دوشنبه 14 تير 1395-14:21

قاصدک، هان؟ چه خبر آوردی؟

اتوبوس قاصدک؛ سفیر صنایع دستی ایران

قاصدک» نام اتوبوسی است که می‌توانید این روزها در ساری از آن دیدن کنید. اتوبوسی که کاربری‌اش از جابجایی مسافر، به جابجایی، نمایش و عرضه کالاهای زیبای صنایع دستی ایرانی تغییر داده شده است.  طراح قاصدک می گوید 30 روز در آمل بودم اما مردم و مسئولان استقبال نکردند و حالا در ساری واکنش ها بهتر است. این اتوبوس تا پایان ماه رمضان در پارک روشن می‌ماند و پس از آن به پارک ملل ساری می‌رود.


 مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، گفت و گو از اشکان جهان‌آرای- عکس از اکبر قاسم پور: چند روزی هست که در کنار پارک روشن ساری اتوبوسی متفاوت دیده می‌شود. اتوبوسی که در ظاهر تفاوتی با اتوبوس‌های دیگر ندارد. اما مسافران آن متفاوت هستند. در این اتوبوس به جای 30 یا 40 مسافر، قفسه‌هایی تعبیه شده است که روی هر کدام ده‌ها کالای هنری اثر هنرمندان صنایع دستی استان‌های مختلف چیده شده است.

«قاصدک» نام اتوبوسی است که می‌توانید این روزها در ساری از آن دیدن کنید. اتوبوسی که کاربری‌اش از جابجایی مسافر، به جابجایی، نمایش و عرضه کالاهای زیبای صنایع دستی ایرانی تغییر داده شده است.

این اتوبوس زیبا که داخل آن با سلیقه خاصی برای فروش صنایع دستی طراحی شده، که از 5 سال پیش کار خود را در استان‌های ایران آغاز کرد، حاصل نوآوری و دغدغه‌های هنری و ملی یک مهندس ایرانی است که 3 دهه در فرایبورگ آلمان زندگی کرد.

«بهروز نیکزاد» اهل استان مرکزی است. اگرچه تخصص شغلی‌اش در زمینه برق و الکترونیک است، در تمام سال‌های زندگی‌اش دست از فعالیت هنری نکشید و در قلم‌زنی، منبت، معرق، مشبک و نقاشی حرف‌هایی برای گفتن دارد.

او از 5 سال پیش که به ایران بازگشت، تصمیم گرفت برای هنر ایرانی کاری کند که تا به حال انجام نشد. از طرفی به گفته خودش در تمام سال‌های حضورش در آلمان، طرح نمایشگاه سیار صنایع دستی را در سر می‌پروراند. تا این‌که پس از بازنشستگی و بازگشت به ایران این فرصت فراهم شد.

آقای نیک‌زاد، دغدغه اجرای این طرح چگونه در شما ایجاد شد؟

 برای من در هر زمینه‌ای این‌که «چگونه چه کاری را به چه دلیلی انجام دهیم؟» یک پرسش همیشگی است. همیشه دوست داشتم برای صنایع دستی ایران کاری کنم که با سایر کارها فرق داشته باشد. کاری که در عین تفاوت داشتن، اثرگذاری بهتر و بیشتری هم داشته باشد. از چند دهه پیش شعری از گلچین گیلانی را با خودم مرور می‌کردم که آن شعر این دغدغه را بیشتر می‌کرد. «شــعــر بـایـد گـفت و شعر تازه گفــت/شعر خوش آهنگ و خوش اندازه گفت/تازگی ربطی ندارد بــا زمــان/تازه آن باشد که ماند جاودان/ماه اگر داس است حافظ گفته است/گر تو گویی داسِ تو خواهد شـکست/چـیز دیگر را به مـه ماننـد کن/یا به داسَت چیز دیگر بند کن...» این شعر خیلی من را به انجام یک کار متفاوت در حوزه صنایع دستی تشویق می‌کرد. تا این‌که طرح نمایشگاه سیار را در ذهن پرورش دادم و از 5 سال پیش آغاز کردم.

