شنبه 1 شهريور 1393-13:35

اصلاح طلبان مازندران و معضلی به نام «بی سازمانی»

 آرمان اصلاح طلبی در مازندران نیازمند به شکل گیری سازمان مستحکم و بنیادین است.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، حسین برزگر ولیکچالی: در همایش حامیان اطلاح طلبی دولت تدبیر و امید با عنوان«احیای هویت و کرامت» انسانی که با حضور علی یونسی- دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی- برگزار شد، حاشیه هایی به وجود آمد؛ حاشیـه هایی که گویا تمامی ندارد.

 این قبیل وقایع چه از قبل برنامه ریزی شده یا چه به صورت غیر مترقبه، رای داده باشد نشان از وجود بی سازمانی عمیق و نداشتن ساختار تشکیلاتی قوی، منسجم ، پایدار و مورد اجماع و اقناع اصلاح طلبان در مازندران است.

پیش از ظهور جنبش دوم خرداد در سال 76 گردهمایی سیاسی استان مازندران که ذیل جریان چپ خط امام فعالیت می کرد، عمدتا مشرب فکری و سیاسی خویش را از گردهمایی سیاسی چون مجمع روحانیون مبارز ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، انجمن های اسلامی (مدرسین دانشگاه ها، معلمان ایران، مهندسان ایران، پزشکان ایران، دفتر تحکیم وحدت ) با مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ، جمع نیروهای خط امام (ره) و تشکل هایی از این دست، با خود تجربه می کردند تا اینکه پس از دوم خرداد ظهور گفتمان اصلاح طلب احزاب و گردهمایی سیاسی جدیدی چون حزب کارگران سازندگی، جبهه مشارکت ایران اسلامی ، حزب همبستگی ایران اسلامی ، حزب اعتماد ملی و برخی از گروههای نو پدید به جرگه اصلاح طلبی پیوستند و در این هشت سال به کنش سیاسی و اجتماعی اقدام کردند.

 این گروهها در مرکز تحت عنوان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات سازمان یافته بودند و مسیر هدایت کنترل و برنامه ریزی  سیاسی جریان دوم خرداد را در قالب فعالیت های سیاسی و آماده سازی به رقابت های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی، شوراها، مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری را به دست می گرفتند.

 پس از کنار رفتن اصلاح طلبان از ساختار قدرت و انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و همینطور از دست دادن اکثریت مجلس در ادوار هفتم ، هشتم و نهم، اینک اصلاح طلبان با بازگشت دوباره به ساختار قدرت به خصوص پس از انتخابات سال 92  و قرار گرفتن تعدادی از اصلاح طلبان در مناصب و مسئولیت های اجرایی نوید بخش حرکتی بود که می توانست جان تازه ای را به شریان حیاتی اصلاح طلبان ببخشد.

 این اتفاق و اجماع در آستانه انتخابات پس از پیروزی به شکاف و گسست و انقطاع در بدنه اصلاحات منجر شد که در این میان ، وضعیت اصلاح طلبان مازندران بغرنج تر است.

 با وجود تذکرات و نصایع مشفقانه رسانه ها و فعالان سیاسی مبنی بر شکل گیری شورای هماهنگی راهبردی اصلاح طلبان با ترکیبی کاملا معنادار و با پشتوانه اکثریت قابل توجه اصلاح طلبان این اجماع صورت نگرفت و مدیریت  استان که به لحاظ فکری و سیاسی تعلقی به جریان اصلاح طلب ندارد در روند عزل و نصب ها ، تحت تاثیر لابی ها و فشارها و توصیه های گروه هایی از اصلاح طلبان شد که صدای شان بلندتر بود.

 حاشیه های به وجود آمده در همایش برگزار شده با حضور دستیار ویژه رئیس جمهور و اعتراض شدید به تغییر نکردن فرمانداران و مدیران دستگاههای اجرایی و دعوت از برخی چهره های منسوب به دولت گذشته و روی سن آوردن، همه حکایت از بی سازمانی اصلاح طلبان دارد و خطاب استاندار با این عنوان «شما اصلاح طلبان» نیز نشان می دهد که استاندار مجموعه تیم تصمیم گیری استانداری خود را از این ماجرا ها کنار کشیده است و تنها نظاره گر است.

چناچه اصلاح طلبا مازندران یکپارچه و یکصدا شوند راحت تر می توانند به اهداف خودشان برسند و زودتر از اینها نگرانی و دغدغه هایشان در ماجرای عزل و نصب ها به خصوص تغییر فرمانداران و مدیران کل و برخی از روسای دستگاهها و سازمان های دولتی بر طرف می شود. چه در غیر این صورت، قدرت دوستان برای حفظ و ماندگاری خویش در قالب مدیر مادامی می توانند از نردبان این جماعت غافل و متاسفانه ملعبه استفاده کنند و فرجام کار به سمت و سوی بی اعتمادی و بی اعتباری اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی آن در استان مازندران شود. آرمان اصلاح طلبی در مازندران نیازمند به شکل گیری سازمان مستحکم و بنیادین است.