سه شنبه 12 آبان 1394-22:39

یک فعال سیاسی اصلاح طلب:

استاندار فرصت سوزی می کند/ سفر رییس جمهوری یک ناکامی بزرگ برای ما بود

علی اصغر رستم زاده گفت: متاسفانه مدیریت ارشد استان تمایل چندانی به آمارهای واقعی ندارد و قالبا در لفافه شعار امید، از بیان واقعیت ها چشم پوشی می کند/ در دوسال گذشته عموما با افزایش بیکاری مواجه بودیم/ متاسفانه قدرت هماهنگی آقای فلاح کم است/ خروجی سفر رییس جمهوری بسیار کمتر از توقع مردم مازندران بود/ اگر مدیر ارشد توانمندتری داشتیم بی شک بهره های بسیار بیشتری از این سفر می بردیم/ مصوب نشدن منطقه آزاد بزرگترین شکست ما در طول دو دهه سفر استانی روسای جمهور به مازندران بود.


 مازندنومه، سرویس سیاسی: علی اصغر رستم زاده از قدیمی ترین کارشناسان حوزه برنامه ریزی مازندران و وابسته به جریان اصلاح طلبی است. او معتقد است مازندران با از دست دادن فرصت طلایی سفر دکتر روحانی به این استان، دچار استحاله ای شده است که در آن سریال ناکامی های سرزمینی که بالاترین رای را به تفکر تدبیر و امید داد، ادامه خواهد یافت. این کارشناس اقتصادی معتقد است که استاندار مازندران باید مستقیما مسئولیت این ناکامی را بپذیرد و به مردم مازندران پاسخ دهد که این استان در کدام یک از شاخص های توسعه، علی الخصوص در بخش اقتصادی موفق بوده است. گفتگوی زیر را همکاران ما در سایت هارش نیوز انجام داده اند که برای بازنشر در اختیار ما نیز قرار گرفت.

* مدیریت ارشد استان تمایل چندانی به آمارهای واقعی ندارد

✔️ آقای رستم زاده به نظر می رسد همچنان بخش اعظمی از مدیران مازندران یا حتی در اشلی بزرگتر -کشور- نگاهی تزئینی به آمار دارند. آیا واقعا آمار تنها مجموعه ای از اعداد است که به کار سیاه کردن کاغذ می آید یا آن چنان که تکنوکرات ها می گویند شریان اصلی تصمیم سازی است؟

 رستم زاده : بی شک توسعه و برنامه ریزی پایدار نیازمند آماری درست، واقع بینانه و متکی به پذیرش نهادهای اجرایی است. نگاه تزیینی به آمار همان سمی است که در سال های گذشته ضرباتی مهلک به بدنه اجرایی ایران وارد ساخت.

بعضا از آمارسازی در دولت قبل سخن به میان می آید و این موضوع را دلیل ناکامی اقتصادی مازندران در دو سال گذشته می دانند در حالی که اگر دولتی برنامه گریزبود یا آمارسازی می کرد، روش هایی بر اصلاح این آمارها وجود دارد. نه اینکه به آنها بی اعتنایی کنیم.

 * در استانداری مطالبه محوری اصل نیست

 ✔️ یکی از جدی ترین مشکلات دو دهه اخیر که متاسفانه در این دولت و در این دوره استانداری هم هنوز ادامه دارد، تناقض های آماری است. بعضا در یک حوزه چند نوع آمار داده می شود. مثلا آمارهای اقتصادی استاندار مازندران هیچ نسبتی با آمارهای مرکز آمار ایران ندارد. اصلا معلوم نیست منشا آنها کجاست. شنیده می شود این آمارها از دستگاه های اجرایی اخذ شده، اما اینکه چرا در تناقض با آمارهای ملی است هنوز بی پاسخ مانده است.

 رستم زاده : منبا اصلی آمارها برای برنامه ریزی کلان و خرد«مرکز آمار ایران و بانک ملی » است.گریز از آمارهای مرکز آمار ایران گریز از پاسخگویی است. متاسفانه مدیریت ارشد استان تمایل چندانی به آمارهای واقعی ندارد و قالبا در لفافه شعار امید، از بیان واقعیت ها چشم پوشی می کند.

