دوشنبه 27 مرداد 1393-22:25

خوارج ستادهاي سابق روحاني در مازندران چه كساني هستند؟!

تحليلي بر سهم خواهي هاي نامشروع مخالفان ربيع فلاح استاندار مازندران/چگونه و با چه متري اندازه گرفته ايد و به اين نتيجه رسيده ايد كه قاطبه ي مردم از مديران استاني رضايت ندارند؟


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، رضا میرزایی: ادعاهايي چون "تغيير استاندار از سوي فعالان ستاد دولت تدبير و اميد رسما كليد خورد" در یک پايگاه خبري، ادعاهاي كذب " اعزام هيئت بررسي از سوي نهاد رياست جمهوري براي تغييرات مديريتي در مازندران" و" دامنه نارضايتي ها از عملكرد استاندار مازندران از شرق تا غرب استان" به عنوان تيتر گزارش یک پايگاه خبري دیگر که حامي انتخاباتي آقاي قاليباف در رقابت هاي انتخاباتي رياست جمهوري دوره يازدهم بود و انتشار بيانيه اي منسوب به ستاد سابق انتخاباتي دكتر حسن روحاني در بهشهر، نامه سرگشاده فردی به رئيس جمهوری محترم عليه دكتر ربيع فلاح استاندار مازندران و نيز بيانيه اي منسوب به ستاد سابق انتخاباتي دكتر حسن روحاني درشهرستان آمل در برخي از رسانه هاي محلي  را مي توان نمونه اي از ادعاهاي پرشور اما بي اساسي دانست كه در اين يادداشت به اختصار تلاش شده است تا به پشت پرده سناريوي تخريب و تضعيف استاندار دولت تدبير و اميد در مازندران  نگاهي افكنده شود.

1-در برخي از رسانه ها به نقل از بيانيه اي منسوب به ستاد سابق انتخاباتي دكتر روحاني در شهرستان بهشهر خطاب به رئيس جمهوری محترم نسبت به عملكرد دكتر ربيع فلاح استاندار مازندران اعتراض و درخواست  اعزام هياتي از سوي بازرسي نهاد رياست جمهوري به مازندران شده است.

جالب و البته موجب تاسف است كه از سوي سايت هاي منتشر كننده اين بيانيه ادعا شده است: " اسامي امضا كنندگان موجود و محفوظ است". در واقع اين ادعا مي خواهد به مخاطبان خود چنين  القا كند كه بيانيه مذكور صاحب اسامي و امضا است. در حالي كه اين بيانيه به بسياري از سايت ها و رسانه هاي ديگر نيز ارسال شده اما در آن ها منعكس و منتشر نشده است، چراکه فاقد هرگونه نام و نشان بوده و حتي يك اسم و امضا در آن ديده نمي شود.

 نويسنده يا نويسندگان و ارسال كننده آن بيانيه بي نام و نشان، در پاي بيانيه خود به جاي ذكر اسامي و درج امضا و درخواست از رسانه ها براي محفوظ نگاه داشتن اسامي، فقط به اين جمله بسنده كردند كه" اسامي امضا كنندگان موجود و محفوظ است" و رسانه هاي منتشر كننده اين بيانيه نيز در اقدامي كودكانه و غير حرفه اي با انتشار آن به مخاطبان  خود به شيوه اي كذب چنين القا كردند كه بيانيه داراي اسامي و امضا بوده و نزد رسانه منتشر كننده محفوظ است، در حالي كه بيانيه مذكور فاقد هرگونه اسامي و امضا  و لاجرم كاملا بي ارزش بوده و  لذا استناد به آن از سوي رسانه هاي منتشر كننده  را بايد اقدامي تامل برانگیز تلقي كرد.  

