شنبه 30 خرداد 1394-11:23

یارانه نظام دانایی

پیشنهاد می‌شود به موازات پرداخت یارانه مستقیم به دهک‌های پایین برای حمایت‌های غذایی و جبران تامین هزینه ناشی از افزایش قیمت‌های آزاد شده، دولت بخشی از یارانه‌ها را به تقویت و افزایش سواد عمومی، آگاهی‌های شناختی و بینشی و تغییر در نگرش و فهم و درک جدیدی به شرایط حاکم بر کشور و جهان و ژئوپولتیک ایران در منطقه اختصاص دهد.


 مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، دکتر عیسی کشاورز: اکــنون که به پنجــــمین سال پرداخـــت یارانه مستقیم نزدیک می‌شویم، شاید ضروری باشد با نگاهی عمیق و دقیق‌تر به کارکرد چنین طرح پرسروصدایی در تولید ناخالص ملی و همچنین اهداف بزرگ این طرح تحول اقتصادی بپردازیم.

طرح اقتصادی هدفمندی یارانه‌ها با چهار هدف عمده 1- تخصیص بهینه منابع، 2- تحقق عدالت اجتماعی، 3- اصلاح ساختار اقتصادی و 4- مدیریت مصرف در کشور آغاز شد که حدود 42 هزار میلیارد تومان از بودجه کل کشور را شامل می‌شود.

با توجه به شرایط تورمی و رکود تولید، قاچاق کالا و انرژی، فعالیت‌های غیراقتصادی و غیررقابتی بنگاه‌های تولیدی و توزیعی و دورشدن از اقتصاد مقاومتی عملا این فرآیند باعث افزایش بار مالی دولت، افزایش تورم و بدون هیچ نقش موثر و معناداری در تولید ناخالص ملی موجب یک دور باطل شده و به سمت آینده نامعلومی در اقتصاد ملی در حرکت است.

درباره منابع درآمدی دولت از محل آزادسازی قیمت‌ها مقرر شده بود که 50 درصد آنها به پرداخت مستقیم به افراد نیازمند، حدود 30درصد به اصلاح و تحول نظام جامع سلامت، تامین اجتماعی، بیمه، اشتغال، مسکن و توانمندسازی اجتماعی و حدود 20 درصد کمک دولت برای جبران تامین کسری و نوسازی شرکت‌ها و بنگاه‌های تولید و کمک‌هزینه طرح‌های تملک دارایی و سرمایه‌ای اختصاص یابد که عملا چنین اقدامی صورت نگرفته است.

بنابراین براساس تجربیات و ارزیابی عملکرد حدود پنج سال گذشته و مداخلات درون‌زا و برون‌زای اقتصادی و سیاسی پیش‌روی کشور، بازنگری و جایگزین کردن روش‌های مکملی و ارائه طرحی نو حیاتی و ضروری می‌نماید.

با رویکرد اقتصاد دانش‌بنیان، فناوری و تکنولوژی‌های تک، امروزه حمایت‌های اجتماعی به عنوان یکی از وظایف دولت‌ها در مبارزه با فقر و ایجاد حمایت‌های آموزشی، درمانی باید از رویکرد پرداخت یارانه صرفا مستقیم غذایی و افزایش قدرت خرید مردم به رویکردهای دانشی و حمایت‌های فکری و توانمندسازی افراد جامعه در افزایش مهارت‌های زیستی، فکری و بینشی تغییر جهت دهد.

امروزه در مباحث توسعه، توجه جدی به سرمایه‌ انسانی و نقش این سرمایه در به‌کارگیری سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... ضروری است تا برای افزایش اعتماد ملی، عزت نفس ملی، مهارت‌آفرینی و کارآفرینی به گسترش نظام دانایی و آموزشی پرداخته شود.

شهروندان آگاه، هوشیار و با بصیرت همراهی و همسویی بیشتری با طرح‌‌های تحولی دولت‌ها داشته‌اند. شهروند آگاه و فرهیخته در استفاده از منابع کمیاب و در عین حال ایجاد ارزش‌افزوده از قابلیت بیشتری برای پذیرش تغییرات به عنوان ضرورت‌های زندگی نوین برخوردار است.

همدلی و همزبانی دولت و ملت که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان شعار سال انتخاب شده است، می‌تواند دستاویز محکم و مبارکی باشد تا بخشی از یارانه‌ها به عقل، دانش، بینش، ‌خردمندی، مهارت‌های بهینه زیستن و گسترش نظام دانایی اختصاص یابد و در اختیار سازمان‌ها و نهادهای علمی، پژوهشی، آموزشی، اطلاع‌رسانی و خدمات عمومی قرار گیرد.

چنین روشی می‌تواند در کاهش آسیب‌های اجتماعی، همسویی و مشارکت‌جویی شهروندان در اجرای طرح‌های تحولی دولت، افزایش بهره‌وری شخصی و ملی، احساس رضایتمندی ذهنی و افزایش اعتماد به نفس ملی شهروندان کمک جدی کند.

بررسی عملکردی حدود 40 کشور جهان که اقدامات حمایتی و توزیع یارانه‌ای در تاریخ رشد و توسعه خود داشته‌اند نشان می‌دهد حدود 8 کشور برتر در این شیوه، کشورهایی بوده‌اند که تمرکز حمایت‌های اجتماعی و توزیع یارانه‌ای را به حوزه سلامت و آموزش و اطلاع‌رسانی اختصاص داده‌اند.

به نظر می‌رسد شرایط علمی و آموزشی کشور و گسترش روزافزون فناوری‌های نوین نیازمند مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و همراهی مردم با اقدامات و تحولات دولت و اقتضائات شناختی و بینشی است.

بنابراین پیشنهاد می‌شود به موازات پرداخت یارانه مستقیم به دهک‌های پایین برای حمایت‌های غذایی و جبران تامین هزینه ناشی از افزایش قیمت‌های آزاد شده، دولت بخشی از یارانه‌ها را به تقویت و افزایش سواد عمومی، آگاهی‌های شناختی و بینشی و تغییر در نگرش و فهم و درک جدیدی به شرایط حاکم بر کشور و جهان و ژئوپولتیک ایران در منطقه اختصاص دهد.

چنین کاری منجر به افزایش انگیزش، خلاقیت، نوآوری و مشارکت‌جویی و کاهش ریسک خطا یا ناکارآمدی و شکست اقدامات و طرح‌های تحولی دولت خواهد شد.

یارانه نظام دانایی به عنوان دانایی و دانشی تعریف می‌شود که از طریق آموزش‌های عمومی، غیررسمی، مهارت‌افزایی، انتقال تجربیات فردی و سازمانی، بهره‌وری در زندگی شخصی، سطح دانش، بینش و نگرش جامعه را ارتقا خواهد داد. به عبارت دیگر یارانه نظام دانایی حلقه‌ای از زنجیره حمایت‌های اجتماعی دولت است که با میان‌ذهنیت‌ها، باورها، هنجارها و نظام انگیزشی و مهارتی شهروندان شروع و به بصیرت، معرفت و شناخت شهروندان توسعه یافته منتهی می‌شود.

به نظر نویسنده توسعه کشور اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه قبلا زیرساخت‌های توسعه ذهنی، فرهنگی و انگیزشی شهروندان از طریق آموزش، اطلاع‌رسانی، مشارکت‌جویی و دانایی‌محوری در جامعه ایران اسلامی فراهم شود.