پنجشنبه 29 بهمن 1394-11:17

انتخابات و سه نقش تعیین کننده

انسان خردمند با زیرکی و هوشیاری بر اصول گفتگو پای می فشارد، حتی اگر در صحنه ی بازی داوران، بازیگران و تماشاگران نقش خود را به درستی انجام ندهند.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، اسحاق علی کشاورز: انتخابات دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی در 7 اسفند 1394 از منظرهای گوناگون حائز اهمیت و درخور اعتناست.

مجلس خبرگان محل حضور تصمیم گیران درباره ی مهم ترین، حیاتی ترین و کلیدی ترین رکن نظام جمهوری اسلامی است. جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی ، رابطه و نسبت مستقیم با 1- شادمانی و کامیابی 2- زیست اخلاقی 3- ارزشمندی زندگی تک تک شهروندان دارد.

نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز دقیقا اثر مشابهی بر جریان زندگی مردم دارد. مع الوصف نقش اجتماعی در روند انتخابات چند گونه است :

الف: عاملیت اجرا و نظارت  ب: انتخاب شوندگی   ج: انتخاب کنندگی

  بنابر مقدمه ای که در آغاز ذکر شد هر سه نقش مذکور برای حصول سه نتیجه ی مورد نظر تعیین کننده است. آنچه در این سه نقش محتاج دقت نظر و ژرف نگری است رفتار مسؤولانه ی بازیگران نقش هاست.

آنگاه که سخن از خوشی (شادی)، خوبی (زندگی اخلاقی) و ارزشمندی (معنادار بودن) زندگی مردم به میان می آید هرکس باید با تأمل و درنگ بیندیشد که آیا نتیجه ی عمل شخص من موجب به ثمر نشستن سه ثمره ی مذکور در جامعه می شود یا خیر. رفتار مسؤولانه یعنی اینکه آیا من با کنش خود موجب آسایش مردم می شوم یا اسباب رنجوری آنان را فراهم خواهم ساخت.

با این وصف:

1 - دارندگان نقش نظارتی و اجرایی بیش از هرجا و هرگاه نزد خود و خدای خود باید احساس مسؤولیت کنند تا فرایند اعمال آنان به فراورده ای بینجامد که مردم را با شادی و اخلاق و معنویت قرین سازد. در غیر این صورت آنان در جهت ساختن جامعه ای افسرده ، غیراخلاقی و تهی از معنا مدد رسانده اند و صد البته خود ناگزیرند در میان امواج متلاطم همین جامعه به سرببرند و طبیعی است که غبار ناخوشی و ناخوبی و ناارزشمندی جاری در جامعه برپیکر آنان نیز خواهد نشست.

2 - انتخاب شوندگان باید بهوش باشند که انتخابات را به فرصتی ممتاز برای ترویج فرهنگ گفتگو تبدیل کنند نه عرصه ای برای ستیز و جدال زیانبار. انتخابات از دستاوردهای انسان مدرن است و انسان عصر جدید پس از درک رنج های فراوان ناشی از قبض قدرت، به فراست دریافته است که باید با سرپنجه ی تدبیر امکان انتقال مسالمت آمیز قدرت را برای مردم فراهم کند تا آنگاه که نتیجه ی عمل زمامداران موجب رنجوری، بداخلاقی و بی معنایی زندگی آنان می شود بدون پذیرش هزینه های سنگین ، بتواند قدرت را جابجا کنند تا ضمن بهبود وضعیت خود، گفتگو را جایگزین دو رقیبش یعنی خشونت و فریب سازند.

     یک داوطلبِ اخلاق گرایِ وظیفه شناسِ مسؤول ، برای ارضای غرایز خود پا در عرصه ی انتخابات نمی گذارد. آرمان او باید اولا تقریر حقیقت برای مردم باشد، ثانیا تقلیل مرارتِ مردم. او نباید در خود محو باشد. او حق ندارد اهداف حقیر و پست را تعقیب کند. باید مسأله اش به اندازه ی آرمان یک ملت بلند و شکوهمند باشد. رفتار مسؤولانه ی یک داوطلب موجب رواج فرهنگ گفتگو در جامعه می شود.

