سه شنبه 1 مرداد 1392-18:27

ناگفته های انتخابات/نمایندگان در کار دولت جدید دخالت نکنند

در گفت و گوی صریح مازندنومه با قائم مقام ستاد دکتر روحانی در مازندران مطرح شد:امروز دوستانی پرچم استاندار شدن را به دوش گرفتند که حاضر نبودند جواب تلفن آقای فلاح را بدهند/پست استانداری، هدیه کادو پیچیده‌ای نیست که به راحتی به دست هر کسی برسد/ در جلسات جناحین خون دل‌ها خورده شد/می‌خواهیم ناگفته‌هایی از حقایق تلخ سهم‌خواهی ناحق عده‌ای را به مردم بگوییم/خدمت به نظام، فقط استاندار شدن نیست/ربیع فلاح را شخص آیت‌الله هاشمی به آقای روحانی معرفی کرد و نه کس دیگری.


مازندنومه،سردبیر+کلثوم فلاحی: پیش از ظهر سه شنبه در طبقه هشتم مجتمع شهریار 3،مهمان رحیم طوسی در دفتر کارش شدیم؛دفتری که دو ماه پرحادثه را در اردیبهشت و خردادماه گذشته پشت سرگذاشت و در واقع برنامه های تشکیلات رییس جمهوری منتخب در استان،در این اتاق سامان یافت.

بنا به دعوت تلفنی مسئولان ارشد ستاد دکتر روحانی در مازندران،برای انتشار پاره ای از ناگفته های آن ها،در دفتر قائم مقام ستاد روحانی در مازندران حاضر شدیم و با رحیم طوسی گفت و گو کردیم.مهم ترین فرازهای اظهارات او در پی آمده است.

* چیزی به عنوان جناحین نداشتیم

اواخر فروردین بود که صدای محبت‌آمیزی به من زنگ زد، صدایی از جنس اقتدار و ایثار، مردی با متانت و بردباری.آن صدا،صدای ربیع فلاح بود.

می گفت:دکتر روحانی گفته ما برای مازندران یک ماه وقت گذاشتیم تا رئیس ستاد انتخاب کنیم و بر اساس سفارش آیت‌الله هاشمی به شما(فلاح) زنگ زدیم.

آقای فلاح به من گفت من یک قولی به تهران دادم ،بنابراین من هم تصمیم گرفتم او را یاری کنم و دفتر کارم را در اختیار ایشان گذاشتم.

روز نخست که ستاد راه افتاد چیزی به عنوان جناحین نداشتیم.از دوستان زیادی که فکر می‌کردیم علاقه‌مند به حضور در ستاد هستند،دعوت کردیم و بعد احکامی برای آنها،با سفارش و سلام و رابطه صادر کردیم که آن احکام را به ما برگرداندند!

حق داشتند، آن ها به ستادهای دیگری قول داده بودند، معذوریت‌های خاصی هم داشتند، ما هم چیزی نگفتیم. خلاصه انتخابات برگزار شد و امروز دوستان عزیزی پرچم استاندار شدن را به دوش گرفتند که حاضر نبودند جواب تلفن آقای فلاح را بدهند!

حتی زمانی که از ستاد مرکزی آقای روحانی، میهمان ویژه برای سخنرانی در دانشگاه دعوت کردیم و تقاضا کردیم اجازه دهند در دانشگاه مراسم برگزار کنیم، گفتند ما معذوریت داریم.

*مردم امتحان پس داده ها را نمی خواهند!

ما همه این مسائل را به فال نیک گرفتیم، اما چطور می‌شود زمانی که مردم پیروز این میدان می‌شوند، همان افراد پرچم استانداری به دوش می‌گیرند و هجمه و هیمنه و هیبتی ایجاد می‌کنند؟

این مردم قرار نیست چنین افرادی را ببینند، همین افرادی که در جاهای دیگر امتحان پس دادند، این چه نوع اعتقادی است که وقتی کسی را قبول نداشتند(روحانی) اما می‌خواهند به عنوان مدیر ارشد او کار کنند؟

شما که خیال تان جمع بود و حتی از مرحله دوم انتخابات سخن می‌گفتید و می‌خواستید ساز مرحله دوم را بنوازید.

*حقایق را باید به مردم بگوییم

درود بر خون شهدا که مردم را بیدار کرد و نگذاشت 88 دیگری شروع شود. حقایق را باید به مردم بگوییم، مردم خیلی می‌فهمند.

