پنجشنبه 17 بهمن 1392-11:14

آیا واقعا راه انتقاد باز شده است؟!

مردان بزرگ در سطوح عملیات، استراتژی، اهداف و رسالت که باید آرمانهای بلند توسعه و پیشرفت یک کشور را رقم زنند چه کسانی هستند و با کدام استاندارد پذیرفته شده علمی انتخاب و منصوب شدند؟


مازندنومه؛ سرویسی سیاسی، علی اصغر خلیل پور کتی سری، کارشناس ارشد مدیریت: مقام محترم ریاست جمهوری فرمودند چراانتقاد نمی کنید؟ اگر چه ایشان به طور خاص موضوع توافق ژنو را مطرح و نسبت بهدانشگاهیان این درخواست را مطرح کردند، به نظر می رسد نگاه دکتر روحانی عام بوده و هر نوع انتقادی را شامل می شود .

می دانیم که سوال و انتقاد باید ریشه عقلانی داشته و برخاسته از اصول عقلانی و انسانی باشد و صد البته  می دانیم که خصوصیت مطلوب هر انتقادی، سازنده بودن آن است؛ یعنی اولا منتقد باید مشکل را بشناسد، ثانیا با استفاده از نظر کارشناسان راه حل نسبی را پیش بینی کند و در نهایت با انتقاد مبتنی بر ارائه راه حل، قاطعانه انتقاد کند.

اجازه می خواهم برای تلطیف سخن ابتدا به شوخی چند سوال را مطرح کنم و سپس موضوع جدی خود را در این مقال بیان دارم:

1-    آموزشگاه  هنر پارتی بازی کجاست ؟
2-    مدرک دکتری را کجا می فروشند ؟
3-    مرکز حمایت از ویژه خواران کجاست ؟
4-    آیا می توان مرکز مشاوره توسعه مفاسد اقتصادی تاسیس کرد؟
5-    راستی آن مرد که تورم ایجاد کرد کجاست و پاداش این هنر بزرگش چه شد؟

اما موضوع جدی این است که می گویند آرمان های بزرگ به دست مردان بزرگ اتفاق می افتد؛  پس سوال جدی اینجاست:
مردان بزرگ در سطوح عملیات، استراتژی، اهداف و رسالت که باید آرمانهای بلند توسعه و پیشرفت یک کشور را رقم زنند چه کسانی هستند و با کدام استاندارد پذیرفته شده علمی انتخاب و منصوب شدند؟

شاید نگاه به وزرای کابینه نمره مطلوب و یا تا قسمتی مطلوب را نشان دهد اما انصافا سطوح معاونان وزیر و مدیران کل ستادی،استانداران و مدیران کل استانی تماما توان تحقق آرمان های بلند توسعه و پیشرفت مخصوصا حماسه سیاسی و اقتصادی منظور نظر مقام معظم رهبری را دارند.

در اهداف بلند مدت نظیر قانون توسعه چهارم و پنجم و قانون مدیریت خدمات کشوری و در بسیاری از قوانین بودجه سالیانه موضوع بودجه ریزی عملیاتی بسیار جدی مورد توجه قرار گرفته است که متخصصان فن می داننداگر بودجه ریزی عملیاتی در کشور اجرائی شود، دوای درد بسیاری از ویژه خواری ها و اسراف ها و... خواهد بود، اما واقعا چرا تقریبا در یک دهه گذشته موضوع فوق هنوز عملیاتی نشده است؟

بنده باور دارم فقط نیروی انسانی یا بهتر بگویم سرمایه انسانی که باید مجری این فعالیت ها و وظایف باشد، درست انتخاب نشد.

سوال دیگر این است که آیا استراتژیست ها، استاندارد های لازم و جهان پذیر با ضمانت اجرائی و قانونی برای انتخاب مدیر را طراحی کردند؟ آیا نمی توانستند یا نخواستند که این استانداردها طراحی شود؟ استانداردهایی نظیر تحصیلات مرتبط، مهارت لازم، سابقه پذیرفته شده و حساب پس داده، خلاقیت مستدل و...و یا اگر استانداردی طراحی شده، سیستم کنترل، نظارت، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی و پاسخ خواهی هم طراحی و اجرا شده است؟  

شاید طراحی استانداردی که بتواند تمامی سلایق و علایق سهامخواهان احزاب و گروه ها را در بر گیرد و در محک خدمت و ارائه قابلیت ودر نتیجه پاسخگویی از نحوه عملکرد خود قرار دهد  قابل دست یافتن نباشد! نمی دانم؟! اما این قدر می دانم که نظام مقدس جمهوری اسلامی برآمده از آرمان کمال طلب تئوری مدیریت اسلامی  توسط امام راحل طراحی شده، شایسته سالاری جزء لاینفک آن است.

شایستگان چه می کنند؟

1-    نمی گذارند علی رغم سال ها شعار کوچک سازی دولت ها همچنان درد بزرگتر شدن غده سرطانی آن، خوره جان ملت شود.
2-    بلدند چگونه نظام انتخاب و گزینش،ارزیابی و مدیریت عملکرد، پاسخ گویی و پاسخ خواهی و...را آن هم به صورت کاملا علمی طراحی و قاطعانه اجرا کنند.
3-    می دانند برنامه ریزی و آینده نگری بر مبنای واقعیتها که اساس پیش بینی است، لازمه مدیریت امور بوده و هرگز روزمرگی را دستور کار خود قرار نمی دهند.
4-    شایستگان ظرفیت مدیریت(شرح صدر) به حکم "رب الشرح لی صدری " برای تحقق قابلیت متمایز شدن در رقابت برابر یا نابرابر محیطی را دارند.
5-    آگاهند که چگونه استراتژی طراحی کنند، به اجرا گذارند و اصلاحات سیستمی بر خاسته از تفکر سیستمی را عملیاتی کنند.
6-    شایستگان می دانند که انتقاد ضرورت مدیریت مشارکتی بوده و برای یک سیستم انتقاد و پیشنهاد مطلوب برنامه ریزی می کنند و به منتقد پاداش درخور می دهند نه اینکه...
7-    و می دانند که " یک مرد جنگی به از صد هزار "