2- در يكي از رسانه هاي حامي يكي از رقباي انتخاباتي شكست خورده دكتر حسن روحاني، با درج اين تيتر" اعزام هيئت بررسي از سوي نهاد رياست جمهوري براي تغييرات مديريتي در مازندران" كوشش شده است تا اين شائبه و شايعه كذب به وجود آيد كه چنين اتفاقي افتاده است، در حالي كه صورت صحيح مسئله اين گونه است كه عده اي بي نام و نشان – تاكيد مي كنم عده اي بي نام و نشان –  از رئيس جمهوری محترم چنين درخواستي را كرده اند كه ميان درخواست موضوع تا تحقق موضوع فاصله زيادي است.

طرح چنين شائبه اي  جداي از آن كه مي تواند ريشه در مرض و غرض داشته باشد، نشان دهنده بي اخلاقي بعضي از مدعيان رسانه اي بودن است كه به جاي تنوير افكار عمومي به تشويش افكار عمومي بر مي خيزند.

ادعاي ديگر همين رسانه مبني بر اين كه " دامنه نارضايتي ها از عملكرد استاندار مازندران از شرق تا غرب" گسترده شده است، دروغ ديگري است كه طراحان آن آشكار نشان داده اند هنوز ياد نگرفته اند كه بايد به جاي استفاده از  شكم براي فكر كردن، از مغز براي انديشيدن و طرح ادعا بهره گرفت!

مدعيان توضيح نداده اند كه با كدام متر از غرب و شرق استان مازندران را رصد كرده اند و به چنين نتيجه گيري و ادعاي مشعشعي دست يافته اند؟ آيا جز اين است كه اين گونه ادعاهاي نينديشيده و نسنجيده، ريشه در جهل يا مرض و غرض دارد و بس!؟

3- در سايت دیگری خبری با عنوان " تغيير استاندار از سوي فعالان ستاد دولت تدبير و اميد رسما كليد خورد"، ادعا شده است :" در نشستي كه با حضور روساي ستادهاي انتخاباتي دولت تدبير و اميد ( در مازندران) برگزار شد"، طي نامه اي به رئيس جمهور و آيت الله هاشمي و ديگر مسوولان بلند پايه كشوري " فعالان و روساي ستادهاي انتخاباتي شهرستان هاي استان مازندران تغيير استاندار" را خواستار شدند.

این سايت به مخاطبان خود توضيح نداد امضا كنندگان اين درخواست چه كساني بودند؟! آيا بهتر نبود این سايت مجموع امضا كنندگان اين نامه را كه از انگشتان يك دست نيز كمتر بوده، به خوانندگان معرفي مي كرد و در حالي كه روساي ستاد انتخاباتي دكتر روحاني در مازندران 22 نفر هستند به مخاطبان خود صادقانه مي گفت كه تنها يك نفر از 22 نفر روساي ستادهاي استان اين نامه را امضا كرده و از سه نفر ديگر امضا كننده هيچكدام از آنها رياست ستادي را  نيزبرعهده نداشتند؟!

4- در این سايت و در ادامه ادعاهاي اثبات نشده و خلاف واقع آن در تعميم و مطلق انديشي درباره مخالفت روساي ستادهاي سابق انتخاباتي دكتر روحاني در مازندران با دكترربيع فلاح و با اشاره به نشست اندك عده اي معلوم الحال كه بيش و پيش از آن كه از زمزمه تغيير همسويي با دولت تدبير و اميد را در نظر داشته باشند، با عقده گشايي و انتقام جويي تمايلات و تلاش خود براي سهم خواهي هاي نامشروع و گرفتن پست مديريتي – و نه مسووليت ، چه كه توان و صلاحيت لازم مديريتي را ندارند- منعكس مي كنند، ادعا شده است كه " دكتر محمد علي كوزه گر اهل مازندران و نماينده سابق مردم شهريار و ملارد در مجلس شوراي اسلامي و از فعالان ستاد انتخاباتي دكتر روحاني در تهران به عنوان گزينه نهايي ستاديون دولت تدبير و اميد مازندران ( براي مسند استانداري مازندران)با حداكثر آرا به رياست محترم جمهور و وزير كشور معرفي شد!

