سه شنبه 16 مهر 1392-22:48

با نگاهی فرهنگی، دانشی و دلسوزانه به مازندران بنگرید

نامه ای به استاندار مازندران/انتظار داریم با همگامی و همیاری سازمان های مدنی و مردم نهاد و با گزینش و پشتیبانی از مدیران متخصص، کارآمد، دلسوز و ترجیحا بومی در راس دستگاه ها و ادارات، به ویژه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همچنین محیط زیست و منابع طبیعی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، با نگاهی فرهنگی، دانشی و دلسوزانه تر به این استان نگریسته شود.


مازندنومه؛ علیرضا صادقی امیری، دبیر انجمن جوانان سپید پارس:

سرور گرامی دکتر ربیع فلاح
استاندار ارجمند و ریاست گرامی انجمن میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری مازندران

با درود و سپاس

با پیشکش ادب و آرزوی تندرستی جنابعالی و همچنین شادباش انتخاب و انتصاب شایسته حضرتعالی به سمت استاندار دیار کهن،ادبی و پهلوان پرور مازندران ؛ ضمن آرزوی کامیابی روزافزون تان در این مسئولیت گران سنگ؛ پیرو انگیزش والای سازمان های مردم نهاد و کوشندگان و دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی، که همانا گسترش فرهنگ نیک و خردمند ایرانی می باشد؛ انتخاب شما را غنیمتی دانسته تا کمی از مشکلات و نابسامانی های این حوزه  را که ریشه در برخی بی مدیریتی ها داشته  به آگاهی تان برسانیم، استان همیشه قهرمان مازندران با پیشینه چند هزار و اندی ساله فرهنگی-تاریخی (بربنیان شواهد باستان شناسی بدست آمده و نوشتارهای تاریخی) یکی از بارز ترین و پر افتخارترین دیارهای فرهنگی، ادبی،تاریخی،اقتصادی و همچنین ببرهان وجود مفاخر و مشاهیر بزرگ اخلاق و ادب و دانش از  مهم ترین مناطق دانش و اخلاق محور این کشور کهن بشمار می رود.

 مازندران در گذرهای گوناگون تاریخی نقش مهم و تاثیرگذاری را در فرهنگ و جایگاه اجتماعی-سیاسی و فرمانروایی ایران بازی می کرده است.

 حکومت در مازندران و آرامش آن به معنی آرامش نسبی در بخش بزرگی از فرمانروایی ایران بشمار می رفت و هنوز نیز شاید با وجود همه ی مشکلات و کاستی ها این جایگاه در برخی موارد حفظ شده است.

 متاسفانه در سال های گذشته، سستی و نبود منافع خواهی برخی از مسئولان و مدیران و بعضا طیف وسیعی از توده مردم استان، زیان های جدی و جبران ناپذیری به این خطه سبز خدا و سرزمین پر استوره ی ایران وارد نموده است.

 آلودگی رودخانه ها و دریای مازندران، ازمیان رفتن بخش بزرگی از جنگل های هیرکانی (که از سرمایه و میراث جهانی می باشد)، برداشت بی رویه پوکه های معدنی از دل رشته کوه های البرز و دماوند، خشکیده شدن تالاب های جهانی، قهر و انقراض گونه های جانوری و پرندگان، از بین رفتن میراث چندهزار ساله تاریخی، از نمونه های این آشفتگی و زیان های غیر قابل جبران فرهنگی-طبیعی می باشد.

 از دست اندازی به غارهای کمربند و هوتو، فرسایش و ضرب آهنگ تند ویرانی غارقلعه اسپهبد خورشید، ویرانی و تخریب بافت های تاریخی شهرها از سوی شهرداری و یا دگر دستگاه ها، کاربری ناهمگن از بناها و سازه های تاریخی، ورود پساب های شهری و صنعتی به رودها و دریا، خالی نمودن و دپوی زباله های شهری در حریم میراث تاریخی و طبیعی ،تخریب حریم منظری و منظر فرهنگی رامسر، دستور تخریب بخشی از باغ گیاه شناسی نوشهر که در خاورمیانه و جهان بی بدیل است(توسط مدیران ارشد استانی)، از میان رفتن هویت اصیل و فرهنگ غنی مازنی، در تهدید قرار گرفتن یکپارچگی فرهنگی و سیاسی میان تیره های بومی این استان، دست اندازی دگر استان ها به جغرافیای سیاسی و فرهنگی مازندران عزیز، بی پروایی نسبت به زبان و ادبیات مازنی و تاتی (که بازمانده ی زبان فارسی میانه و پهلوی ساسانی می باشد) همه نشان از ضعف و سستی و بی حمیتی مسئولان و مدیران و بخش بزرگی از توده ی مردم این استان دارد.

بر بنیان و پیرو این دست نابسامانی هاست که از آن جایگاه گرامی به فرنام ارشدترین و والاترین مقام اجرایی استان انتظار داریم و خواهشمندیم، با همگامی و همیاری سازمان های مدنی و مردم نهاد و با گزینش و پشتیبانی از مدیران متخصص، کارآمد، دلسوز و ترجیحا بومی در راس دستگاه ها و ادارات، به ویژه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همچنین محیط زیست و منابع طبیعی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، با نگاهی فرهنگی، دانشی و دلسوزانه تر به این استان نگریسته شود.

 برپایی درست و تخصصی برنامه ها و همایش های فرهنگی ـ بومی، بسیار درخور نیاز جامعه امروز بوده و اهمیت آن برای بالا بردن فرهنگ و روحیه نشاط شهروندی بیش از پیش احساس می شود.

 فراموش مان نشود که راه بسیار درازی برای رسیدن به یک جایگاه مطلوب و در خور مردم استان مان داریم؛ باید بیش از این ها کوشش و تلاش نمود تا هرچه زودتر به این مطلوب دست یازید.