با این انتخابات، مردم فقط به آقای روحانی رای ندادند بلکه با این انتخابات حرف‌ها با نظام زدند و کلام خود را به صورت میلیونی مطرح کردند.

مردم ثابت کردند حقایق در کنف حمایت از روحانی است که صادقانه‌ترین ستادها را در سراسر کشور ایجاد کرد.

از نظر سیاسی می‌توانستیم پرتلاطم‌ترین انتخابات را داشته باشیم.

*خون دل‌ها خورده شد

در جلسات جناحین خون دل‌ها خورده شد.

حماسه مسجد جامع ساری را هم نباید فراموش نکنیم، تجمع مردم در مسجد جامع بعداز برنامه آقای روحانی در تهران، دومین تجمع هواداران روحانی در این اندازه بود.

چرا باید دل مردم را درد بیاوردیم؟ مردم دنبال خدمتگذار هستند، افرادی با جیب کوچک، دست کوتاه و قدم پاک که کار کنند.

این میکروفون‌ها امانتی در دستان ما است، چه چیز را باید از این میکروفون‌ها به مردم بگوییم؟مثلا" آیا وظیفه یک شهردار جز، اقدامات شهری است که باید انجام دهد؟ این کار که دست بوسیدن ندارد، وظیفه اوست.

اگر هر فرد در هر مقامی به وظیفه خود به خوبی عمل می‌کرد امروز جوانان و خانواده‌های ما گرفتار نمی‌شدند. بدا به حال کسانی که به راحتی دست می‌بوسند.

دوستان عزیزی که پرچم استاندار شدن به دوش گرفتید، آن شهدایی که وقتی برای آنها حکم مسئولیتی صادر می‌شد، از پذیرش حکم فرار می‌کردند، آیا دوستان شما نبودند؟

خدمت به نظام، فقط استاندار شدن نیست، خدمت، سنگرهای مختلفی دارد.

*فلاح،انتخاب آقای هاشمی بود

برخی افراد در استان عنوان می‌کنند در انتخاب آقای فلاح به عنوان رئیس ستاد آقای روحانی دست داشتند،در حالی که فلاح را شخص آیت‌الله هاشمی به آقای روحانی معرفی کرد.

در دولت تدبیر و امید، در انتخاب افراد به عنوان مسئول، جناحین ملاک عمل نیست، خوبانی ملاک عمل هستند که در جناحین قرار می‌گیرند.

در ابتدای شروع کار ستاد آقای روحانی، از دوستان دعوت کردیم، جلساتی گذاشتیم، دریغ از یک پاسخ مثبت از سوی این افراد.

آن ها روزهای تاریک باید به کمک ما می‌آمدند نه اینکه با مهره خود بازی کنند و بعد که دیدند اقبالی ندارد به سمت روحانی بیایند.

می گویند فلاح از مسایل انتخابات بی اطلاع بود.او قائم مقام وزیر بود، در ستاد آقایِ ناطق کار کرد، چطور می‌تواند از مسائل انتخابات بی‌اطلاع باشد؟

خلیلیان و اسکندری-وزرای کشاورزی- کارشناسان زمان آقای فلاح بودند.کارشناس های آقای فلاح،وزیر شدند،او نمی تواند؟

ما از پست گرفتن می‌ترسیم، این پست‌ها و مسئولیت‌ها گرفتاری می‌آورد.

*نمایندگان دخالت نکنند

آمار آرای روحانی در روستاها، اشک من را جاری می‌کند، روستایی که شاید یک پوستر از روحانی را هم نتوانسته بودیم برسانیم اما روحانی حائز آرای بالا می‌شد.

مردم، مسئول و نوکر می‌خواهند، نوکری مردم که این همه یال و کوپال نمی‌خواهد، حساب پس‌انداز آن چنانی لازم ندارد.

می گویند نمایندگان برای استانداری گزینه دارند. علما و نمایندگان مجلس باید بیدار باشند. کشوری که قوای مستقل دارد و همه قوا دارای چارچوب مستقل و مرام‌نامه هستند، چه اتفاقی می‌افتد که ما احساس می‌کنیم باید در کارهای همدیگر دخالت کنیم؟

مگر مجلس جز قانونگذاری و نظارت، کار دیگری دارد؟ آقایان نماینده یک بار دیگر برگردند و ببینند مردم برای عزل و نصب فرماندرا و بخشدار و ... آنها را انتخاب کرده‌اند یا که می‌خواهند نماینده، قانونی برای رفع مشکل جوانان و تسهیل زندگی خانواده‌ها و ... وضع کند؟

گیر کار در هشت سال گذشته در کجا بود که این همه گرفتاری در زندگی مردم می‌بینیم. مشاوره گرفتن کار پسندیده‌ای است، آیا دخالت را هم می‌توان پذیرفت؟

دخالت، مشکل و سهم‌خواهی ایجاد نمی‌کند؟ مدیران را تحمیل کردن چه عواقبی دارد؟ مردم از ما این را خواستند؟ بگذاریم وزیر انتخاب شود و وزرا مدیران را انتخاب کنند و نمایندگان هم کمک کنند.

