چهارشنبه 6 آذر 1392-1:45

من سپیده را می بینم

به بهانه گزارش غرور آمیز 100 روزه رییس جمهوری به مردم(3)/روحانی منطقی و محکم صحبت کرد، افشاگری نکرد، بگم بگم راه نینداخت، سند سازی نکرد و مدرک علیه کسی و جریانی رو نکرد. او حتی وقتی خواست گله اش را از عملکرد رسانه ملی نسبت به دولتش در مقایسه با دولت قبل بیان کند، آن قدر هنرمندانه طرح موضوع کرد که کسی نرنجید و به در گفت تا دیوار بشنود!


مازندنومه، سردبیر: ...«همیشه راستگوی باش و لکن کم گوی و کم خنده باش تا کهتران بر تو دلیر نشوند...پس چنان باید که از احوال پادشاهان عالم خبر داری و بر ولایت خویش و حال لشکر و رعیت خویش نیز باید که واقف باشی که اگر حال شهر خویش ندانی، حال شهر بیگانگان کم تر دانی.»( برگزیده باب 42 قابوسنامه، در آیین و شرط پادشاهی)

سه شنبه شب، رییس جمهوری به مردم گزارش صد روزه داد و هزاران نفر را در داخل و خارج از کشور پای تلویزیون و رادیو کشاند و با استدلال و منطق خود، بیینده ها و شنونده ها را میخکوب کرد.

 صحبت های شوق آفرین و امیدبخش و غرورافزای  او که تمام شد، تازه برخی شبکه های خارجی مثل بی بی سی فارسی همراه با کارشناس های خود، به تحلیل و بررسی مواضع و اظهارات دکترروحانی پرداختند.

هر قدر هم منتقد و مخالف دولت کنونی باشیم، نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که دولت صد روزه حسن روحانی بسیار قابل تحمل تر، شیرین تر، باطراوت تر و چابک تر از دولت 8 ساله احمدی نژاد است؛ حرف های رییس جمهوری هم نه پوپولیستی است و نه ریشه در دروغ و تخیلات انحرافی و بافته های ذهنی دارد!

من سه شنبه شب، بعد از چند سال، دوباره با ولع پای سخنان یک رییس جمهوری نشستم. احمدی نژاد با مصاحبه های کذایی و هوچی گری هایش، مردم را از رسانه فراری داد، اعتمادی به او و سیستم اش نبود، سه شنبه شب اما میلیون ها ایرانی از طریق رسانه ملی دوباره با رییس دولت آشتی کردند.

مختصات صحبت های حسن روحانی را از چند منظر می توان برشمرد:

1- او تلاش فراوان کرد تا آرامش و امید و اعتماد را به جامعه بازگرداند. کلیدواژه صحبت های او مردم و نقش افکار عمومی در خلق حماسه ها بود. گم شده ملت در این سال ها صداقت و اعتماد و رو راستی و امید بود که روحانی ثابت کرد اگر دست دولتش از منابع اقتصادی و مالی خالیست، حداقل با مردم رو راست است و دروغ نمی گوید.

2- روحانی در گزارش اش به مردم آمار داد اما آمارهای او از جنس آمارهای احمدی نژاد، ساختگی و وارونه نبود.  او واقعیت ها را گفت وشفاف و صریح، وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور را ترسیم کرد.

3- روحانی منطقی و محکم صحبت کرد، افشاگری نکرد، بگم بگم راه نینداخت، سند سازی نکرد و مدرک علیه کسی و جریانی رو نکرد. او حتی وقتی خواست گله اش را از عملکرد رسانه ملی نسبت به دولتش در مقایسه با دولت قبل بیان کند، آن قدر هنرمندانه طرح موضوع کرد که کسی نرنجید و به در گفت تا دیوار بشنود!

4- چگونگی برخورد رییس جمهوری با سه مجری برنامه، سرشار از اخلاق و منطق و رفاقت بود. همین یعنی او مردمدار است و به رسانه احترام می گذارد.

 او می توانست از این تریبون برای مخالفانش در مجلس و کیهان و جاهای دیگر خط و نشان بکشد اما تنها و تنها حرف خود را زد و از تفاهم و توافق و اتحاد ملی گفت و این که  اخلاق را نباید قربانی سیاست کرد. گمان کنم سه شنبه شب مخالفان قسم خورده رییس جمهوری در جاهای مختلف، شاید اندکی خجالت زده شدند؛ البته شاید، آن هم اندکی!

5- حلقه ارتباطی کلام رییس جمهوری پس از نقش و تاثیر مردم، هدایت و حضور مقام معظم رهبری بود. او در اظهاراتش از نقش رهبری و حمایت های معظم له از دولت یازدهم سوءاستفاده و موضوع را مصادره به مطلوب نکرد. دکتر روحانی هر جا ضرورت ایجاد شد -واقع گرایانه- از نقش رهبر معظم انقلاب سخن گفت و ایشان را به نفع شخص یا دولت خود مصادره نکرد.

پس از گفت و گوهای گرم و آرامش بخش و جذابی که رییس دولت اصلاحات –سید محمد خاتمی- با رسانه ها داشت، امشب بار دیگر رییس جمهوری با مردم سخن گفت که امیدها را برگرداند، اعتمادسازی کرد، شکاف های تصنعی میان مردم و مسئولان را درز گرفت،  قول داد مردم روی آرامش خواهند دید، وعده داد هر چند دولت قبلی تعهدات سنگینی را ناجوانمردانه  روی دوش این دولت گذاشته، اوضاع اقتصادی بهتر خواهد شد، مژده داد فضای امنیتی در حوزه فرهنگ و رسانه بازتر خواهد شد و صادقانه از مشکلات گفت ولی این را هم گفت که با حضور و نقش آفرینی توده ها و صبر آن ها «ما سپیده را خواهیم دید.»

بعد از سال ها سربه زیری حالا می توانیم در دنیا سرمان را بالا نگه داریم و به خودمان ببالیم که ایرانی هستیم. روحانی، خیلی مچکریم.