چهارشنبه 4 آذر 1383-0:0

چه كسي بايد جلوي گزارش كذب مديران را بگيرد؟(1)

حيدر صالحي- قائمشهر


آمار و ارقام سازي در دستگاههاي اجرائي استان به يك شيوه ناميمون براي مديران و روساء تبديل شده است بطوريكه اين امر در جهاد مازندران و مخصوصا رئيس محترم آن- عليرغم ادعا مبني بر صداقت و عدالت و اينجور حرفائي كه به خود بخود و رئيسشان منتسب مينمايند - امري عادي تلقي ميشود.درست مثل اينكه بقول ملا نصرالدين كه گفته بود درست مركز و نقطه مياني زمين همينجاست كه من ايستاده ام !! اگر قبول نداريد برويد متر كنيد ! ميباشد . چه كسي ميتواند متر كند تا ثابت كند كه آمار و ارقامهاي اعلام شده از سوي ابوالحسن سلامي لمراسكي واقعيت خارجي نداشته بلكه براي پنهان سازي و نارسائيهاي مديريت و مديران دور و بر معمولا بافته ميشود. اگر به كل مصاحبه ها و بويژه مصاحبه هاي خود ساخته اين مديران و علي الخصوص مديرمحترم جهاد مازندران از ابتداي رياستش نگاه كنيد متوجه ميشويد كه اين آقا رئيس همه جا در صحبتهايش به يكسري آمار و ارقام ثابت نشده استناد ميكند كه اولا اين آمار در زمان او بدست نيامده است - حتي اگر واقعيت هم داشته باشد كه ندارد - كه ايشان بعنوان افتخار خود در لفافه سخنان خود بدانها متوسل ميشوند ! ثانيا اكثر اين آمارها طبيعي است بدين معنا كه خداوند تبارك و تعالي از ازل لطفي به اين خطه از زمين خود داشته و شرايط و استعدادهائي را به اين خطه و بويژه در بخش كشاورزي به مازندران داده است و اين مصنوع دست بشرهائي مثل اين آقا رئيس لمراسكي بهشهري نيست و آنها تنها توانستند كه با دخالتهاي بيمورد خود در روند پويائي اين چرخه اختلالات زيادي ايجاد نمايند . و تصميمات و اقداماتي را داشته باشند كه منجر به تخريب و تضعيف اين منابع و استعدادهاي خدادادي مثل جنگل و دريا و مرتع و خلاصه بخش كشاورزي شوند! ما در ادامه اين سلسله گزارشات بموقع خود به خودساخته بودن اين آمار و ارقامها مفصلا اشاره خواهيم داشت و هدف اصلي ما هم توجه دادن بيشتر مديران استان به اين موضوع است كه خيلي آسوده نباشند كه اسم خويش را رنگين كرده اند بلكه هستند كارشناساني كه با درك واقعيات و عمق نارسائيها با دلسوزي به اين وظيفه ديني خويش عمل خواهند . يعني امر بمعروف و نهي از منكر ولي مجبوريم به اين شيوه انجام دهيم چون شرايط را بگونه اي سامان داده اند كه در صورت معرفي روشن اين گروه نان زن و بچه هاي آنان هم در خطر خواهد افتاد. مزيد اطلاع بايد بعرض برسد كه ما گروهي از كارشناسان در رشته هاي مختلف ميباشيم كه با مديريت آقاي صالحي فعلا با چند تن از كارشناسان داخل سازمانها هماهنگيهاي اوليه را انجام داده ايم و مترصد اين هستيم كه نسبت به حساس كردن مديران دستگاههاي اجرائي در وظيفه شناسي خويش مشغول اقداماتي ميباشيم. اگر مديران اجرائي استان وظيفه خود را به نحو احسن انجام ندهند به طرق مختلف نسبت به بيان اشكالات كار آنان به جامعه كوشش خواهيم كرد و اين روش شروع كارماست . ضمنا چند نشريه عمومي هم اظهار تمايل به همكاري كرده اند كه ما در صورت همكاري صادقانه هر يك از آنها متناسب با ميزان تيتراژ ومردمي بودن و بويژه ديد انتقادي داشتن به مسائل صرفا گزارشات و تحليلهاي خويش را به يك