شنبه 27 ارديبهشت 1393-23:9

روابط عمومی؛ پروسه، نه پروژه

به بهانه 27 اردیبهشت روز ارتباطات و روابط عمومی(3)/  در سنجش روابط عمومی ها یکی از معیارها، ارتباط موثر با رسانه است، لیکن نه با نگاه پروژه ای و کوتاه مدت جهت رفع انجام تکلیف و نمایش نمادین در نشان از فعالیت مبتکرانه.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، علی اکبر اسدی کویجی، کارشناس ارشد علوم سیاسی و مسئول روابط عمومی فرمانداری میاندورود: اصطلاح روابط عمومی « Public relation» سالهاست که وارد واژگان تخصصی در کشورمان شده است و صاحب نظران و کارشناسان تعاریف متفاوت و حتی متعارض نیز بر این مدلول ، دلالت کرده اند.

می توان از جمیع نظرات، مَخلص را این گونه عنوان کرد که روابط عمومی مجموعه ای از اقدامات و کوشش های حساب شده ای است که هر سازمان برای برقراری ارتباط موثر و هدفمند با گروه هایی که با سازمان ها در ارتباط اند، انجام می دهد و به بیان ساده روابط عمومی پلی است میان سازمان و مخاطبان آن.

می توان معیارهایی را از اهم فعالیت های هر روابط عمومی استخراج نمود، مثل سخنرانی در کنفرانس ها، کار با رسانه، ارتباطات بحران، ارتباط با کارکنان و....

فعالیت روابط عمومی ها چندان مستقیم و ملموس نیست و همین فرق آن را با تبلیغات معین می سازد. یکی از تفاوت های روابط عمومی و تبلیغات که می توان این سطح از بحث را نوعی آسیب شناسی در شناخت درست و درک عمیق از این پدیده تازه وارد در ایران و توجه مسئولان امر به این مسئله مطرح کرد، مسئله برنامه ریزی است.

روابط عمومی برای دراز مدت برنامه ریزی می کند. نوع فعالیت روابط عمومی کیفی است. به روابط عمومی ها به گونه ی پروژه ای نمی توان نگریست، بلکه نوعی پروسه است که معیارهای مختص خود را جهت ارتباط و اعتماد ایجاد می کند.

روابط عمومی ها شکل دهنده افکار عمومی نیستند، بلکه هدایت کننده و دارای ارتباط رفت و برگشتی با آنها هستند، در حالی که تبلیغات ها یا پروپاگانداها در کوتاه ترین زمان ممکن به دنبال نتیجه است.

روابط عمومی ها با توجه به پتانسیل های سازمانی و برون سازمانی سنجیده می شوند. نظریه سیستمی اعتقاد دارد هر سیستمی برای دریافت و پردازش اطلاعات چهار فعالیت را به انجام می رساند، فعالیت نخست را نهاده نامند سپس، سیستم نهاده ها را پردازش و از طریق خروجی ها آن را به داده یا نتیجه تبدیل و از طریق محیط بیرونی که هر جامعه و محیط پتانسیلهای خاص خود را دارد بازخورد آن به نهاده ها باز می گردد.

  در سنجش روابط عمومی ها یکی از معیارها، ارتباط موثر با رسانه است، لیکن نه با نگاه پروژه ای و کوتاه مدت جهت رفع انجام تکلیف و نمایش نمادین در نشان از فعالیت مبتکرانه چراکه در سنجش آنها دید بلند مدت و پروسه ای از طرفی و از طرف دیگر نگاه به پتانسیل های برون سازمانی نیز اهمیت دارد.

برای نمونه روابط عمومی که در شهرهای توسعه یافته با هزاران خبرنگار و سایت و پورتال و رسانه ها با امکانات وسیع با جمعیتی وسیع ارتباط برقراری کند را نمی توان با روابط عمومی سازمانی با کمترین امکانات ، تعداد رسانه های اندک و با معیار کمی شمارش رسانه ها، مورد قیاس قرار داد.

این نوع قیاس، قیاس مع الفارق است. توجه به همین امر و مسائل جزئی خود می تواند در توسعه و مدیریت وسیع ارتباط نقش موثری داشته باشد.

نگارنده معتقد است چنین معضلات و نگاه هایی در عرصه علوم انسانی و روابط کیفی تسلط نگاه مهندسی و پروژه محور و تبدیل آن به پارادایم مطالعات در عرصه اجتماعی و اصطلاحا تب شدید مهندسی در چند دهه اخیر در مراکز مدیریتی و حتی علمی ماست.