شنبه 15 آذر 1393-23:38

بلوغ زودرس، افزایش خشونت های فردی

افزایش نزاع والدین، طلاق، کم تحرکی، گذران اوقات فراغت پای فیلم و کارتون های محرک ماهواره ای و یا حتی رسانه های داخلی، تغذیه ناسالم و اطلاع رسانی زود هنگام خانواده  با رفتارها و گفتارهای ناسالم عواملی از ظهور بلوغ زودرس در کودکان است.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سیده زینب جلالی: دوران بلوغ از جمله دوران پر مخاطره ای است که به ناچار همه افراد باید از آن گذر کنند، به طوری که عده ای به سلامت  از این دوران عبور و بسیاری هم آسیب دیده و با سختی و مشقت این دوران را سپری می کنند.

با نگاهی به تاریخ گذشتگان درمی یابیم این دوران همواره مهم و مقدس بود. در کتاب تاریخ ادیان می بینیم بزرگان و روسای  قبایل ابتدایی آئین های مقدس و خاصی  برای درک افراد از دوران بلوغ در نظر می گرفتند تا ضمن رشد و کسب مهارت های خاص به افراد در رسیدن به دوره بزرگسالی کمک کنند.

در تعریف سن بلوغ می توان گفت این سن بسته به شرایط فیزیولوژیکی، نژادی و قومیتی، جغرافیایی، تنوع غذایی، نحوه گذران اوقات فراغت و... در حال تغییر است.

بلوغ انواع مختلف جسمی، جنسی، اجتماعی، عاطفی، روانی، هیجانی، دینی، فرهنگی، اقتصادی و...دارد که بارزترین و شناخته ترین نوع آن بلوغ جسمی و جنسی است. مرحله ای که تغییرات ریخت زایی مشهود است.

شاید بلوغ از نظر لغوی بسیار آسان باشد ولی در معنا انقلابی از هورمون هاست؛ هورمون هایی که آشوب های درونی آن کودک را در یک وضعیت بسیار بی ثبات قرار می دهد. موجودی بهانه گیر، منزوی، پرخاشگر، عیب جو، مغرور و خود شیفته با اعتماد به نفس بسیار شکننده که درک آن برای بزرگسالان دشوار است.

بلوغ بذری است که بسته به جوامع و فرهنگ ها، معمولا در هر دو جنس از سن 11 سالگی ریشه می دواند، به مرور زمان  ساقه و برگ می دهد و در نهایت در سن 16 سالگی به گل می نشیند و تا سن 18 سالگی  میوه می دهد.

امروزه با شکل گیری سبک زندگی مدرن شاهد کودکانی هستیم که زودتر از موعد مقرر مراحل سن بلوغ را سپری می کنند که این امر ضمن اینکه از نظر روانی و جسمی سبب بروز اختلالات بسیاری در بزرگسالی می شود، از نظر اجتماعی نیز سبب ورود بالغانی به جامعه می شود که سن تجربی آنان کمتراز سن فیزیولوژیکی است و قبل از اینکه دوران کودکی را به پایان برسانند پا به مرحله نوجوانی و جوانی می گذارند.

این امر موقعیت های خطرناکی که فرد ممکن است در معرض آن قرار گیرد را افزایش می دهد و ضمن اینکه شرایط نامطلوبی را برای کودک رقم می زند، سبب می شود جامعه با تنش هایی از قبیل خشونت رفتاری، افزایش سرانه سلامت و... مواجهه شود.

در سال های اخیر افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه و تحلیل و تفاسیر مختلف از سوی مجامع و افراد سبب شد ذهن ها به سمت  مهم بودن دوران بلوغ در پیشگیری از آسیب های  فردی و اجتماعی هدایت شود.

  این آگاهی بخشی اجتماعی سبب شکل گیری نوعی بینش در خانواده ها و مدارس مبنی بر اطلاع رسانی دوران بلوغ به کودکان شد. بدون توجه به اینکه اطلاع رسانی پیش از موعد می تواند چه تبعات نابهنجاری را در کودکان ایجاد کند.

همان اندازه که نبود اطلاع رسانی از دوران بلوغ می تواند برای سلامت رفتاری کودکان مخاطره آمیز باشد، بیدار کردن زود هنگام کودکان به اصطلاح خفته نیز می تواند خطرناک باشد. 

 آگاهی بخشی دوران بلوغ چاقوی دولبه ای است که نیاز به تخصص و آگاهی دارد و چه خوب است  این امر به عنوان یکی از مهمترین سیاست های سلامت خانواده مورد توجه متولیان امور به خصوص آموزش و پرورش که بیشترین  زمان مفید کودک را در اختیار دارد ،قرار گیرد.

نهادهایی مانند انجمن اولیا و مربیان در پرپایی این قبیل کلاس ها برای خانواده کوشا باشند تا آن نشود به یکبار خبر تکان دهنده قتل معلم فیزیک توسط دانش آموز دبیرستانی با سلاح سرد ما را شوکه کند  و یا اینکه از نگرانی حمل سلاح سرد توسط دانش آموزان دوره ابتدایی وحشت تمام وجودمان را بلرزاند.

افزایش نزاع والدین، طلاق، کم تحرکی، گذران اوقات فراغت پای فیلم و کارتون های محرک ماهواره ای و یا حتی رسانه های داخلی، تغذیه ناسالم و... اطلاع رسانی زود هنگام خانواده  با رفتارها و گفتارهای ناسالم عواملی از ظهور بلوغ زودرس در کودکان است.

  مطالعات نشان می دهد تا پیش از دهه پنجاه سن بلوغ در ایران شانزده سال برآورد می شد اما در سالهاي پس از انقلاب1357 این سن به زیر چهارده سال رسید. در سالهای اخیر  نیز گزارش های علمی کاهش یک تا یکساله و نیم را تائید می کند و این زنگ خطری در افزایش خشونت فردی و سوءاستفاده های اخلاقی... در جامعه است. 

در پایان پیشنهاد می شود در کلیه مهدهای کودک و مدارس درس بهداشت روانی به صورت سیستماتیک و نظامند برای دانش آموزان و خانواده های شان ارائه شود تا ضمن پیشگیری و کاهش عواقب بلوغ زودرس در کودکان، بتوانیم ازاحساس  شور و هیجان کودکان در طول این دوران صیانت کنیم .

*سایر مطالب نویسنده:

آیا بارقه امیدی هست؟

بانوان مازندران و مشارکت سیاسی آن ها

زنانه ‌شدن سالمندی

چرا خودکشی در زنان بالاست؟

کفه خشونت به طرف زنان سنگین تر است!

نهاد خانواده، قربانی پنهان خشونت اداری

زنان و بزهکاری

خانواده های نوظهور

پیر می شویم!

جایگاه سند راهبردی حوزه زنان و خانواده کجاست؟

نهاد «سلامت اجتماعی» ایجاد کنیم

زنان و خیانت

آمار طلاق کم نشده است!