سه شنبه 14 بهمن 1393-17:31

دانش آموزانی که نمی دانند پدر حضرت محمد(ص)کیست!

این آلارم ها را جدی بگیریم

پاسخ نادرست، خجالت آور و بی مایه دانش آموزان ما به سئوال های دینیِ کتاب های درسی، بیشتر از آن که به ضعف بنیه علمی محصلان و معلمان مربوط شود، به ضعف بنیه سیستم رسانه ای و تبلیغاتی ما و اشکال در روش های کلاسیک و سنتی ترویج دینداری و ارزش مداری حاکمیت مربوط می شود.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، سردبیر: ابتدا پاسخنامه دو برگه امتحانی را ببینید از آزمونی که به تازگی معلمان مدرسه ای در یکی از روستاهای دودانگه ساری برگزار کردند.

دو دانش آموز در پاسخ به یک پرسش که در آن نام پدر و مادر نبی مکرم اسلام(ص) پرسیده شده بود، این گونه پاسخ دادند:

 اولی: نام پدر حضرت محمد: امام جعفر صادق و نام مادر: عایشه(همین دانش آموز السابقون را مسابقه دهنده ها معنا کرده است!)

 دومی: نام پدر حضرت محمد:حضرت ایوب!

با معلم این دو دانش آموز که صحبت کردم، می گفت: شاید حدود 30درصد دانش آموزانش دچار ضعف علمی و دینی هستند و به قول معروف از مرحله پرت اند، 10 درصد خیلی خوب و بقیه بین ضعیف و متوسط هستند.

البته این دو ورقه امتحانی مشت نمونه خروار بود. جوانان و نوجوانان ما با وجود تنفس در جامعه ای اسلامی و در معرض تبلیغات دینی بودن از طریق رسانه ها و مکان های مذهبی، دچار ضعف بینش دینی هستند و آگاهی درست از ماهیت دین و نقش و کارکرد آن در تأمین سعادت دنیوی و اخروی ندارند.

در این نوشتار بر آن نیستیم درباره عواملی که در بروز دین گریزی و ضعف اعتقادی نوجوانان و جوانان ما نقش دارند، بحث کنیم؛ هر چند می توان مواردی چون جایگزینی تعلیم به جای تفکر، بی توجهی به حس کاوش و حقیقت جویی، سرکوب غرایز، رفتار نامناسب گروه های مذهبی، ضعف و سستی بنیان های دینی خانواده ها، ضدتبلیغ بودن برخی روش ها و سخنرانی های رسانه ها و ... را در بروز این ناکامی موثر دانست.

 امروزه بخش قابل توجهی از جمعیت از جوان، نوجوان و دانش آموز ما دچار ضعف اعتقادی هستند. در کتاب های درسی خوانده اند که خدا و قیامتی هست و از تلویزیون هم دیده اند که امثال قرائتی و رحیم پور ازغدی درس قرآن و فهم دین می دهند، لیکن هنوز به باور و یقین نرسیده، اصول اعتقادی را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته و سطحی و قشری با مقوله دین برخورد کرده اند.

متاسفانه بسیاری از روش های دینی ما با انگیزه و اعتقاد اجرا نمی شود و بیش از آنکه با درایت و بینش همراه باشد، با احساس و عاطفه یا شدت و سخت گیری با امور دینی برخورد می شود.

این ضعف در عقیده و نااستواری آن برپایه منطق، موجب می شود که وقتی نوجوان به دوره ی جوانی پای نهاد، نسبت به مسائل دینی آن اهمیت خاص را قائل نباشد و یا پای بندی کامل به تعالیم دینی را نداشته باشد. به همین جهت بسیار دیده می شود که بعضی از افراد، نماز خواندن شان موسمی و فصلی است. مثلاً در فصل خاصی مثل ماه مبارک رمضان یا ایام ماه محرم و صفر نماز می خوانند، یا بعضی  نماز صبح را اصلا" نمی خوانند و بقیه را می خوانند!

برای اشاعه ی فرهنگ دینی  ضرورت مشارکت خانواده و جامعه -هر دو-  احساس می شود.