شما ببینید به جز چند ماه اخیر، در دوسال گذشته استاندار یا تیم استانداری چقدر به آمارهای ملی استناد کرده اند؟! اگر کسی آمارهای مرکز آمار را نپذیرد گویا ابزار و پایه برنامه ریزی دولت را برای اجرای سیاست هایش نپذیرفته است. مثلا" تا نرخ واقعی بیکاری را ندانیم، پس شانسی در برنامه ریزی برای کاهش آن نخواهیم داشت.

 ✔️ چرا علی رغم مشکلات فراوان مازندران، مطالبه محوری در مسئولان ارشد استان دیده نمی شود. در همین سفر اخیر، آقای استاندار در سخنرانی اش در ورزشگاه شهید متقی اصلا اصل را بر مطالبه محوری نگذاشته بود و تنها به ارائه گزارشی کلی که عموما به تمجید از خودش اختصاص داشت، قناعت کرد. دلیل این امر آیا در همان ضعف آماری و زیرساختی است؟

 رستم زاده : نگاه استان ها، فارغ از اینکه چه کسی رئیس جمهوری باشد باید مطالبه محور باشد. برخی به اشتباه فکر می کنند بیان مشکلات نشان از ضعف آنها دارد، این در حالی است که بیان آنها نشان می دهد که این مدیر تا چه حدی از منطقه تحت مدیرش اطلاع دارد و میزان دلسوزی و واقع گرایی او چقدر است! افزایش آمار بیکاری و بیان آن شرمندگی نیست بلکه قدرت مطالبه گری و چانه زنی ما را بالا می برد.

در حوزه اشتغال ما موفق به ایجاد اشتغال پایدار نشدیم. اولا در دوسال گذشته عموما با افزایش بیکاری مواجه بودیم و ماه ها یا فصل های که رشد داشتیم هم اشتغال پایدار نبوده، بلکه مثلا در بهار به خاطر افزایش تعداد گردشگران در بخش خدمات با افزایش اشتغال مواجه شدیم. اشتغال پایدار بر برنامه ریزی مبتنی بر آمار، واقع بینی و شناخت ظرفیت ها استوار است.

متاسفانه قدرت هماهنگی آقای فلاح کم است. هنوز موفق به ایجاد رابطه ای پایدار میان صنعت و محیط زیست نشده و در برنامه ریزی ها، عموما جزیره ای عمل می شود و یک طرح یکپارچه یا یک برنامه کلان که حکم قله موفقیت را داشته باشد، به چشم نمی خورد.

 *  استاندار فعلی فرصت سوزی بزرگ است

 ✔️ دستاوردهای سفر یا اصلا عملکرد مدیریت اجرایی مازندران در سفر کاروان تدبیر و امید به استان را چگونه ارزیابی می کنید؟

رستم زاده : در واقع شاه بیت تلاش ها و عملکرد مبتنی بر برنامه ریزی دستگاه های اجرایی و مدیریت ارشد استانداری در 2 سال گذشته ، در مصوبات سفر قابل ارزیابی و پیگیری است. متاسفانه به کارنگرفتن جامع و نظام مند آمار در برنامه ریزی و استفاده نکردن از اسناد و مطالعات توسعه استان در اولویت بندی پروژه ها، موقعیت های ممتاز و طلایی را از استان سلب کرد.

 هارمونی کافی بین پیشنهاد دستگاه های مختلف وجود نداشت و هرکس ساز خودش را می زد. فرصت ها یکی پس از دیگری سوخت. خروجی سفر بسیار کمتر از توقع مردم مازندران بود. اگر می خواهیم استان به توسعه دست یابد باید استاندار همه اسناد بالادستی را مطالعه و پردازش کرده و برنامه ریزی درستی بر این اساس انجام دهد. انتخاب درست شاخص های توسعه دست نهادهای غیرمسئول و اشخاص بی ربط را از تصمیم سازی ها دورکرده و از اعمال سلیقه ها بیرونی جلوگیری می کند.

به نظر من متاسفانه حضور استاندار فعلی فرصت سوزی بزرگی است. در مازندران اگر بخواهیم به مصوبات سفر نگاه کنیم خواهیم دید که این مدیریت به صورت حداقلی اعمال شده و ما اگر مدیر ارشد توانمندتری داشتیم بی شک بهره های بسیار بیشتری از این سفر می بردیم.
 