علاقه شما به هنر و صنایع دستی ریشه اصلی این اقدام بود؟

طبیعتاً علاقه تاثیر زیادی داشت. اما از یک سو مظلوم واقع شدن هنر نابِ ایرانی انگیزه‌ام برای انجام یک کار خوب را بیشتر می‌کرد. وقتی می‌دیدم که دور میدان نقش‌جهان که باید قلب صنایع دستی ایران باشد، کالای چینی عرضه می‌شود، این پرسش به ذهنم می‌آمد که چینی‌ها چه کردند که این‌طور در دنیا حضورشان پررنگ است؟ دیدم تنها کار ممکن این است که گام برداریم و برای حمایت از هنر و صنایع دستی ایرانی وارد جامعه و مردم بشویم. شاید واقعاً مردم به ذهن‌شان نرسد که وارد فروشگاه صنایع دستی شوند. یا این‌که با صنایع دستی نقاط دیگر کشور فقط در سفر آشنا شوند و فرصت سفر برای‌ آن‌ها فراهم نباشد. برای همین فکر می‌کنند که صنایع دستی صرفاً به چند قلم کالای محدود گفته می‌شود. در حالی‌که عظمت و گستردگی صنایع دستی ایرانی بسیار بیشتر از این‌هاست. بنابراین نتیجه گرفتم که صنایع دستی نقاط مختلف ایران را به شهرها و روستاهای سراسر کشور ببرم.

در این 5 سال توانستید به هدفی که مد نظر داشتید نزدیک شوید؟

بله. هر چند مشکلاتی در مسیر بود. اما از نتیجه راضی هستم. در بیشتر استان‌های کشور نمایشگاه‌مان برپا شد. حتی در روستاهای زیادی رفتیم و صنایع دستی ایرانی را معرفی کردیم. البته این طرح فرامرزی است و چشم‌انداز من عرضه صنایع دستی ایرانی در کشورهای مختلف دنیاست. اتفاقی که در صورت محقق شدن، رویداد خیلی خوبی در رونق گرفتن صنایع دستی خواهد شد.

این اتفاق چه زمانی می‌افتد؟

 با همکاری آقایان «مسعود سلطانی‌فر» و «بهمن نامورمطلق» رییس و معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور 3 ماه پیش به ثبت کشوری رسید. با این ثبت دیگر برای سفر به استان‌های مختلف نیازی به بسیاری از مراحل اداری مانند دریافت معرفینامه از استان محل فعالیت(مرکزی) نیست. فقط به اداره کل استان مقصد مراجعه می‌کنیم تا هماهنگی لازم برای استقرار اتوبوس در مکان مد نظرشان انجام شود. آقای سلطانی‌فر وعده صدور مجوز فعالیت فرامرزی را هم به بنده دادند که احتمالا تا 3 ماه آینده این اتفاق می‌افتد. با توجه به شناختی که از مردم اروپا دارم، مطمئنم این طرح در کشورهای اروپایی با استقبال بسیار زیادی مواجه خواهد شد و از نظر اقتصادی هم به شکوفایی قابل توجهی خواهد رسید. تصور کنید که کالای صنایع دستی ایرانی را با یورو و دلار بفروشیم. این اقدام به اقتصاد ملی هم کمک می‌کند.

نخستین بار است که قاصدک به مازندران آمد؟

نه. 3 سال پیش 15 روز در پارک جنگلی نور این نمایشگاه برگزار شد. اما پس از ثبت کشوری طرح، مازندران نخستین استانی است که به آن آمدیم.

استقبال مردم از این طرح طی این 5 سال چطور بود؟

مردم در هر نقطه‌ای از ایران که رفتم استقبال خیلی خوبی از قاصدک داشتند. هیچ جایی ندیدم که از طرح ایرادی بگیرند. با وجود شرایط اقتصادی‌ای که وجود دارد در همه استان‌ها از هر قشری خریدار داشتیم. این یعنی قاصدک توانست صنایع دستی را به خانه‌های مردم ببرد.