یکی از مهم ترین روش های مطلوب تربیتی، «روش عملی » است که متاسفانه کم تر شاهد آن هستیم. می گویند حدود 80 درصد یادگیری از راه چشم و فقط 13 درصد از راه گوش است. به قول مولانا: « آنکه یک دیدن کند ادراک آن / سال ها نتوان نمودن از زبان»؛ بنابراین عمل و رفتار هم خانواده و هم متولیان و مسئولان جامعه، زیر ذره بین دانش آموزان قرار دارد.

 سعدی بزرگ گفته: «بزرگی سراسر به گفتار نیست / دو صد گفته چون نیم کردار نیست»؛ اگر دانش آموزان بین گفتار و رفتار اطرافیان شان -خانواده و جامعه- تناقض و تعارض مشاهده کنند،  نسبت به همه گفته ها و نظام فکری -عملی بی اعتماد و در نتیجه در نظام فکری- عملی خود نیز دچار اختلال سر در گمی می شوند.

پس از انقلاب مسایلی مانند جنگ و توجه به مسائل امنيتي و دفاعي و...  باعث فقدان برنامه ريزي هاي دقيق و كارشناسی براي نهادينه سازي و تثبيت ارزش ها و معارف اسلامي شد.

تبليغات سوء بیگانگان و ايجاد و القاي شبهه درباره دين كه اغلب از سوی حوزه و حوزوی ها بي پاسخ مانده و در ذهن برخي جاي گرفته نیز مزید بر علت شده است.

هم چنین باید گفت روش هاي نادرست در آموزش ديني در دوران كودكي و نوجواني و برخي از رفتارها و برخوردهاي ناصحيح و مخالف شرع در بيان احكام شرعي، موجبات بدبيني عده اي از افراد ـبه خصوص جوانان ـ را فراهم آورده است.

رهبر معظم انقلاب در اين خصوص مي فرمايد:«معناي تحجر آن است كه كسي كه مي خواهد از مباني اسلام و فقه اسلام براي بناي جامعه استفاده كند، به ظواهر احكام اكتفا كند و نتواند كشش طبيعي احكام و معارف اسلامي را ـ در آنجايي كه قابل كشش است ـ درك كند و براي نياز يك ملت و يك نظام و يك كشور ـ كه نياز لحظه به لحظه است ـ نتواند علاج و دستور روز را نسخه كند و ارائه بدهد. اين بلاي بزرگي است». روزنامه جمهوري اسلامي،17 خردادماه 1376

ضعف و سستي بنيان هاي ديني در برخي از خانواده ها، درگيري برخي گروه ها و جناح هاي سياسي بر سر كسب، حفظ و استمرار قدرت سياسي و در نتيجه، ايجاد يأس و نااميدي در جوانان و نوجوانان، كم كاري رسانه های حکومتی و دستگاه هاي انقلابي در توليد برنامه هاي سالم و جذاب و مفيد و مشكل انتقال ارزش های نسل اول به نسل دوم و سوم انقلاب و حتي تعميق آن ها براي خود نسل اول انقلاب جزو مواردی است که موجب فاصله گرفتن تدريجي نوجوانان و جوانان از دین و ارزش هاي اسلامي شده است.

بنیان های دینی که ضعیف باشد، آینده کشور دچار تزلزل و خطر می شود. به تازگی مقام معظم رهبری برای جوانان اروپایی پیامی فرستاد که در بخشی از آن چنین آمده بود:
«...اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟»

واقع قضیه این است که بسیاری از جوانان و نوجوانان داخل کشور نیز تشنه همین سفارش رهبری  هستند؛ چه اگر اینان در قرآن و تعالیم دینی ما مطالعه عمیق تری داشته باشند، در برابر تندبادها و حوادث مختلف سیاسی و اجتماعی بیمه خواهند شد.

پاسخ نادرست، خجالت آور و بی مایه دانش آموزان ما به سئوال های دینیِ کتاب های درسی که نمونه آن در بالا آمد، بیشتر از آن که به ضعف بنیه علمی محصلان و معلمان مربوط شود، به ضعف بنیه سیستم رسانه ای و تبلیغاتی ما و اشکال در روش های کلاسیک و سنتی ترویج دینداری و ارزش مداری حاکمیت مربوط می شود. این آلارم ها را باید جدی گرفت.