این سایت به مخاطبان خود نگفته است منظورشان از " حداكثر آرا" چند نفر است؟ آيا اندك امضا كنندگان آن نشست گمان برده اند منعكس كننده آرا و ديدگاه هاي واقعي روساي ستادهاي انتخاباتي سابق رئيس جمهور محترم در مازندران هستند؟ آيا به راستي چنين توهماتي اسباب مضحكه در ميان اهل عقل و انصاف نخواهد شد؟!

5- اما فرد دیگری که سخن از دلسوزي براي دولت تدبير و اميد به ميان مي آورد و سوار بر اسب ادعاي تغيير مديريتي ، سوداي رسيدن به پست مديريتي را در ذهن و خيال خود مي پروراند و بيانيه ها مي نويسد و از پس آن بيانيه ها جز هياهوي بسيار بر سر هيچ دستمايه اي ندارد، به مخاطبان گفته است كه بارها شرط عدم مخالفت خود با استاندار دولت تدبير و اميد در مازندران را كسب چند پست مديريتي براي چند هم پيمانه و هم پياله خود در مخالفت با دكتر ربيع فلاح قرار داده و مي كوشند تا با اعمال فشار بر استاندار به سهم خواهي هاي نا مشروع خود جامه عمل بپوشانند؟ آيا اين مدعي پر ادعاي طرفداري از دولت تدبير و اميد به مخاطبان خود گفته است در دقيقه 90 انتخابات رياست جمهوري از اردوگاه ستاد آقاي دكتر جليلي تغيير مسير داده است؟ آيا اين مدعي بلند پرواز تغيير به مخاطبان خود گفته است كه در رقابت هاي تصدي استانداري مازندران چند بار از كوي چند نامزد استانداري مازندران گذشته و در خانه آنان فرود آمده است و از اين كوي و اين خانه به آن كوي و آن خانه تغيير مسير داده است؟!

اگر بنا به مصالح و حكم اخلاق سكوت پيشه كرده ايم اين بدان معنا نيست كه سرشت و انگيزه هاي شمايان بر ما پوشيده است كه اگر دهان به سخن بگشاييم و ناگفته ها هويدا كنيم، شمايان با همه ادعاهاي زيادتان و البته دانش و صداقت  و انصاف اندك تان به لكنت زبان خواهيد افتاد.

ایشان كه در افاضات خود استاندار مازندران را متهم به " ضعف مفرط " در " عدم ارائه طرح هاي بزرگ و لازم استاني " كرده اند صادقانه بفرمايند آيا صلاحيت كارشناسي ورود به اين بحث را دارند؟ چرا چنين مي نمایند كه علامه علوم منقول و معقول و كاشف  هر مجهول هستند، در حالي كه دانش اندكی دارند و متخصص اموري كه در آن ورود مي كنند، نيستند؟

چگونه و با چه متري اندازه گرفته ايد و به اين نتيجه رسيده ايد كه قاطبه ي مردم از مديران استاني رضايت ندارند و ميزان رضايت شان كاهش يافته است كه بر طبل ادعاي بي اساس " كاهش رضايت قاطبه ي مردم از مديران استاني " مي كوبيد؟

 كوتاه سخن ، نقد را آداب و ادبي است كه از آن ميان برخورداري از آگاهي و انصاف از جمله آن آداب و ادب است. خوب است كساني اندك از خوارج ستاد هاي انتخاباتي دكتر روحاني و حاميان دكتر ربيع فلاح استاندار مردمي و دلسوز و تلاشگر دولت تدبير و اميد در مازندران  كه شبها با خوردن قرص هاي پست هاي مديريتي به خواب مي روند و صبح ها بر مي خيزند، در آن چه كه به نام نقد استاندار دولت تدبير و اميد در مازندران ، نجويده و نسنجيده، مزه مزه مي كنند، اندكي نيز از دانش و انصاف بهره گيرند و با توهين و تخريب و دروغ و مرض و غرض، دامن شريف نقد را آلوده نكنند.