يا دو نشريه مقبول ارسال خواهيم داشت. همانطور كه در شماره اول گزارش ذكر شد جهاد كشاورزي مازندران اقدام به تاسيس و انتشار نشريه اي كرده است كه اسما خبرنامه نام دارد ولي رسما در اين دو سه شماره تبديل شده به1- نشريه تبليغاتي رئيس محترم و مديران و مسئولين محترمش – نميدانيم كه براي چه جايگاهي از همين الآن تبليغات را شروع كرده اند – 2- اعلام مصاحبه هاي خود ساخته با انشاء بسيار ضعيف و بيان آمار و عملكرد كذب و مشحون از تناقضات ! ما در اينجا به موارد كوتاهي از اين تناقضات اشاره خواهيم كرد و تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل! در صفحه 4 و 5 اين خبرنامه؟ كه بطور كامل به مصاحبه با آقاي سلامي لمراسكي اختصاص يافته است موارد ذيل قابل ملاحظه و بيان ميباشد: 1- حدود يك سوم اين دو صفحه به عكسهاي خاص اين رئيس محترم اختصاص يافته است كه بايد خود ببينيد و دركي از اين خبرنامه باصطلاح تخصصي سازماني پيدا كنيد . عكسهائي در فيگورهاي مختلف كه ... 2- در سوال اول ايشان به موقعيت جغرافيائي استان پرداخته اند كه همان اطلاعات هزارسال پيش تكراري و كسل كننده ايست كه در كتابهاي چهار و پنج ابتدائي صحيحتر و جالبترش را آورده اند. ضمنا ايشان 98 درصد از اراضي استان را در رابطه با بخش كشاورزي دانسته اند كه اين ادعا و آمار هم اصلا درست نيست . باستناد مجموع همان آمار و ارقامهائي كه ايشان در بخشهاي ديگر گفته اند كه فعلا جاي بحث آن نيست. بله البته ميتوان اين واژه رابطه را آنچنان گسترده تعريف كرد و به نوعي سفسطه متوسل شد كه در آن صورت ميتوان گفت صد در صد اراضي استان با بخش كشاورزي مرتبط است. مرحوم سقراط زماني به افتادن پركاهي از بالاي درختي به داخل رودخانه اي اشاره كرده بودند و گفتند كه اگر اين پركاه بداخل اين رودخانه نمي افتاد همين الآن نظم جهان برهم ميخورد . و اين رابطه اي است فلسفي در نظم و وحدت نظام خلقت ! ولي آقاي سلامي لمراسكي تا آنجائي كه ما ميدانيم فلسفه نخوانده است و اين مدارك درسي خودش را هم در دوره اي كه در جهاد سر كار بودند در رشته هاي ديگري گرفتند كه پول و هزينه آنرا هم بيشتر از محل درصدهاي آموزشي سازمانش گرفته اند كه مدارك آنرا در صورت لزوم باطلاع عموم خواهيم رساند. اكثر مديران و مسئولين جهاد از اين مواهب؟! بيست المال برخوردار بوده اند . بيشترشان هم كه بدون هيچ كنكوري در دوره هاي مديريت دولتي و عناويني مشابه الآن داراي مدارك عجيب و غريب !!! هستند. اين درصورتي است كه مردم براي هزينه حداقل تحصيلي فرزندان خويش در دانشگاهها در رنج و عذاب مدامند! 3- در سئوال دوم آقاي سلامي لمراسكي در باره اشتغال در بخش كشاورزي گفتند كه ما در گزارش شماره يك به آن پرداخته ايم. ولي نكته قابل توجه در اين بخش از صحبتهاي او اين است كه گفته اند: 31 درصد اشتغال استان مرتبط؟! با بخش كشاورزي است و اين در حالي است كه متوسط كشوري 26 درصد است و با افتخار؟! سهم مازندران را 6 درصد بيشتر اعلام ميكنند! خوب حالا وقتي ايشان 98 درصد مساحت و زمينهاي استان را در ارتباط با بخش كشاورزي اعلام ميكنند . بر فرض صحت اين 6 درصد بيشتر ديگه چه جاي افتخار دارد؟! همه ميدانند كه ايران كشوري است نيمه كويري و اكثر مناطق