دوشنبه 10 شهريور 1393-22:33

تحلیلی بر نظام فرهنگی سازنده ی رفتار نمایندگان

نمایندگان از کره ماه نیامده اند!

یکی از مهم ترین فرافکنی های موجود در رفتار شهروندان مازندرانی انتقال تمامی مسئولیت ها به گردن مدیران و نمایندگان است.


 

مازندنومه؛ سرویس سیاسی، احسان شریعت: یکی از اصلی ترین ویژگی های ذاتی معرفت بشری این است که به پدیده ها تنها از زاویه دید شخصی می نگرد؛ یعنی نظام معرفتی و شناختی در انسان به گونه ای است که برای کسب شناخت از پدیده ها بیشتر به یک زاویه دید اکتفا می کند.

این زاویه دید همان زاویه دید تکراری و عادت شده ای است که همیشه در زندگی از آن زاویه به همه چیز می نگرد. برای مثال انسان ها در روابط اجتماعی همواره حق را به خود داده و دیگران را دارای ایراد و اشکال می بینند. این بدین دلیل است که انسان ها کمتر دوست دارند خود را در جای دیگران گذاشته و آنان را درک کنند، چرا که انسان همواره فردیت خاصی دارد و بر مبنای این فردیت شناختی به انسان های دیگر می نگرد و در مورد آنان قضاوت می کند.

این تک سو نگری در سال های اخیر در مکاتب مختلف روان شناسی مورد نقدهای فراوان قرار گرفته و اندیشه های جدیدی بر مبنای درک متقابل شکل یافته اند. برای مثال در بحث روابط زناشویی یکی از اصلی ترین گزاره های علمی که دائماً مورد تأکید قرار می گیرد آن است که همسران باید یاد بگیرند خود را در جای یکدیگر قرار داده و احساسات، عواطف، انگیزه ها و افکار یکدیگر را درک کنند.

در عالم بزرگ روابط انسانی اغلب مشکلات از آن جایی آغاز می شود که افراد نمی توانند زاویه نگاه شان را تغییر داده، از زاویه دیگری به موضوعات بنگرند.

یکی از حوزه های مهمی که این اتفاق در آن رخ می دهد حوزه های مدیریتی و اجرایی در سطح کلان است. برای مثال ارتباطی که میان مردم، مسئولان، مدیران، نمایندگان مجلس  و ... وجود دارد رابطه ای تک سو نگرانه است، یعنی هر دسته ای همه چیز را از دید خود نگریسته و نمی تواند از نگاه دسته ی دیگر به پدیده های اطراف و مشکلات موجود نگاه کند. به همین خاطر همواره هر دسته ای خود را محق دانسته و تمام مشکلات و کم کاری ها را به گردن دیگری می اندازد. چیزی که در علم روان شناسی به آن "فرا فکنی" اطلاق می شود.


هدف از نوشتار حاضر توجیه یا تطهیر رفتار و مشی هیچ دسته ای نیست، بلکه نگاه از زاویه ای جدید بوده که می تواند تا حد زیادی راهگشا باشد. یکی از مهم ترین فرافکنی های موجود در رفتار شهروندان مازندرانی انتقال تمامی مسئولیت ها به گردن مدیران و نمایندگان است.

این کاملاً درست است که مسئولیت اصلی در مورد امور اجرایی به گردن مدیران است، اما همین مدیران به طور غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند؛ به طوری که مردم در انتخابات ریاست جمهوری، دولت منتخب خود را انتخاب کرده و دولت منتخب به طور سلسله مراتبی از بالاترین تا پائین ترین رده مدیران را چینش می کند.

