يکشنبه 17 آذر 1392-2:14

شکاف نسلی و چالش انتخاب نام فرزندان

در نسل های پیشین معمولاً فرزندان (پسر یا دختر خانواده و عروس یا داماد) به دلایل مختلف بیشتر از پدر و مادرها حرف شنوی داشته و نظرات آنان را مدنظر قرار می دادند. اما امروزه فرزندان بیشتر سعی می کنند از نقش مشورتی پدر و مادر استفاده کرده و در مرحله انتخاب خود تصمیم گیرنده اصلی باشند.


مازندنومه؛ احسان شریعت: الف : انتخاب های زندگی بخش مهمی از زندگی انسان ها را می سازند. اینکه ما در زندگی چه انتخاب هایی انجام دهیم مسیر زندگی مان را مشخص می کند. از انتخاب رشته تحصیلی گرفته تا انتخاب همسر و شغل و مکان زندگی و انتخاب رفتارها، همه و همه دو جنبه مهم دارد: اول جنبه فردی انتخاب است. همه ما می پنداریم که انتخاب های مان را خودمان با اندیشه و بررسی تمامی شرایط و جوانب انجام داده ایم.


 دوم جنبه ی بیرونی و اجتماعی آن است. اینکه انتخاب های انسانی بخشی از فرهنگ، شرایط اجتماعی و سیاسی، زمانه، شرایط خانوادگی و خلاصه تمامی جبرهای جز خود است.
 تمام انتخاب های ما در درون این فضای درونی و برونی شکل می گیرد. یعنی بخشی از فرایند انتخاب به اقتضائات درونی، اندیشه فردی، سنجش توانمندی ها، و بررسی شخصی بستگی داشته و بخش دیگر آن به اقتضائات بیرونی و تمامی تأثیرات اجتماعی تاریخ، جغرافیا، فرهنگ، و جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند بستگی دارد.


از طرف دیگر انتخاب های زندگی در درون پیوستاری قرار دارند که یک سر آن انتخاب های کاملاَ فردی و سر دیگر آن انتخاب های کاملاَ اجتماعی قرار دارد.
 انتخاب هایی وجود دارند که کاملاَ فردی بوده و فقط به فرد انتخاب کننده مرتبط می باشند. بالعکس انتخاب هایی وجود دارند که به سرنوشت جمع عظیمی از مردم گره خورده است.
انتخاب هایی نیز وجود دارند که در این میان قرار داشته و هم تأثیر فردی دارد و هم تأثیر گروهی. برای مثال یک فرد با انتخاب همسر (که برای وی کاملاَ فردی است) با گروه جدیدی از انسان های دیگر آشنا شده و با آنان رابطه خویشاوندی سببی پیدا می کند.


ب : منظور از نسل در جمعیت شناسی، تعداد افرادی است که در طول یک سال معین به دنیا آمده اند. اما معمولاً در جامعه شناسی نسل به تعداد افرادی گفته می شود که در طول یک دوره معین تجربیات اجتماعی تقریباً مشابهی را از سر گذرانده اند.


 به عنوان مثال نسل انقلاب یا جنگ. در همین زمینه مانهایم که از پیش قراولان جامعه شناسی نسلی است می گوید «واقعیت تعلق داشتن به یک طبقه و یک نسل و یا یک گروه سنی، به افراد متعلق به این مقولات، موقعیت مشترکی در فراگرد تاریخی و اجتماعی می دهد. پهنه تجربه ی بالقوه آنها را به یک صورت خاصی محدود می سازد و آنها را به یک شیوه فکری و تجربه خاص و یک نوع کنش تاریخی ویژه این موقعیت متمایل می گرداند».


 افراد متعلق به یک نسل جهان را به شکل مشابهی درک می کنند و تعریف مشابهی از پدیده ها دارند که متعلق به همان نسل است و از نسل های دیگر متفاوت می باشد. جو اجتماعی زمانه که فرد در آن بزرگ می شود، مردم یک نسل را به یکدیگر پیوند می دهد. از این رو هر نسلی هویت خود را دارد که این هویت برگرفته از شرایط اجتماعی و تجربیات مشترک نسلی است. به همین خاطر معمولا وقتی تجربیات اجتماعی دو نسل با یکدیگر بسیار متفاوت باشد میان آن دو نسل وضعیتی به وجود می آید که بدان شکاف نسلی (Generation Gap) یا تضاد نسلی اطلاق می شود.


