شنبه 1 تير 1392-22:39

نکته های یک انتخاب

علت عدم استقبال قابل انتظار راي دهندگان به آقاي روحاني، با توجه به حمايت هاشمي و خاتمي از او و انصراف عارف به اين خاطر است كه اولا" آقاي دكتر روحاني قبل از ثبت نام چهره خيلي شناخته شده اي نبود و فقط خواص،او را مي شناختند. درچندسال اخير هم كمتر در مجامع عمومی و رسانه ای ظاهر مي شدند و سيماي جمهوري اسلامي هم فرصتي به ايشان نمي داد تا مانند ساير نامزدها چهره بشود.


مازندنومه،دکتر سیف الرضا شهابی:با پايان يافتن شمارش آراي انتخابات رياست جمهوري ايران،آقاي دكترحسن روحاني باكسب 7/50 از آراي انداخته شده درصندوق ها ، برنده ماراتن انتخابات شد و به عنوان هفتمين رئيس جمهوری ايران ازدرون انتخابات يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري بيرون آمد.توجه به نكاتي چند درحاشيه اين انتخابات حائز اهميت است :

  1-در انتخابات دوره دهم كه درخرداد1388 برگزار شد 85 % از واجدان شرايط شركت كردند،ليكن درانتخابات سال 1392 كمتر از آن و در حد 72% شركت کردند.

با توجه به این كه درسال 88 فقط انتخابات ریاست جمهوری برگزارشد و در انتخابات سال ۹۲ همزمان شده بود با انتخابات شوراهای شهر و روستا،پرواضح است که تعدادی زیادی از کسانی که امسال پای صندوق های رای حاضر شدند،به خصوص درشهرهای متوسط وکوچک و روستا ها،به خاطر شرکت درانتخابات شوراها بود.اگراین همزمانی وجود نداشت بعید نبود که درصد شرکت کنندگان درانتخابات ریاست جمهور به طور چشمگیرتری پایین می آمد.

   نباید از خاطر دور داشته باشیم که نامزدها درسال ۱۳۸۸ فقط ۴ نفر بودند و درسال 1392 تعداد 6 نامزد(ابتدا 8 کاندیدا) در صحنه انتخابات با يكديگر رقابت كردند و علی الاصول تعداد بیشتر نامزدها باید رای دهندگان بیشتری را به پای صندوق ها می کشاند.

  درکلان شهر تهران به عنوان پایتخت از پنج میلیون و پانصد هزار واجدان رای ، فقط نیمی از آن ها شرکت کردند.

   اين كاهش قابل توجه و درحد 13 % بايد مورد ارزيابي صاحبنظران و کارشناسان قرارگيرد.این را هم بگوییم که تبليغات صدا وسيما براي حضور مردم بيشتر از4 سال قبل بود.

    البته اگر آقاي هاشمي رفسنجاني رد صلاحيت نمي شد احتمال داشت حدود 90 % واجدان راي دادن شركت مي كردند و ايشان هم با كسب آراي بيش از 80 % راي دهندگان پيروز انتخابات می شد.

  2- آقاي روحاني به طور ناپلئوني موفق شد در دور اول پیروز شود و اگر 7 دهم درصد کمتر راي مي آورد قطعا انتخابات به دور دوم كشيده مي شد.

با توجه به اين واقعيت كه آقايان هاشمي رفسنجاني و سيدمحمد خاتمي تمام قد ازآقاي روحاني به حمايت برخاستند آقاي روحاني نتوانست بيشتراز 7 /50 % آراي واجدان را به دست آورد.

    نبايد از نظر دورداشت اگر آقاي محمد رضا عارف -نامزد متمايل به اصلاح طلب ها- با صلاحديد آقاي خاتمي از صحنه انتخابات انصراف نمي داد،قطعا آراي آقاي روحاني به زير 50 % كاهش پيدا مي كرد و نتيجه نهائي انتخابات به دور دوم كشيده مي شد که شاید رییس جمهور فرد دیگری می شد.

علت عدم استقبال قابل انتظار راي دهندگان به آقاي روحاني، با توجه به حمايت هاشمي و خاتمي از او و انصراف آقاي عارف به اين خاطر است كه اولا" آقاي دكتر روحاني قبل از ثبت نام چهره خيلي شناخته شده اي نبود و فقط خواص،او را مي شناختند. درچندسال اخير هم كمتر در مجامع عمومی و رسانه ای ظاهر مي شدند و سيماي جمهوري اسلامي هم فرصتي به ايشان نمي داد تا مانند ساير نامزدها چهره بشود.

ثانيا" ازنظر شخصی  آقای دکتر روحانی روابط عمومی قوی ندارد و کمتر با اقشار متوسط و پائین دست جامعه چه به شکل مستقیم و چه غیر مستقیم ارتباط برقرار می کند.

   3-درشرايط موجود حتي اگر نامزدهاي اصولگراها كه با گرايش متفاوت فكري بودند به نفع يكي از نامزدها كنار مي رفتند،مع الوصف با تجميع آراي آن ها هم به راي آقاي روحاني نمي رسيدند و قادر نبودند دررقابت ، موفقيت كسب كنند. از این نظر اظهارات برخی از سران اصولگرا مبنی بر اینکه اگر فلانی به نفع فلان نامزد کنار می رفت به نفع جبهه اصولگرایان بود،نمی تواند صحیح باشد.