مهم تر آنکه این انتخاب از جانب مردم در عرصه نمایندگی مجلس کاملاً مستقیم بوده و این خود مردم اند که به طور مستقیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی را انتخاب می کنند. پس مسئولیتی که به گردن نمایندگان مجلس قرار دارد را خود مردم به آنها واگذار نموده اند و از این حیث مردم باید خود را نیز مسئول بدانند، چرا که آنها خود با انتخاب آزاد و مستقیم نمایندگان را انتخاب کرده اند. اما گویی برای مردم مازندران عادت شده که هر نماینده ای را انتخاب می کنند، چندی بعد به دشمن خونین او بدل می شوند و تمام تقصیرها را به او مرتبط می دانند.

به نظر می رسد این دیگر به یک عادت فرهنگی در مردم مازندران تبدیل شده که همیشه از نماینده های حوزه انتخابیه خود شکایت داشته و آنان را بی کفایت، ضعیف و منفعت طلب می شمارند. به طوری که وقتی به محاورات و گفتگوهای روزمره ی آنان نگاه شود، به طور کاملاً روشنی می شود دریافت آنان هر کجا بحث مشکلات استان مازندران پیش می آید، ناخودآگاه ذهن شان به سمت نمایندگان مجلس معطوف می شود: «نمایندگان ما بی عرضه اند؛ آنها فقط به فکر منافع خود و نزدیکان خود هستند؛ آنها ضعیف و ترسو هستند و نمی توانند از حق مردم مازندران در مجلس دفاع کنند؛ آنها فقط به دنبال عزل و نصب و کاشتن نیروهای خود در پست های مدیریتی اند؛ و ...».

اگر کمی با دقت نگاه کنیم مشاهده می شود که مسأله به نظام فرهنگی انتظارات ما باز می گردد. شاید گاهی باید از بیرون به رفتارهای خودمان نگاه کرده و فرهنگی را که با این رفتارها می سازیم به دقت مشاهده کنیم. فرهنگی که خودمان آن را به وجود آورده و همین فرهنگ بستر رفتاری نمایندگان ما را می سازد.

نمایندگان مردم از کره ماه نیامده اند. آنها از همین مردم عادی به مجلس راه یافته اند. این ما مردم هستیم که به وسیله نظام انتظارات و باورها، نقش های نمایندگان را این گونه تعریف می کنیم. آنها در خلاء عمل نمی کنند؛ بلکه رفتارشان بازتاب نظام فرهنگی موجود در جامعه است.

در این نظام پیچیده فرهنگی که همه ی ما سازنده ی آنیم، گاه نمایندگان در معرض انتظارات بی جای بخش زیادی از مردم قرار می گیرند؛ گاه مردم ندانسته توقعات نابجایی دارند که نمایندگان را از وظایف اصلی شان دور می سازد؛ گاه از آنان می خواهیم کارهایی انجام دهند که در شأن ایشان نیست؛ گاه خودمان آنان را بیش از حد بزرگ می کنیم؛ گاه خودمان آنان را مورد اهانت قرار داده و با جو عمومی نادرستی که ایجاد می کنیم آنها را بی انگیزه می سازیم؛ گاه در نقد پا را از حد فراتر گذاشته و به تخریب دست می زنیم؛ گاه در تملق و حمایت های کاذب سنگ تمام می گذاریم؛ و گاه ...

نتیجه آنکه گاه باید زاویه دید خود را تغییر داده و به جای بدگویی های هر روزه از نماینده ها، کمی به نظام فرهنگی پیچیده ای که خود ساخته ایم نظر کنیم. همین نظام فرهنگی است که الگوهای عمل نماینده را به وجود می آورد. اگر او ضعیف عمل کند از خودمان است؛ اگر او بیش از حد به دنبال چینش دوستان خود در رده های مختلف مدیریتی استان باشد از خودمان است؛ اگر او نتواند در مجلس به وظایف خود به درستی عمل کند از خودمان است؛ و اگر ...

این ما هستیم که می بایست نظام فرهنگی رفتارها و اندیشه های خود را اصلاح کنیم. نماینده ها از این همین مردم مازندران اند و در این جغرافیای فرهنگی رشد یافته اند. نخست باید ما درست فکر کنیم و درست رفتار کنیم.