میان نسل های گوناگون به دلیل تفاوت آنها در درک و شناخت پدیده های طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نوعی ناهمسانی و اختلاف وجود دارد. به این وضعیت تضاد نسل ها گفته می شود. بنابراین هر نسلی تعریف خاص خودش را از جهان دارد که به او هویت می بخشد. در صورتی که تعریف نسلی مطابق با زمان نباشد و یا تعریفی وجود نداشته باشد، نسل مورد نظر یا به دنبال تعریف مناسب خود می گردد و یا بدون تکیه گاه ثابت شناختی، بدون تعریف کلی از زندگی به تکثر هویتی و چندگانگی دچار می شود.


 با تلفیق گزاره الف و ب می توان نتیجه گرفت هر نسلی انتخاب های تقریباً متفاوتی با نسل های دیگر انجام می دهد که به خودش تعلق دارد. این انتخاب های مختص به هر نسل از متغیرهای بسیاری تأثیر می پذیرد. اما مهم آن است که این انتخاب ها به هر نسلی هویت می بخشند. هویتی که آن نسل را زنده نگاه داشته و به اعضای آن نسل دیدگاه خاصی نسبت به زندگی می بخشد.
 انتخاب های بزرگ و کوچک بسیاری در فرایند تجربیات زندگی انسان ها وجود دارد. از انتخاب های سیاسی گرفته تا انتخاب های روزمره ی زندگی. از انتخاب همسر تا انتخاب نام فرزندان. از انتخاب شغل تا انتخاب نوع پوشش. از انتخاب دوست تا انتخاب نوع رفتارها. همه این انتخاب ها منجر به شکل گیری شخصیتی فردی در افراد و کلیت اجتماعی خاصی در نسل ها می شود. آنچه نسل ها را از یکدیگر متمایز می سازد همین انتخاب هاست. چیزی که این روزها در مورد انتخاب نام فرزندان در نسل های گوناگون وجود دارد می تواند یکی از حوزه های پژوهش در فاصله نسلی باشد.

چه آنکه به نظر می رسد هم اکنون بین زوج های جوان امروزین و پدر و مادرهای ایشان در انتخاب نام فرزندان اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد.
 اختلاف نظری که پیش از این نیز میان همین پدر و مادرها و پدر و مادرهای آن ها (پدربزرگ و مادربزرگ ها) وجود داشته است. اصلی ترین چالش این فاصله نسلی به اصلی ترین تفاوت اختلاف زوج های جوان امروزین و والدین با نسل های گذشته مربوط است. در نسل های پیشین معمولاً فرزندان (پسر یا دختر خانواده و عروس یا داماد) به دلایل مختلف بیشتر از پدر و مادرها حرف شنوی داشته و نظرات آنان را مدنظر قرار می دادند. اما امروزه فرزندان بیشتر سعی می کنند از نقش مشورتی پدر و مادر استفاده کرده و در مرحله انتخاب خود تصمیم گیرنده اصلی باشند.


 این وضعیت تقریباً هیچگاه در طول تاریخ وجود نداشته است. چه همواره در طول تاریخ ایران زمین پدر و مادرها (به ویژه پدران) نقش فرد اول در تصمیم گیری ها را داشته و به نوعی به فرهنگ پدرسالارانه دامن می زدند.


 اما امروز این فرهنگ پدرسالارانه تا حد زیادی کمرنگ شده و جایش را به تصمیمات خانواده هسته ای داده است. خانواده ای که خود به دور از نفوذ تأثیرات بیرونی تصمیم گرفته و زندگی اش را می سازد. به همین دلیل زوج های جوان امروزی به شدت خواستار نقش آفرینی مستقیم در تصمیمات زندگی شخصی خویش بوده و کمتر به تصمیمات مستقیم دیگران (حتی والدین) گردن می نهند. در مورد انتخاب نام فرزندان این مورد کاملاً قابل مشاهده است. به طوری که گاه مشاهده می شود میان زوج های جوان و والدین آن ها در مورد انتخاب نام نوزادان چالش های بزرگی به وجود می آید.