مسئولان هم استقبال‌شان همین‌طور بود؟

در برخی شهرها و استان‌ها استقبال مسئولان واقعا خوب است. همکاری زیادی دارند. اما در برخی شهرها کم‌مهری‌هایی دیده می‌شود. پیش از این‌که به ساری بیاییم، 30 روز اتوبوس در آمل مستقر بود. انتظار داشتم مسئولان این شهر سری به اتوبوس بزنند و از این نمایشگاه سیار دیدن کنند. اما هیچ مسئولی در این یک ماه به اتوبوس نیامد. در حالی‌که مسئولانی از میراث فرهنگی و صنایع دستی استان‌های دیگر در آمل از اتوبوس من دیدن کردند و خواستند که برای حضور در شهرشان برنامه‌ریزی کنم. حتی هنرمندان این شهر هم استقبالی نکردند. اما مردم شهر مانند همه جای ایران استقبال کردند. توجه به این آثار توجه به فرهنگ این مرز و بوم است. بر خلاف آمل، مسئولان ساری استقبال خوبی از اتوبوس داشتند. شهرداری و معاون فرهنگی و روابط عمومی این نهاد و همچنین سازمان پارک‌ها و فضای سبز این شهر از حضور قاصدک در ساری استقبال کردند. برخی هنرمندان ساری هم واکنش خوبی به این حضور داشتند. گلایه‌ای هم از رسانه‌های مازندران دارم که در این مدت هیچ توجهی به حضور ما نداشتند و اطلاع‌رسانی نکردند. قاصدک یک طرح ثبت شده ملی است و رسانه‌ها با نگاه خود می‌توانند به ترویج فرهنگ خرید صنایع دستی کمک کنند.

طرح از نظر اقتصادی بازده مناسبی داشت؟

با وجود مشکلات اقتصادی موجود در زندگی مردم، طرح نتیجه‌بخش بود. هزینه‌های خودش را پرداخت کرد. من هم چون آن‌چنان نیاز مالی ندارم توانستم طرح را 5 سال ادامه دهم. طبیعتاً فرامرزی شدن این طرح اقتصاد آن را متحول می‌کند که سود اصلی آن عاید هنرمندان صنایع دستی کشورمان می‌شود.

در اتوبوس‌تان از چه استان‌هایی اثر دارید؟

میناکاری اصفهان، خاتم شیراز، شیشه البرز، هنرهای دستی تهران، مس زنجان، کار چوب و حجم و منبت مرکزی، مهره‌های سنتی قم، آثار چرم تبریز، سفال‌های لاله‌جین همدان، سفال شیراز و بسیاری از آثار هنری از هنرمندان استان‌های دیگر در این اتوبوس وجود دارد. مانند تابلوهای هنری منبت و مجموعه عروسک‌های دست‌بافت. تعدد کارها بسیار زیاد است.

از مازندران هم کاری عرضه می‌کنید؟

بله. البته در استان‌های دیگر کارهای مازندران را عرضه می‌کنیم. معمولاً به هر استانی که می‌روم آثار آن استان را عرضه نمی‌کنم. از مازندران در استان‌های دیگر تا کنون حصیربافی‌ها و جاجیم‌ها و گلیم‌ها را عرضه کرده‌ام. دوست دارم از مازندران آثار بیشتری داشته باشم. اما هنوز این امکان را نیافتم. معمولاً در استان‌های دیگر هنرمندان خودشان استقبال می‌کنند و آثارشان را در اختیار قرار می‌دهند تا برای آن‌ها بفروشیم. این اتفاق در مازندران کمتر افتاده است. شاید به خاطر این‌که اطلاع‌رسانی مناسبی برای هنرمندان نشد.

تا چه زمانی در مازندران هستید؟

تا پایان ماه رمضان در پارک روشن می‌مانیم. پس از آن به پارک ملل می‌رویم. پیگیر هستیم که پس از پارک ملل دو هفته‌ای را در ساحل فرح‌آباد مستقر شویم. بعد هم به سمت غرب استان می‌رویم و احتمالا توقف‌هایی در پارک جنگلی نور، شهرهای نوشهر یا چالوس و رامسر داریم. سپس طی دعوتی که از ما شد به رشت و انزلی می‌رویم.

با این روند در سال به چند شهر می‌توانید بروید؟

تقریبا 15 شهر را در 4 یا 5 استان طی سال می‌رویم. البته جابجایی‌ها حتی در یک شهر با توجه به این‌که همه آثار باید جمع آوری شود زمان‌بر است.

اگر فعالیت‌های برون‌مرزی شما آغاز شود، اتوبوس از ایران می‌رود؟

من این امکان را دارم که برای اروپا یک اتوبوس با ویژگی‌های اروپا فراهم کنم. آن اتوبوس می‌تواند همانجا خریداری و طراحی شود و با نمره آلمان در 172 کشور دنیا صنایع دستی ایران را عرضه کند. بنابراین قاصدک در ایران به فعالیت خودش ادامه می‌دهد. آثار هم در هر نقطه‌ای از دنیا باشم به من می‌رسد. در اروپا دو بازار خیلی خوب داریم. یکی ایرانی‌هایی که مایل به خرید آثار کشور خود هستند و دوم خارجی‌هایی که برای خرید آثار هنری کشورها خوب هزینه می‌کنند.