كشور در شرائط فعلي در موقعيت كشاورزي نيستند و بالطبع بايد ميانگين استان در مقايسه با ميانگين كشور بالا باشد آنهم بسيار بيشتر از 6 درصد كه ايشان ميگويند. اين واضح است كه در اثر سياستهاي غلط و در واقع بيسوادي مديران زيربخشهاي كشاورزي استان اين مقدار هم حداقلها و در واقع كف تخريب طبيعت است . يعني هر گونه غلط كاري انسان در موقعيتي مثل مازندران به وضعي بدتر از اين منجر نميشد! يعني اگر مثلا دشمنان مازندران ميخواستند طبيعت كشاورزي مازندران عمدا به افتضاح بكشانند . بدتر ازيني كه الآن هست نميتوانستند زيرا ديگه طبيعت اجازه پيشروي تخريبي بيشتر را به آدمي نميدهد مگه اينكه.....؟!! در آنصورت ديگه مازندراني با عناوين سرسبز و .... نبود!!!! ما دزدي انسانها از هم را شنيده بوديم كه مثلا تقي علم نقي را به نام خود انتشار ميدهد ولي نشنيديم كه حداقلهاي طبيعي و مواهب خدادادي را كس يا كساني بنام افتخار مديريتي خويش بيان نمايند. كاري كه الآن در بخش كشاورزي طبيعي مازندران از سوي مسئولين بيان ميشود. شما فقط تصور كنيد كه اگر انسانها و بخصوص مديران بخش كشاورزي مازندران اصلا هيچ دخالتي نميكردند وضع استان ما در منابع طبيعي كشاورزي الآن چگونه بود؟ و مقايسه كنيد با اينكه الآن اين آقايان كردند!! از تخريب جنگل و دريا و بهره برداريهاي نامناسب و نامتوازن از اين دوموهبت بزرگ خدادادي كه اگر يك كشور اروپائي – حالا كم قانعتر يك كشور آسياي جنوب شرقي – اين دو موهبت را داشت . ديگه هيچ چي كم نداشت! آنوقت اين آقايان چه كردند ؟ و اثر اين كرده هايشان براي رشد و رفاه مردم استان چه بوده است ؟! جز فقر و فلاكت . حتي فقر همان كشاورزان محرومي كه اين آقايان شعار حمايت و جلب اعتماد آنان را ميدهند! بنظر ميرسد كه جلب آراء كشاورزان ساده و مظلوم بيشتر مطرح باشد !!! از ديگر استعدادهاي خدادادي استان كه فعلا براي جلوگيري از اطاله كلام ميگذريم. 4- در همين سوال دوم ايشان مدعي شده است كه كشاورزي براي اشتغال نسبت به ديگر بخشها به اعتبار كمتري نياز دارد. اينهم كذب محض است . زيرا اصل قضيه درست است ولي عملكرد خود اين آقا در تناقض با اين امر و آمار و ادعاست. ما در گزارش شماره يك دقيقا تشريح كرديم كه براساس اظهارات اين رئيس محترم ميانگين سرمايه گذاري سرانه براي اشتغال در بخش كشاورزي را چيزي نزديك به هشتصد ميليون ريال اعلام كرده بودند ( براساس تشريح ادعاي ايشان كه از ميزان سرمايه گذاري و تعداد اشتغال در هفته دولت گفته بودند كه آن تعداد اشتغال هم بخداي احد و واحد اصلا واقعيت ندارد . و كافيست شما به تعدادي از اين پروژه هاي اعلام شده او بصورت تصادفي سري بزنيد و وضع اشتغال را ببينيد . اصلا يك دهم آن هم واقعيت ندارد! حال اگر اين ادعا را – كمي اعتبار براي ايجاد شغل در بخش كشاورزي با آن هشتصد ميليون ... – مقايسه كنيد و ببينيد كه از راستي و صداقت مورد ادعا خبري است !؟! خوب كسي كه شيوه انتخاب و انتصاب او را به اين منصب مهم دقيق ميداند نبايد انتظار بيشتري از ايشان داشته باشند و ما براي آنهائي كه اطلاع ندارند و در صورت عدم عذرخواهي مديران مربوطه تمامي جزئيات آنرا افشاء خواهيم كرد. باشيد تا در آينده ببينيد كه چگونه به اين وعده ها عمل خواهيم كرد. 5- ايشان در پاسخ به سوال اينكه شخص شما چه برنامه و استراتژي براي توسعه روند كشاورزي در استان داريد ... چه گفته اند؟ خودتان بخوانيد و قضاوت كنيد! در جائي گفتند كه – منظورش استراتژي 20 ساله ايشان هست – تقويت سازمان از بعد تخصصي است . ما البته در گزارشات بعدي به اين نكته بطور مفصل خواهيم پرداخت كه عزل و نصب ايشان واقعا در راستاي اين ادعا بوده است يا نه ؟! چون فعلا اطلاع دقيقي در اين خصوص نداريم بجهت رعايت صداقت در گزارش در اين شماره از پرداختن به آن معذوريم ولي اطلاعات لازم در اين رابطه در حال جمع آوري است كه حتما در شماره هاي بعدي مفصل بدان ميپردازيم. ولي همينقد ر به اين نكته اشاره شود كه اين ادعا را كسي ميتواند داشته باشد كه خودش متخصص ترين در مجموعه باشد ولي حداقل اين است كه از بعد تخصصي و حتي مديريتي از آقاي سلامي متخصص تر و قويتر در مجموعه فراوانند كه الآن اسمي از آنان در مديريت ايشان نيست . حال اين بحث را بگذار تا در گزارشات بعدي بدان بپردازيم. 6- ايشان فعال نمودن پروژه هاي نيمه فعال را از جمله استراتژيهاي ؟! ( به مفهوم استراتژي از ديد ايشان خوب توجه كنيد !) خود اعلام كردند. ما خواهان آنيم كه ليست پروژه هاي نيمه فعال را بدهند تا مردم بدانند كه چه تعداد از پروژه هاي سازمان نيمه فعالند ؟ ما كه از همين استانيم چنين پروژه هائي را نديديم كه آنهم نياز به يك استراتژي 20 ساله داشته باشد ! ضمنا ميزان اعتباري را كه در اثر اين پروژه ها ي نيمه فعال . راكد شده اند را هم اعلام دارند ! دليل را دلايل اين امر را گزارش دهند ! چرا ايشان پروژه هاي نيمه فعال دارند؟! يا اينكه اين امر را ميخواهند فرافكني كنند و بگردن رئيس و مديران قبلي بيندازند كه اگر اينجوري باشد خود ايشان و مجموعه اي كه در اختيار دارند از مديران قبلي هم بودند و در واقع هر گلي بسر كشاورزي و سازمان زده اند خود ايشان هم جزء آن گروه بوده اند! اگر ايشان براستي گزارش بدهند خواهيد ديد كه اصلا پروژه هاي نيمه فعال به تعداد انگشتان دست هم ندارند كه ايشان بعنوان استراتژي بيست ساله ميخواهند فسفر مغر بسوزانند ؟! و سرمايه هاي سازمان را براي آن هزينه كنند و....! اين تذهبون؟!!!! 7- بيشترين بخش اين دو صفحه نشريه به عكس و تشريح سوابق و مدارك ابوالحسن سلامي لمراسكي اختصاص دارد كه ما در گزارشات بعدي به آنها خواهيم پرداخت تا انشاء الله پول بي زبان بيت المال را خرج اينگونه آلاف و الوف نكنند همانقدري كه تحت عنوان اضافه كار و ماموريت و خودرو هاي سازماني با كاربري شخصي و.... به تنها مديران و مسئولين ميدهند – نه پرسنل بدبخت و محروم – كافي نيست كه .....به مديريت پرسنلي و شيوه هاي توزيع اضافه كار و ماموريت و ماشين و.... هم در شماره هاي آتي خواهيم پرداخت . از تعداي از كاركنان سازمان مربوطه پرسشهائي در اينخصوص شده است كه آنها حتي با نشان دادن اضافه كا ر و ماموريت خود شديدا به اين امر در سازمان جهاد اعتراض داشتند كه ..... منظر گزارشات بعدي هم باشيد. * لازم به ذكر است كه اين گزارشات با همكاري مجموعه اي از كارشناسان تهيه ميشود و لذا ذكر اسم يك نفر صرفا جهت مسئوليت رسمي گزارشات ميباشد.

حيدر صالحي - (abojahlesalami@yahoo.com)