گفتگو به مفهوم دقیق کلمه یعنی هرکس آنگاه که مدعایی را مطرح می کند و مردم را به پذیرش (قبول) مدعای خود فرا می خواند به مردم حق بدهد که از او طلب دلیل کنند. دلیل آوردن یعنی آراستن مدعا به چهارچوب های دقیق استدلال. انتخاب شوندگان گاه ممکن است از نتیجه ی عمل ناظران و مجریان ناراضی باشند.  اما این نارضایتی نباید آنان را به ورطه ی یأس و بی عملی بکشاند.

انفعال به مراتب خطرناک تر از میوه ی عمل فرادستان است. پناه بردن به فریب از قبیل اطعام و تطمیع مردم برای دادن رأی و یا بدتر از آن خرید رأی مردم توهین به خرد و شأن انسانی آنهاست. نامزدهای اصیل و شرافتمند از این کار می پرهیزند.

  انتخاب کنندگان: این گروه در عین حالی که تعریفی مشخص دارند اما دو دسته ی قبلی را نیز در خود جای می دهند. به عبارتی بازیگران دو نقش دیگر لاجرم در نقش سوم دخیل و سهیم هستند لکن این دخالت یا بصورت فعال ظاهر می شود یا منفعلانه.

دارندگان دو نقش پیشین اگر عاقلانه، عادلانه و مسؤولانه رفتار نکنند فرایند انتخابات را دچار خدشه و خراش می کنند لکن رفتار انسانها نتیجه تعلیم و تربیت آنهاست و درک معیوب از منافع، اغلب موجب کژکاری می شود.

مع هذا انتخاب کنندگان فاقد دو نقش اول نباید به لشکریان یأس وحرمان اجازه دهند به آنان بتازند. زیرا در این صورت پیش از آنکه دیگران موجب ضعف و فتور آنان شوند خود بر هلاک خود مهر تائید زده اند. انسانِ خردمند اجازه نمی دهد غم، در ژرفای جانش خانه ای، بد اخلاقی در کانون وجودش آشیانه ای و بی محتوایی در دقایق حضورش بهانه ای باشند برای ویرانی.

  او با زیرکی و هوشیاری بر اصول گفتگو پای می فشارد، حتی اگر در صحنه ی بازی داوران، بازیگران و تماشاگران نقش خود را به درستی انجام ندهند داوران را به پایبندی به عدالت، تماشاگران را به اجتناب از هیجانات کاذب و همبازیان را به ممارست و مدارا فرا می خواند.

یک انتخاب گر واقعی و اصیل وظیفه ی خود می داند که 1- آگاهانه انتخاب کند 2- تعصب نورزد 3- جزمیت نداشته باشد 4- دچارخودشیفتگی نباشد    5- دنباله رو نباشد (اصیل باشد) 6- حقیقت را نزد خود حبس نکند( مسائل و مشکلات را پیشاپیش حل شده و رفع شده تلقی نکند) 7- تفرقه افکن نباشد 8- آرزو اندیش نباشد و 9- خاطره اندیش نباشد 10- مأیوس نباشد.

موارد ده گانه ی مذکور آفات گفتگو و دموکراسی اند و مردمی که این آفات را نشناسند نمی توانند محصول خوبی از مزارع خود بردارند.

   بیاییم در روز 7 اسفند در کشتزار میهن عزیزمان بذر عشق بکاریم و همه با هم به اعتلا و سربلندی آیین و میهن همت گماریم. به یاد بیاریم که مقام معظم رهبری همگان را به همین نهج فرا خوانده اند و هرکس غیر از این کند به واقع از سه خواسته ی ژرفای وجودی خود یعنی حقیقت، خیر و زیبایی دوری جسته است.