دوشنبه 4 آذر 1392-22:5

کسی که مثل هیچکس نیست

در ستایشِ اعجوبه دیپلماسی، محمد جواد ظریف/باید پرسید که امثال ظریف چگونه از چرخه هایی که معمولا استعداد ها در آن می سوزند نجات یافته اند؟ راهش چیست؟بگویند تا استعداد های دیگر را از همان بگذرانیم؟/کاری که او کرده در تاریخ ماندگار خواهد شد.بدون هیاهو و هر چیز دیگر.حالا بگذار تندرو ها هرچه می خواهند بگویند.


مازندنومه؛ یادداشت مهمان، سیامک حبیبی: همه آنهایی که او را نمونه ای ایده آل از مدیران دولت روحانی و به تعبیری شاه کلید او می خواندند،احتمالا افق شکل گرفته امروز را در ذهن خود ترسیم کرده بودند و می دانستند چه خواهد شد.

مردی که تبار سیاسی اش به محافظه کاران می رسد ستاره امروز آسمان سیاست ایران در پهنه دیپلماتیک است و حالا دستاوردش بهانه قهرمان سازی دوباره مردمی  شده که در هر برهه ای از زمان بدنبال قهرمان می گردند تا مشکلات تاریخی شان را بدوش او افکنند چند صباحی زیر درخت او بیالایند بعد نا امیدانه از او عبور کنند.

صحبت از محمد جواد ظریف است. وزیر امور خارجه دولت یازدهم که همین دو روز قبل و پس از پنج روز مذاکره نفس گیر کشور را از شرایط بحرانی و حتی شاید بالا تر از آن به موقعیت ده سال قبل بازگرداند.

 خودش در باره رمز کارش می گوید:«علم محدود بدتر از نداشتن علم است»کنایه ای که شاید انگشت اشاره اش به سمت تیم مذاکره کننده قبلی گرفته شده است.

تیمی که از نظر تسلط به زبان انگلیسی و دانش سیاسی در موقعیت بسیار پایین تری قرار داشت و شیوه های مذاکره اش حتی در مناظره های انتخاباتی توسط علی اکبر ولایتی به سخره گرفته شده بود.

ظریف مردی میانه روست که روزگاری از طرف تندرو های هر دو جناح با یک چوب رانده شده است. هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان سالها پیش او را به اتهام لیبرال بودن رانده اند و حتی مانع از دست یابی او به کرسی سرپرستی نمایندگی ایران در سازمان ملل شدند.

حالا اما آن به  مرد اصطلاح لیبرال ستاره ای شده که بیا و ببین. کمپین حمایت از او به راه افتاده و عده ای به استقبالش روانه فرودگاه شده اند. اتفاقی بی سابقه در ایران برای یک نفر در مقام وزیر امور خارجه.

این روزها که موقعیت او بسیار ممتاز است و یادداشت نویسان در تمجید از او گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند اهمیت سرمایه های انسانی بیش از هر زمان دیگری خودش را نشان می دهد.

به باور جامعه شناسان سرمایه انسانی بزرگترین سرمایه هر کشور محسوب می شود. ادعایی که برای اثبات آن مثال کشور انگلستان کفایت می کند.

کشوری بدون نفت و گاز اما متمرکز بر نیرو سازی.اگر بپذیریم که برای ما ظریف استعداد بزرگی در دنیای سیاست محسوب می شود پرسش کلیدی این است که در این کشور چند نفر با خصوصیات محمد جواد ظریف وجود دارند و چه برنامه ای برای حفظ موقعیت فعلی او  که اکنون پا به جاده تاریخ گذاشته در نظر داریم؟

واقعیت این است که روزانه در این کشور استعداد های بی شماری بدنیا می آیند  و رشد می کنند اما به دلایل مختلف از جمله «مورد استفاده قرار نگرفتن» و یا « پرورش نیافتن»به جایی نمی رسند و فایده ای هم پیدا نمی کنند.

بوعلی سیناها به دنیا می آیند ولی الفبا را هم یاد نمی گیرند و بعد با چه وضعی تا آخر عمر زندگی می کنند و حتی خودشان را هم نمی شناسند و از دنیا می روند.اما یک ملت اگر بخواهد زنده بماند نیاز به انواع سرمایه دارد . در این میان سرمایه انسانی یکی و البته مهمترین آنهاست.

بدانیم که سرمایه انسانی می تواند جای خالی سرمایه اقتصادی را پر کند اما برعکس آن ممکن نیست.امروز و به بهانه آنچه ظریف انجام داده می باید یک سوال ساده را از نسل پدران مان بپرسیم.

 سوالی که شاید نسل آینده ما را مخاطب آن قرار دهد و آن این است که در دهه های گذشته چند مدیر در حد و اندازه ظریف ، صفایی فراهانی  و ...پرورش داده اند و چقدر از تلف شدن سرمایه های انسانی جلوگیری کرده اند؟

چند نفر را با حسادت، بخل و انواع قدرت کنار زده اند  و در مقابل به چند درصد از آنها فرصت رشد  داده اند ؟ باید پرسید که امثال ظریف چگونه از چرخه هایی که معمولا استعداد ها در آن می سوزند نجات یافته اند؟ راهش چیست؟بگویند تا استعداد های دیگر را از همان بگذرانیم؟

**

محمد جواد ظریف چهره ای متفاوت است. نه فقط صرفا بخاطر موفقیتی که بدست آورده است.شاید به خاطر پیج فیسبوکش که یکی از فعالترین پیج هاست و فرندهایش که از هر قماشی در آن دیده می شود.

این روزها که کلید در قفل چرخیده و گره های کوری که دولت مهرورزان روی هم انبار کرده در حال باز شدن است باید به کیاست حسن روحانی در انتخاب ظریف آفرین گفت. کاری که او کرده در تاریخ ماندگار خواهد شد.بدون هیاهو و هر چیز دیگر.حالا بگذار تندرو ها هرچه می خواهند بگویند.

همین که با رفتاری دیپلماتیک  (آنچه به راستی زیبنده ماست)اجازه فرصت سوزی های بیشتر را به کشور نداده برای یک عمر تحسین او کافی ست.البته شاید از همان ابتدایی که او با فیس بوکش به عرصه سیاست آمد و تابوی آن را شکست باید حدس می زدیم  که او شبیه به دیگران نیست.