سه شنبه 16 دی 1393-15:25

سیاست خارجی؛ آرمان گرایی یا واقع گرایی ؟

اینکه برخی با دادن شعارهای زیبا دولت را متهم به عدول از آرمان ها در سیاست خارجی می نمایند یا واقعیات جامعه را نمی بینند و یا براساس اغراض سیاسی به دنبال تضعیف دولت هستند.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، علی شیرازی: به اعتقاد صاحب نظران سیاسی، دوران فعلی در روابط بین الملل، دوران انتقال و گذار است؛ بدین معنی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 نظم بین المللی منبعث از جهان دو قطبی از بین رفته است، ولی هنوز به نقطه کانونی مشخصی نرسیده و از نظم قطعی و نهادینه برخوردار نشده است.

  جهان امروز عرصه رقابت دولت ها برای دستیابی به جایگاه واقعی در مناسبات و معادلات قدرت در عرصه جهانی است و به همین دلیل است که در حال حاضر همه کنشگران جهانی صرف نظر از میزان قدرت خود، نگاه تجدید نظر طلبانه به ««وضع موجود» داشته و در پی شکل دهی آن به «وضع مطلوب» خود هستند تا از این طریق به حفظ موقعیت و یا دستیابی به سهم بیشتری از قدرت و ارتقای خود در عرصه بین الملل بپردازند.

پر واضح است که سیاست خارجی به عنوان ابزار اصلی تعامل حکومت ها با جهان، از مهم ترین عرصه های سیاست گذاری کلان برای تامین منافع ملی کشورها محسوب می شود. به عبارت دیگر سیاست خارجی راهنمای موضع گیری در جهان است و مجموعه ای از اهداف بین المللی و راه های رسیدن به آنها را شامل می شود.

در همین راستا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که در صدد دستیابی به جایگاه اول منطقه ای در عرصه های مختلف اقتصادی، علمی و فن آوری در یک افق بیست ساله است، ضرورتاً نیازمند یک سیاست خارجی داهیانه، هدفمند و منافع محور است.

تنوع اراده ها و کنشگران در جهان امروزی موجب تعدد و تفاوت سیاست های کشورهای مختلف می شود، حتی همین امر موجب تغییر تاکتیک در سیاست خارجی یک کشور در طی زمان های مختلف می شود.

باید بدانیم که اجرای سیاست های خارجی تفاوت بسیاری با اجرای سیاست های داخلی دارد. در سیاست داخلی دولت به واسطه حاکمیت و کنترلی که بر اتباع خود دارد، اجرای تصمیمات خود را تضمین می کند، امادر سیاست خارجی، هیچ دولتی بر دولت دیگر کنترل حاکمانه ندارد. اینجاست که دولتی موفق است که درک واقع بینانه ای از شرایط بین المللی داشته باشد و هوشیارانه در جهت تامین منافع کشورش گام بردارد.

متاسفانه سیاست خارجی کشورمان در دولت های نهم و دهم با آرمان گرایی احساسی در تصمیم گیری ها از سیاست عملگرایانه و واقع بینانه در برخورد با تحولات منطقه ای و بین المللی فاصله گرفت و با طرح مباحثی غیر ضروری چون هولوکاست و استفاده از ادبیات غیر دیپلماتیک و ماجرا جویانه چون کاغذ پاره خواندن قطعنامه های سازمان ملل متحد موجب تقویت پروژه ایران هراسی در سطح جهان وایجاد فرصت جهت اعمال تحریم های ظالمانه علیه کشورمان شد.

حضور حماسی مردم در انتخابات 24 خرداد سال 92 با بازسازی سرمایه اجتماعی کشور و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نقش و توان بازیگری کشورمان را در عرصه سیاست خارجی افزایش داد و با حمایت قاطعانه و هدایت گرانه مقام معظم رهبری گفتمان اعتدال با استراتژی تعامل موثر و سازنده با جهان، شکست طرح آمریکایی_صهیونیستی ایران هراسی، تنش زدایی و عادی سازی روابط با همسایگان و... به عنوان اهداف اصلی در سر لوحه سیاست خارجی کشورمان قرار گرفت.

سیاست خارجی دولت تدبیر و امید مبتنی بر گفتمان اعتدال و حرکت واقع بینانه، خودباورانه، متوازن و هوشمندانه از تقابل به گفتگو سازنده و تفاهم به منظور ارتقای جایگاه، منزلت، امنیت و توسعه کشور است.

معنای اعتدال در سیاست خارجی همان طوری که رئیس جمهور محترم فرمودند: «نه تسلیم است و نه ستیز، نه انفعال است و نه تقابل. اعتدال تعامل سازنده با جهان است.»

به دیگر سخن، اعتدال نه به معنای دست برداشتن از آرمان های انقلاب، بلکه به معنای ایجاد توازن میان آرمان و واقعیت در مسیر جهت دادن واقعیات به سمت آرمان هاست وگرنه با صرف شعار دادن و نادیده گرفتن استراتژی دشمن، مشکلات کشور حل نخواهد شد.

امروز مسایل عینی چون تورم و بیکاری فزاینده جوانان واقعیتی غیر قابل انکار است که البته خواست دشمنان نظام و برآمده از توطئه های آنان است و اینکه برخی با دادن شعارهای زیبا دولت را متهم به عدول از آرمان ها در سیاست خارجی می نمایند یا واقعیات جامعه را نمی بینند و یا براساس اغراض سیاسی به دنبال تضعیف دولت هستند که در هر دو صورت ضرر آن به منافع ملی و تقویت توطئه های دشمنان معطوف می شود.

جادارد از دوستان منتقد که فرق ان.پی.تی را از ام.پی.تی تشخیص نمی دهند، پرسید چه راهکاری برای رسیدن به رشد اقتصادی دو رقمی و ارتقای کشور به قدرت اول منطقه ای در سند چشم انداز بیست ساله دارند؟

آیا با رشد اقتصادی منفی، بیکاری و تورم فزاینده و ایجاد انحصار، احتکار واختلاس که محصول تفکر و یا سکوت معنادار آنهاست می توان شاهد تداوم اقتدار کشورمان در عرصه های بین المللی باشیم؟

امروز تمام جریانات سیاسی باید درک کنند که همه ما در داخل یک کشتی هستیم و نباید به خاطر مطامع جناحی، منافع ملی را بر باد دهیم وخدای ناکرده با ایجاد شکاف در وحدت ملی و نادیده گرفتن منویات ناخدای کشتی آن را در غرقاب دشمنان گرفتار کنیم.

البته باید در جهت تقویت توان داخلی و اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی که موجب کاهش وابستگی به بیگانگان می شود، تلاش کنیم، اما در عین حال در جهان پیچیده و چند وجهی امروزی نمی توانیم ارتباط با جهان خارج را ناددیده بگیریم واین در گرو سیاست خارجی واقع گرایانه معطوف به آرمان ها و فهم عقلانی تحولات جهانی و دیپلماسی هوشمندانه در تعامل با جهان خارج به منظور تامین منافع ملی و حل مشکلات کشور قراردارد.

از این رو بر همه کسانی که دل در گرو اعتلای ایران اسلامی دارند، فرض است تا با تاسی از منویات مقام معظم رهبری در جهت حمایت از سیاست های خارجی کشورمان اقدام کنند تا با دیپلماسی هوشمندانه و خردمندانه زمینه های تحقق توانمندی کشورمان به عنوان اولین قدرت منطقه در افق چشم انداز 1404 بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در عرصه های بین المللی فراهم شود.