اگر بخواهیم دست روی کسی بگذاریم و گزینه ما باشد، سیستم را مشکل مواجه می‌کنیم، مثل سنوات گذشته. در فضای دولت تدبیر و امید، انتخاب مدیران، بحث کارشناسی مطرح است.

اگر دوستان فرد مورد نظری دارند، معرفی کنند اما این فرد در کفه ترازویی که سنگ محک در دولت آقای روحانی است، قرار می‌گیرد، باید همه محک بخورند.

بالغ بر 500 نفر برای وزارتخانه‌ها حلاجی شده‌اند، مگر روحانی افرادش را نمی‌شناسد؟ اما نرفت دنبال نیروهای خودش.چون به این کار اعتقاد دارد، از خودش شروع کرده و افراد را در کفه سنجش قرار می‌دهد.

آیا مطلوب روحانی، جناحین هستند یا مدیران با کفایت؟ همین نحوه سنجش افراد برای انتخاب کابینه، در استان‌ها هم تسری می‌یابد. در دولت تدبیر و امید، برای انتخاب مدیران، هیچ فشاری وجود نخواهد داشت.

*سهم خواهی را پدیده بدی می‌دانیم

اینکه مازندران چند وزیر داشته باشد، معنا ندارد؛ این مهم است که ایران چند خدمتگذار می‌خواهد. اصلا در این فضا نیستیم.

به‌کار نگرفتن مدیران لایق، استفاده نکردن از عقل و فاصله گرفتن از افراد با درایت، باعث بروز مشکلات شده است.

عقل، محک انسان است. هنر روحانی، بازسازی نیروها است. روحانی نمی‌تواند معجزه کند اما می‌شود جلوی سوء استفاده‌ها را گرفت.

ما سهم خواهی را پدیده بدی می‌دانیم و اگر خودمان به این کار اقدام کنیم، کار بدتری است.دکتر نوبخت که 20 سال دوست و مشاور اقتصادی روحانی بود را هنوز نمی‌شود گفت که وی وزیر است یا ....

از بس فضا آلوده بوده است فکر می‌کنیم افراد برای انتخاب، محک نمی خورند،اما ما تصمیم داریم در دولت آینده از وجود اعضای ستاد اصلاح‌طلبان در استان استفاده می‌کنیم و حتی از آنها خواهش هم می‌کنیم که برنامه‌های پیشنهادی را ارائه کنند.هر کس برنامه هایش بهتر و معتدل تر بود،مدیر دولت روحانی می شود.

در ضمن بحث استانداری آقای ربیع فلاح در دولت آینده جدی است و ایشان گزینه نخست این پست در مازندران محسوب می شوند.

*یاد یک سرباز گمنام

جا دارد از سرباز گمنامی یاد کنم که از مفاخر استان و از یاران ابوعمار و احمد متوسلیان بوده و در وحدت مجموعه استان برای اخذ آرا تاثیر گذار بود.

این فرد "اسماعیل یونسی"-اهل بهشهر- است و می‌دانم از اینکه نام او را عنوان کرده‌ام از من گلایه‌مند خواهد بود. بهترین پست‌ها در دولت یازدهم به این فرد پیشنهاد شد اما نپذیرفت.

من در عملیات والفجر4 حاضر بودم. بعد از پیروزی در عملیات والفجر4 برای خودم کلاشینکف به غنیمت نگرفتم، کوله‌پشتی‌ام را گرفته و به مراسم ختم دوستان شهیدم رفتم.

الان هم ما یک عملیات پیروزمند داشتیم، فرمانده آن عملیات آقای روحانی و فرمانده لشکر هم آقای فلاح بودند، انتخابات برای من عملیات الفجر4 دیگری بود، شرکت کردیم و پیروز برگشتیم.به هیچ پستی هم چشم ندوختیم.