چهارشنبه 26 اسفند 1383-0:0

حسن رنگرز:تغيير در كادر فني تيم ملي تا كي؟

گفت و گوي ipna با حسن رنگرز،كشتي گير برجسته مازندراني


به جرأت مي‌توان لقب سردار كشتي‌فرنگي را به حسن رنگرز نسبت داد. وي با كسب مدال طلاي رقابت‌هاي جهاني سال 2001 پاترا خود را به مدعيان وزن اول تحميل نمود و در سال بعد نيز با كشتي‌هاي زيبا و فني كه به نمايش گذاشت ثابت كرد كه عنوان نخست سال گذشته‌اش اتفاقي نبود و از روي لياقت و جسارت به دست آمده است. اما در رقابت‌هاي جهاني 2002 مسكو فقط يك اتفاق رنگرز را از رسيدن به عنوان قهرماني محروم ساخت و نتوانست مدال طلاي ديگري را به ويترين افتخاراتش اضافه كند. البته كسب مقام سومي جهان نيز چيزي كمتر از ارزش‌هاي بارز رنگرز كم نمي‌كند چرا كه همه جامعه كشتي شاهد بودند كه او چگونه ديدار ما قبل فينال را در حالي‌كه ده بر صفر از حريف خود پيش بود بر اثر يك اشتباه فردي واگذار كرد. حسن رنگرز با تمام توان به تمرينات خود ادامه داد و در رقابت‌هاي جهاني فرانسه و المپيك آتن نيز يك چهره برتر بود. اما از آنجايي كه رشته كشتي هميشه با فراز و نشيب همراه بود، وي نيز نتوانست در اين دو رويداد مهم به آنچه واقعاٌ حقش بود دست پيدا كند. حسن رنگرز در رقابت‌هاي جام جهاني تهران ثابت كرد كه هنوز هم يكه‌تاز وزن 55 كيلوگرم است و حضور او در رقابت‌هاي جام تختي در حالي‌كه با بيماري و خونريزي داخلي دست و پنجه نرم مي‌كرد، بر اين موضوع صحه مي‌گذاشت و او با اين عمل نشان داد كه هيچگاه حاضر به پشت كردن به حريفان مدعي وزن 55 كيلوگرم نيست و بهتر از همگان مي‌داند كه اگر لحظه‌اي غفلت نمايد كورس رقابت را به تشنگان پوشيدن پيراهن تيم‌ملي كشتي فرنگي واگذار مي‌كند. از همين رو براي آگاه شدن از وضعيت جسماني و همچنين صحبت در مورد رخدادهاي اخير كشتي فرنگي با او گفت‌وگويي انجام داديم كه در زير مي‌خوانيد: آقاي رنگرز چه خبر؟ خبري نيست الا بيماري داخلي كه اكنون گريبانگيرم شده است. لطفاً بيشتر توضيح دهيد؟ چرا كه علاقه‌مندان به كشتي دوست دارند بدانند رنگرزي كه در مسابقات جام جهاني يك چهره برتر بود چرا در جام تختي آن درخشش لازم را نداشت؟ بعد از رقابت‌هاي جام جهاني دچار خونريزي داخلي شدم. به طوري كه اين مسأله حتي خواب و خوراك را از من گرفته و امانم را بريده بود. با اين شرايط و با توجه به قولي كه داده بودم در رقابت‌هاي جام تختي شركت كردم ونخواستم عرصه رقابت را خالي كنم. با وجودي كه پرونده پزشكي داشتم و حتي دكتر معالجم اجازه كوچك‌ترين فعاليتي را به من نداده بود. اما شكست در جام تختي را يك پيروزي مي‌دانم چرا كه واقعاً به آنچه كه هدفم بود دست پيدا كردم. همان‌طور كه مي‌دانيد مدتي است حسن بابك مربي تيم‌ملي كشتي فرنگي از پست خود كناره‌گيري كرده و حتي به نشانه اعتراض در جام تختي از جايگاه تماشاگران، كشتي‌ها را دنبال كرده است فكر مي‌كنيد علت اي قضيه چيست؟ متأسفانه يكي از مسائلي كه كشتي‌فرنگي از آن ضربه مي‌خورد فرصت ندادن به مربيان داخلي است. اگر نگاهي به چند سال اخير بيندازيد حتماً متوجه خواهيد شد كه چقدر كادر فني تيم‌ملي كشتي‌فرنگي دستخوش تغيير و تحول شده است و مربياني كه جزو بهترين سرمايه‌هاي كشتي فرنگي هستند و تعدادشان نيز محدود مي‌باشد به دلايل مختلف از كار بركنار شده‌اند و حتي فرصت دفاع از خود نيز را پيدا نكردند. تقاضايم از مسؤولان فدراسيون كشتي اين است كه اگر كادري را انتخاب مي‌كنند به آنها فرصت لازم و ابزار و امكانات كافي بدهند و با ديد بهتري مربيان را انتخاب كنند. در واقع عدم ملاك و معيار در انتخاب مربيان باعث شده تا چنين مسائلي در كشتي فرنگي كه به تازگي در حال پيشرفت است، رخ بدهد. نه تنها در انتخاب مربيان بلكه در تمامي امورات كشتي نيز بايد يك كار ضابطه‌مند و كارشناسانه انجام پذيرد. چرا كه مردم و علاقه‌مندان به كشتي همان‌طوري‌كه به قهرمانانشان توجه ويژه دارند به حواشي كشتي نيز مي‌پردازند و از آن نيز غافل نخواهند بود و وجود اين‌گونه مسائل به طور حتم به نفع جامعه كشتي نيست. به عنوان سؤال بعدي نظرتان را راجع به جايگاه كشتي فرنگي كشورمان در بين ساير تيم‌هاي مدعي دنيا بفرماييد؟ اكنون روند رو به رشد كشتي فرنگي كشورمان يك مسير صعودي را طي مي‌كند و در واقع روي غلتك قهرماني و كسب افتخار افتاده است. كشتي‌فرنگي كشورمان جايگاه جديدي بين ساير مدعيان خارجي دنيا باز كرده و فرنگي‌كارانمان همانند گذشته از پيش باخته نيستند بلكه كشتي‌گيران مطرح دنيا حساب ويژه‌اي روي كشتي‌گيران ما باز كرده و آنها را دست كم نمي‌گيرند. همه جامعه كشتي و علاقه‌مندان به اين رشته شاهد قدرتنمايي كشتي‌گيران فرنگي‌كار در رقابت‌هاي المپيك آتن و همچنين جام جهاني تهران بودند. اين موضوع نشان از لياقت و شايستگي فرنگي‌كاران ملي‌پوش دارد. در مجموع بايد گفت كه كشتي فرنگي هيچ چيز از رشته آزاد كم ندارد وفقط عدم توجه كافي مسؤولان موجب كسب نتيجه لازم در ميادين بين‌المللي شده است. آقاي رنگرز تا چه اندازه به حضور مربي خارجي در كنار ملي‌پوشان فرنگي‌كار اعتقاد داريد؟ اگر واقع‌بين باشيد متوجه خواهيد شد كه داشته‌هاي كشتي‌فرنگي و در واقع جهش اين رشته‌ با حضور ورشنين آغاز شده است كه همه جامعه كشتي و علي‌الخصوص كشتي‌نويسان و اهل قلم بر اين مسأله اذعان دارند و روي آن صحه مي‌گذارند اما بكارگيري مربي خارجي در صورتي بايد انجام گيرد كه او صاحب تجربيات فراواني در كشتي فرنگي باشد و يكي از مربيان‌ طراز اول كه از جايگاه خوبي در كشتي دنيا نيز برخوردار است وگرنه مربيان داخلي نظير حسن بابك، رضا سيم‌خواه، عبدا... چمن‌گلي و احد پازاج هيچ چيز كمي از ساير مربيان خارجي ندارند. در مجموع بايد گفت: وجود مربي خارجي در كليه مقاطع كشتي فرنگي و بخصوص در رده پايه واجب و ضروري است و اگر خواهان ارتقا كشتي فرنگي هستيم بايد بنيان و در اصطلاح زيرساختار آن كه همان نونهالان و نوجوانان مي‌باشند را قوي كنيم. به عنوان آخرين سؤال يكي از مشكلات ورزش ما يكبار مصرف بودن قهرماني‌هاست مثلاً ورزشكاري كه يك دوره قهرمان مي‌شود پس از پايان رقابت‌ها محو مي‌شود و ديگر به مدال دست نمي‌يابد چرا عمر قهرماني در ورزش كشتي‌ايران تا اين حد كوتاه است؟ اجازه بدهيد در پاسخ به اين سؤال فقط در مورد كشتي فرنگي و عملكرد ملي‌پوشان آن توضيحاتي بدهم. متأسفانه عدم برنامه‌ريزي صحيح از جانب مسؤولان فدراسيون كشتي و همچنين نزديكي رقابت‌ها سبب شد تا فرنگي‌كارانمان نتوانند آن طور كه بايد نتيجه لازم را كسب كنند. به عنوان مثال در چندين ماه گذشته ملي‌پوشان فرنگي‌كار در چندين مسابقه داخلي و خارجي حضور داشتند. رقابت‌هاي ليگ برتر، مسابقات قهرماني كشور و در پي آن جام جهاني كشتي فرنگي و پس از مدت كوتاهي دوباره رقابت‌هاي بين‌المللي جام تختي كه همه اين مسابقات در مدت زمان كوتاهي نسبت به يكديگر برگزار شده است. مگر بدن يك كشتي‌گير از جنس فولاد ساخته شده كه تاب اين فشار و سختي را داشته باشد. همين وزن كم كردن‌هاي پي در پي چه تأثيرات منفي روي كشتي‌گيران دارد و در دوران ميانسالي و پيري كار دست آنها خواهد داد. از طرفي اگر به گذشته و رقابت‌هاي المپيك برگرديم و نگاهي اجمالي به اين رقابت‌ها بيندازيم، مي‌بينيم فرنگي‌كاران ملي‌پوش كشورمان دست كمي از ساير رقباي مطرح خارجي نداشتند و فقط عدم ميدان ديدگي و تجربه كافي، آنها را از رسيدن به عنوان شايسته محروم ساخت. مطمئناً اگر برنامه‌ريزي صحيح و درستي جهت حضور ملي‌پوشان در رقابت‌هاي مهم بين‌المللي ترتيب داده مي‌شد، اكنون وضعيت فرق مي‌كرد و كشتي‌گيرانمان حداقل از المپيك يك مدال كسب مي‌كردند كه اميدوارم اين موضوع از جانب مسؤولان فدراسيون كشتي جدي گرفته شود.