جمعه 16 خرداد 1393-19:7

نقاشی های مشمولی در راه آلمان

ده سال نقاشی جلال الدین مشمولی -هنرمند قائم شهری- در گالری دانشگاه هنر هامبورگ به نمایش در می آید.


مازندنومه، سرویس فرهنگی و هنری: روجا ابوطالبی -مدیر برگزاری این نمایشگاه- گفت: آثار سه هنرمند ایرانی در شهر هامبورگ در تاریخ 23 خرداد به مدت یک هفته به نمایش در می آید .

وی گفت: آثاری که از جلال الدین مشمولی -هنرمند قائم شهری-در این نمایشگاه به نمایش در می آید، نقاشی های بین سال های 1383 تا 1393 است که در چند مجموعه مختلف، ازجمله مجموعه های " بی پاسخ "، " دختر مش حسین آقا "، " وقتی شهری شدم " و " تمام روستای من " قرار دارد.

وی اشاره کرد: مجموعه تمام روستای من در گالری های " آثار " و " دریابگی " در سالهای 1384 و 1385 ، مجموعه دختر مش حسین آقا در " گالری سیحون " و خانه هنرمندان ایران گالری " نامی " در سالهای 1386 و 1387 و همچنین مجموعه وقتی شهری شدم در گالری " هفت آینه " و اکسپوی تهران در سال 1389 به نمایش درآمده بود.


ابوطالبی افزود: همچنین 18 اثر از مجموعه نقاشی های کوچک این نقاش که در سال 1392 خلق شده اند نیز در این نمایشگاه به نمایش عموم در خواهد آمد.

*تامام دغدغه های یک نقاش

آثار مشمولی به قول خودش برگرفته از روستایی است که در آن زندگی می کند. طبیعت زیبایی که دارد ، با مردمی سخت کوش و پر تلاش. او تکرار می کند که طبیعت روستا دائما به خاطر ناملایمت هایی که خود انسان ها نسبت به آن دارند در حال تغییر است و گاهی به سمت نابودی نیز پیش می رود و همین باعث می شود که گه گاهی برنامه زیست محیطی در روستا برگزار نماید و برای انقراض ماهی های " اورنج " در روخانه سیاه رود قائمشهر که از " روستای کوتنا " می گذرد، مجموعه ای از ماهی های فنا شده با عنوان " ماآهی " آماده کند و آن را در معرض مخاطبانی قرار دهد که شاید نسبت به دیگران دغدغه های بشتری نسبت به نابودی طبیعت و یا انقراض این گونه ماهی داشته باشند.

در مجموعه " بی پاسخ " و " دختر مش حسین آقا " کاملا شرایط سخت زندگی انسان ها را خواهید دید که به قول خودش تحت تاثیر طراحی " رنج زیستن " نقاش فرانسوی " ژرژ زئو " خلق شده اند. مجموعه اول در رابطه با انسان ها و مجموعه دوم بیشتر تاکید بر زنان روستا دارد که کمتر به آرزوها و زندگی خصوصی خود می رسند.

او در مجموعه وقتی شهری شدم از دختری حرف می زند که در روستایش نقاشی می کرد و استعداد خوبی در این هنر داشت ولی بی آنکه بداند خیلی زود خود را در خانه همسر می بیند و در 17 سالگی صاحب فرزندی می شود و از آن پس است خودش را فراموش می کند و وقف زندگی همسر و فرزند می کند.

مشمولی در می یابد که زنان شهری نسبت به زنان روستا بیشتر به خاصه های شخصی خود می رسند. زنان شهری این روزها به استخر می روند ، از کلاس های رقص گرفته تا کلاس های آرایشگری بهره می برند و امروز در کوچه و پس کوچه این زنان را می توان مشاهده کرد که رانندگی می کنند و این مسئله در روستا به ندرت و یا اصلا دیده نمی شود. همین شرایط است که آثار مشمولی رو به سمت زنان روستا می رود و آنها را در گوشه ای از کار می گذارد و تنها با رنگی خاکستری فیگورهای زنانه خود را محصور می کند.

او تفاوت بین زنان شهری و زنان روستا را در مجموعه " وقتی شهری شدم " می داند و وقتی برای مدتی به شهر می آید تا در آن زندگی کند متوجه خیلی از تفاوت ها می گردد و در نهایت می گوید: من زنان روستا را تنها می بینم و خود را وقف شوهر و فرزند می کند و نیمی از زندگی خود را در زمین های کشاورزی می گذارند ولی جالب است زنان شهری نیز که در رنگ و لعاب اند دائما در حال فرار اند و با تغییر مدام سعی می کنند هویتی مستقل از خود نشان دهد ولی خیلی زود دستشان رو می شود و ما متوجه می شویم که همه چیز رنگ است که رو احاطه کرده است.

در مجموعه " دختر مش حسین آقا "  فرم های زنانه در کنار سطوحی از رنگ های تک رنگ و یا خاکستری قرار می گیرند که این سطوح منحنی اند ولی در " مجموعه وقتی شهری شدم " این سطوح کاملا هندسی گونه ( مستطیل و یا مربع ) و دیوار گونه اند و دارای رنگ های خیره کننده و ویترینی هستند که همین تفاوت سطح و رنگ است که می شود این مجموعه را جدا دید.

فضای لایتناهی مجموعه " تک درختان " که در نهایت از دل مجموعه " تمام روستای من " خلق شده اند نیز دلالت بر فضای مرتع و ارتفاعات روستا دارد که در سالهای اخیر به خاطر تاسیس جاده ها و ساختن خانه های شهری از دست رفته است و تنها با دیدن این نقاشی ها می توان خاطره ای از گذشته روستا را به دیگران یادآوری کرد. درختان به صورت تک در کادرهای مربع در نقاط مختلف کادر دائما در حال جابجایی اند و تنها به واسطه رنگ است که می توان همه این درختان را از هم جدا کرد.

حال و هوای کار بیشتر شاعرانه است و انگار نقاش بیشتر از هر چیز به شاعرانگی بودن تصویر اهمیت می دهد و خاطرات گذشته خویش را دنبال می کند و به قول خودش من در این کادرها بازی های کودکانه ام را با دوستانی که با آنها متولد و بزرگ شده ام انجام می دهم و تنها چیزی که در این نقاشی ها برای من اهمیت دارد نوستالژی کودکانه ام است که با این تک درختان  بدستشان می آورم و کمی آرام می شوم.

در نهایت چهار مجموعه ای که در این نمایشگاه به نمایش درخواهد آمد دغدغه های این نقاش قائم شهری است که سالیان سال در روستای خود و در اتاقی کوچک و مربعی شکل خویش زندگی کرده و آنها را در همین اتاق آبی رنگ خلق کرده است. اتاقی که امروز با نام " دبیرخانه هنر در روستا " از آن یاد می شود و محل فعالیت های زیادی از پروژه هنر در روستا می باشد و هنرمندان زیادی از سراسر کشور با آن خاطره دارند.