دوشنبه 1 ارديبهشت 1393-10:59

بابل هراسی با طعم بهار نارنج!

پس از انتصاب دکتر ربیع فلاح به عنوان استاندار مازندران، برخی اسب انتقاد خود راچنان زین کرده اند که انگار تمام منابع و سرمایه های استان مازندران را بابلی ها برده اند یا اگر قرار است انتصابی صورت بگیرد کلی فضاسازی می شود که نکند این فرد بابلی باشد؛ کانه بابلی بودن جرم است!


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، ایرج نیازآذری: نظام انتصابات را در کشور ما سامانی نیست. هنوز برای شایسته سالاری به استاندارد مشخصی نرسیده ایم و همچنان سلیقه و نفوذ حاکم است. حتی دولت دکتر روحانی که تلاش دارد علمی و سیستماتیک رفتار کند دچار فشارهای محیطی و سیاسی رقبا و قوای دیگراست .

البته برای رسیدن به شرایط ایده آل راه درازی در پیسش داریم. عمده کسانی که به صورت مصداقی به روند عزل و نصب ها اعتراض می کنند، وقتی پای خودشان یا همشهری یا هم جناحی شان در میان باشد سکوت یا همراهی می کنند که این شیوه رفتاری را در جهان سوم خصوصا فرهنگ ایرانی گریزی نیست.

همه ما در بیان مطالب و مواضع بی تاثیر از علایق و تعصبات جغرافیایی، فکری یا گروهی نیستیم. حتی در تحلیل های علمی پیش زمینه های ذهنی مارا از انجام کار درست علمی باز می دارد، چه رسد به یک اظهار نظر در باره موضوعی که پای منافع شخصی در میان باشد. خواه این منفعت شخصی و فردی باشد یا منفعت گروهی که در آن سهیم هستیم.

پس از انتصاب دکتر ربیع فلاح به عنوان استاندار مازندران برخی اسب انتقاد خود راچنان زین کرده اند که انگار تمام منابع و سرمایه های استان مازندران را بابلی ها برده اند یا اگر قرار است انتصابی صورت بگیرد کلی فضاسازی می شود که نکند این فرد بابلی باشد؛ کانه بابلی بودن جرم است. حتی برخی هویت تاریخی بابل را برنتابیده اند و بابل هراسی با طعم بهار نارنج به راه انداخته اند.

نظام توزیع منابع و اعتبارات اگر چه تابع ضوابط و مقررات است اما در ادوار گذشته برخی رفتارها و تصمیمات ناعادلانه موجب اختلاف افکنی و رقابت های ناسالم بین شهرها شده است، به نحوی که به گفته امام جمعه بابل برخی شهرها چاق و برخی لاغر شده اند.

توزیع نادرست اعتبارات در دولت گذشته بسیاری از فرصت ها را از شهرستان بابل سلب کرده است و این شهرستان را از قافله توسعه دور نگه داشته است. علی رغم اینکه بابل خاستگاه یاران سینه چاک احمدی نژاد بود، اما اعتبارات فراوان به شهردیگری حواله می شد.

حال که مسوولان بابلی حق شان را از دولت مطالبه می کنند و با دیپلماسی مکتوب به دنبال احیای منافع شهرشان هستند یا با برگزاری جشنواره ای شوق آفرین فضایی با نشاط را برای شهروندان ترسیم می کنند، عده ای علم بابل ستیزی به دوش می کشند!

انتظار همشهریان بابلی از استاندار پرتلاش و صادق استان مازندران این است که بابلی بودن ایشان نباید مانعی برای توجه لازم دستگاه های اجرایی به مشکلات شهرستان بابل گردد یا در فرایند انتصابات نه همشهری بودن مانعی برای شایسته سالاری باشد و نه بهانه ای برای ضایع شدن حق فرد دیگری.

هرچند که عده ای با نگاه تنگ نظرانه و منفعت جویانه به تمامی تصمیمات و انتصابات "این قلت " وارد می سازند، ولی استاندار محترم باید با قدرت روی تصمیمات خود پافشاری کند.

بسیاری از مخاطبان شریف و فرهیخته با مشی و افکار نگارنده آشنا هستند و مستحضرند که سعی وافر من در همگرایی وهمدلی است. چه آنکه برای تحقق همگرایی استانی طرح ها ، مقالات و قدم های فراوانی برداشته ام که بدان ها افتخارهم می کنم، اما خالصانه و صادقانه اعتراف می کنم که شهرم را دوست دارم و برای اعتلای آن از هیچ کوششی دریغ نمی کنم.

از سویی به عنوان یک دانشگاهی و فعال رسانه ای نگاه ملی و علمی به روندها و رویه ها دارم و توسعه و پیشرفت استان را معطوف به همگرایی و مبانی علمی می دانم. از طرفی هم به خاطر مناصب استانی دچار محافظه کاری شدم وبرخی ملاحظات سیاسی و رسانه ای مانع از توجه شایسه صاحب این قلم به واقیعت ها و مشکلات شهرش شده است.

عزیزان و گرامیان فرهیخته؛ همچنان که اخیرا نماینده بابل طی نامه ای سرگشاده به مقام عالی استان خاطر نشان ساختند بابل هم مثل سایر شهرها با مشکلات و چالش های فراوانی روبروست و اگر نبود وجود خیرین و واقفان نیک اندیش این شهر سیمای دیگری داشت.

من هم مثل بسیاری از اصحاب فضل و اندیشه بر شایسته سالاری و گزینش نیروهای توانمند اصرار دارم اما باید بپذیریم شهرهای بزرگ و تاریخی به دلیل زمینه های مختلف خاستگاه افراد توانمند و کارآمداست یا به نسبت جمعیت امکان معرفی نیروهای بیشتری را داراست.

به طور مثال کسی که در تهران رشد و نمو می کند شرایط بهتری برای رسیدن به فرصت ها و امکانات دارد تا فردی که در یک شهر کوچک دوردست زندگی می کند. اگرچه زیست در شهرهای بزرگ مبنای شایسته سالاری نیست بلکه زمینه برای مطرح شدن بیشتری به نسبت دیگران دارد.

در پایان این سطور ضمن تاکید مجدد بر شایسته گزینی بدون دخالت معیارهای جغرافیایی و گروهی رقابت سالم شهرها را برای رسیدن پیشرفت امری درست و بجا می دانم و امید دارم با همگرایی و همدلی استان مازندران به حقی که شایسته آن است برسد.