* هیاهو برای هیچ

✔️ فکر می کنید بزرگترین فرصت هایی که از دست رفت چه بود؟

 رستم زاده : شاید آقای استاندار خودشان از دست آورد سفر راضی باشد، اما با دلیل می توان گفت کم توان و ناموفق عمل کردند. مثلا از دست رفتن منطقه آزاد تجاری خسران بزرگی برای حال و آینده مازندران بود. آقای فلاح با سوزاندن این فرصت، یک امکان ممتاز توسعه ای را از استان سلب کرد. در گذشته دو نقطه برای منطقه آزاد پیشنهاد شده بود(نوشهر و امیرآباد) که نگاه کارشناسی نشان می داد امیرآباد به مراتب بهتر است.

به دلایل فراوان مثل مساحت، نزدیکی به نیروگاه برق نکا، راه ریلی، فرودگاه و کریدور شمال جنوب و... مجموعه این آیتم ها باعث شد آقای ربیع فلاح در سال 92 و اوائل 93 طی دو نامه به آقایان ترکان و سعیدی کیا امیرآباد را به درستی به عنوان پیشنهاد استان برای منطقه آزاد شدن معرفی کند، اما در اواخر سال 93 ناگهان طرحی مطالعاتی از راه رسید و بابلسر و فریدونکنار هم وارد ماجرا شد. پس از فشار گروه های ذی مدخل سه گزینه پیشنهاد شد و در نهایت هیچ کدام هم نشد و این همه هیاهو به هیچ رسید.

این بزرگترین شکست ما در طول دو دهه سفر استانی روسای جمهور به مازندران بود. ضعف تصمیم گیری یا همان ضعف مدیریت سیاسی آقای استاندار باعث این مسئله شد.

✔️ متاسفانه هیچ برنامه ای برای شرایط پساتحریم نداریم و اقتصاد استان در بلاتکلیفی محض است، آن هم در حالی که دیگر مناطق کشور در رقابتی تنگاتنگ به سر می برند.

 رستم زاده : همین منطقه آزاد با توجه به امتیازات فراوانی که دارد راه را برای ورود سرمایه گذاری خارجی به استان به شدت هموار می کرد. سرمایه جای امن را انتخاب می کند نه استانی را که از ثبات اقتصادی بی بهره است. مهاجرت بخش عظیمی از نیروی کار استان به خارج از مازندران نتیجه همین سوء مدیریت ارشد در استان است.

از طرف دیگر رونق گردشگری در شرایط پساتحریم نیازمند زیرساخت های مناسب و حفظ نقاط برجسته استان است. با وضعیت فعلی آلودگی خزر، فرسایش خاک و نابودی جنگل دیگر چیزی از استان باقی نمی گذارد تا ارزش سرمایه گذاری داشته باشد.

ما برای حفظ این منابع چه امتیازاتی در این سفر از دولت گرفتیم؟ برای مدیریت یکپارچه سواحل چه کردیم؟ در بخش مدیریت پسماند چه امتیاز خاصی از دولت گرفتیم؟ چرا مصوبه چشمگیر و موفقی در زمینه صیانت از جنگل ها نداشتیم. همه آنچه مصوب شد در شکم راه هایی ریخته شده که کمترین فایده اش به مردم مازندران می رسد.

اعتبارات گسترده به نام مازندران برای جاده های سه گانه هراز، فیروزکوه و کندوان عملا راه را برای تامین منابع مالی راه های داخلی استان بست و این شکست دیگر ما در این سفر بود.

 ✔️ دلیل این غفلت را چه می دانید؟

 رستم زاده : به نظرم مدیریت دولت گذشته هنوز در مازندران استمرار دارد و روحیه کلی استان عوض نشده است. هنوز هم اکثر مدیران ناکارآمد بر سرکار هستند و تنها صورتکی تازه زده اند.

ضعف مدیریت سیاسی و توسعه ای استاندار مازندران یکی از عوامل موثر در بازتولید حلقه های توسعه نیافتگی در دو سال گذشته است.

 متاسفانه با وجود سیلاب های اخیر در حوزه مدیریت و مهندسی رودخانه ها اعتبارات خوبی نگرفتیم.

استاندار فرصت سوزی می کند. ما هنوز با دولت مرکزی وارد گفتگو نشده ایم. به جای مطالبه محوری، تعریف محوری می کینم. رودربایستی ما برای بیان مشکلات خود، بزرگترین مشکل است.

در پایان اگر بخواهم خلاصه بگویم بزرگترین نشانه بی توجهی به آمار و برنامه ریزی همین ناکامی در سفر رئیس جمهوری به مازندران بود. یک ناکامی بزرگ که تا سالها در یادها می ماند.