و رییس مرکز ساری شناسی-در نامه ای سرگشاده به وزیر کشور،نسبت به احتمال تجزیه استان مازندران هشدار داد.متن نامه او که نسخه ای از آن برای مازندنومه نیز ارسال شده به این شرح است:

وزیر محترم کشور

باسلام

گویا یک نفر که خیلی دلبستگی به بهارستان پیدا کرده و شناسنامه اش مازندرانی و یک عنوان نمایندگی را هم یدک می کشد در تلاش تجزیه مازندران است.

 صد البته بعضی از آدم های زیاد آدم مانده!!! برای حفظ منافع شخصی، نه به مردم نه به کشور و نه به شهر و دیارشان رحم می کنند، آنها فقط پست و مقام می خواهند.

 ما در شهر ساری یک سرباز خانه بی سرباز داریم که کارخانه ی تولید رأی و نماینده سازی است. حالا در قلب مازندران یک کارخانه جدید روی دست سربازخانه ساری بلند شد.

یک کارخانه رقص شومِ جدائی طلبی و تجزیه استان در غرب مازندران که قلب مازندران است به وسیله سیاسیون تازه به دوران رسیده فـقط بـرای رأی سـازی طـراحی شد.

 در  این حرکات موزون فقط همان طراح، خودش بازی می کند. یادتان باشد، مازندران نه تنها تجزیه نخواهد شد که ما در مازندران غیر از چند نفر آدم، میلیون ها انسان مازندرانی داریم،اینها خیلی زود از آدمیت به انسانیت رسیدند.


 آقای وزیر کشور، این انسان های مازندرانی نه در فکر تجزیه مازندران و نه سینه زن این نوسیاسیون عشق ریاست هستند.

ما در فکر انسجام بخش های از دست رفته مازندران هستیم. ما برنامه داریم که مازندران را در جایگاه طبیعی و فرهنگی خودش داشته باشیم،تمام آبرو و حیثیت و داشته های مازندران در دست چند آدم مازندران فروش نیست.


آقای وزیر کشور، چشم این فتنه را کور کنید، مشکل مازندران با تجزیه حل نمی شود . ما یک فرزند از ایران بزرگ اسلامی هستیم، چرا می خواهند این فرزند را فلج کنند، دست و پـایش را چـرا قـطع مـی کنید؟چشم ایـن فرزند شـایسته ی ایران بزرگ اسلامی را چرا کور می کنید؟ مگر میلیون ها انسان مازندرانی باید خسارت هوس های(...) یک دو نفر آدم عاشق مجلس و ریاست و میز و منصب را بدهند؟

نقشه جدید مازندران بعد از تجزیه(از محمودآباد تا رامسر)!

ما هنوز زخم های عمیق استان سازی های جعلی جنوب و شرق و شمال از خاک مازندران را در تن داریم، تهران هم بی جا فرمود که تا گدوک پای بی ادبی خود را در خاک مازندران دراز کرد.

سمنان هم خیلی بی جا کرد که شعر"همسایه ها یاری کنید  تا من شوهر داری کنم"، را در مازندران سرود. باز سر مردم شیره نمالید که گلستان سازی کنید.

 آقای وزیر کشور، ما با تمامیت ارضی ایران و تمامیت ارضی مازندران با کسی شوخی نداریم.

 آقای وزیر کشور، ناتوانی دولت ها و ضعف مزمن مدیریت اداری و حواس پرتی بعضی نمایندگان مازندران در هنگام تصویب لایحه بودجه و سر گرمی آنان در شبگردی ها در روستاها برای رأی سازی را با پاره پاره کردن و تجزیه جبران نکنید، این تجزیه بازی یک فـرار  از نـاتـوانـی هـای مـزمن مـدیریت اداری کشور است.

شـما هم مـی دانید، مردم ما هم می دانند،مشکل در ضعف مدیریت است،چرا مردم را دچار تفرقه و جدائی و دعواهای خاله زنکی می کنید؟

 حقّ مسلم مازندران را بدهید، فرض کنید که ما نماینده از مازندران نداریم، انصاف شما و دولتمردان کجا رفت؟خدا دست آن نمایندگانی را که در مجلس در زمان میر حسین موسوی مازندران را منطقه ممنوعه صنعت کردند بشکند.

خدا از همان میر حسین نگذرد که مازندران بیچاره شده دولت اوست. دلارهای هفت تومانی ما را به کجاها نبردند که می خواستند مازندران را قطب کشاورزی و گردشگری کنند.

 حالا تصدق سر کشاورزان مازندرانی  همین دیروز صد وبیست هزار تن برنج وارداتی به بازار آمد و همه ی گردشگری ما شد که بفرمائید، ویلا داریم، در ویلا هزار کوفت و زهر مار داریم!

آقای وزیر کشور، لطف کنید یک روز برای آقای میر حسین موسوی مرخصی بگیرید تا بیاید ببیند که چه تخم  لقّی در مازندران کاشتند، استان گردشگری هر روز شاهد ویرانی آثار ملّی ثبت شده اش است. تمام ایران دگرگون شد، ساخت و ساز و آبادانی است، پس مازندران را چرا یاد نمی کنند؟

 آقای وزیر کشور، به این آقای رئیس جمهور هم بفرمائید منّت بگذارند به مازندران نیایند، چون هم اکنون چند رأس گاو و گوسفند در غرب مازندران آماده کردند که زیر پایش قربانی کنند که اگرآقا جوگیر بشوند و در داخل همان ماشین فرمان بدهند (بشود) ،آن وقت ما را به جان هم می اندازند.

 و باز هم تکرار می کنم که این بازی را نه مردم مازندران که فقط چند نفر با تشکیل یک دسته از آدم های جو ساز و آتش بیار معرکه  که پول می گیرند سینه می زنند، درست کردند.

 آقای سید حسن موسوی سوادکوهی هم که رئیس دفتر رئیس جمهور است اصلاً این حرف ها را نشنیده، آقای علی لاریجانی هم که روز و روزگاری پدرش و اجدادش آملی بودند، فعلاً اهل قم شد.

 اوقات آقای ناطق نوری هم تلخ نشود، بقیه مازندرانی های صاحب منصب که بد منصب شدند ، خاطر عزیزشان مکدّر نشود، این خاک تهران بد جوری دامن گیر است، دو تا لیوان آب تهران را که می خورند هم لهجه و هم زبان و هم شناسنامه این آدم ها را عوض می کند.

مازندرانیهای عزیز،همولایتی های خوب، مردم قلب مازندران، چالوس بزرگ، مرزن آباد تاریخ ساز که برگ اوّل شناسنامه مازندران هستید، تنکابن که دیلم تو همیشه لرزه براندام زورگویان می انداخت و همیشه دیلم تو حافظ جان و مال و ناموس مازندران بود، رامسر و اشکورکه کوتوال و قلعه بان مازندران بودید،بیدار شوید،دارند ما را پاره پاره می کنند، می خواهند ما در کنار هم نباشیم، دشمنان مشترک ما و شما که در درون ما هستند و از جنس ما هستند،و به دروغ ادعای دوستی و یاری ما می کنند، دارند تیشه به ریشه ی ما می زنند، مازندران اگر دست و پایش را قطع نکنند باز هم مثل همیشه ی تاریخ، افتخار ایران و اسلام و تشیع میماند. ما در کنار هم و زیر پرچم ایران می مانیم.

با احترام