سه شنبه 11 آبان 1395-12:56

کارشناس حرفه‌ای طراحی لباس:

پوشاک مازندرانی برای کار روزانه قابلیت دارد

ندا نوربخش: متأسفانه در مازندران مردم تمایل چندانی به پوشاک سنتی ندارند و تنها در برخی مراسم‌ها و جشن‌ها به صورت نمادین از آن استفاده می‌کنند.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، آتنا فلاحتی: پوشاک سنتی، راوی فرهنگ و تاریخ اقوامی است که با همه تفاوت‌ها در یک مرز جغرافیایی با یکدیگر زندگی می‌کنند. اقوام بسیاری در ایران همچنان به پوشش سنتی خود پایبند هستند و در زندگی روزمره از آن استفاده می‌کنند. مازندران با وجود پیشینه غنی در این زمینه، راه ناهمواری را پشت سر می‌گذارد. با ورود لباس‌های امروزی و گرایش روزافزون به سوی مدرنیته زندگی این صدا در مازندران به آرامی در حال خاموش شدن است.

«ندا نوربخش»، کارشناس حرفه‌ای طراحی لباس با گرایش اقوام ایرانی متولد 1362 در کردستان است. او در سال‌های نوجوانی با کنجکاوی و علاقه فراوانی که به فرهنگ ایرانی داشت دوخت لباس سنتی را آغاز کرد. سال‌ها بعد و پس از ازدواج به مازندران مهاجرت کرد و آشنایی با فرهنگ جدید بستری برای گسترش فعالیت او در زمینه پوشاک اقوام سراسر ایران شد.

رتبه نخست جشنواره طراحی لباس مرکزهای علمی و کاربردی کشور، شرکت در بیش از 70 نمایشگاه داخلی و خارجی، رتبه برگزیده جشنواره پوشاک در ارمنستان، رتبه برتر جشنواره لباس اسلامی مالزی، رتبه برتر جشنواره طراحی لباس مرکز ملی مد و لباس ایران و همکاری با گروه‌های موسیقی سنتی و مرکزهای صداوسیمای ایران از مهم‌ترین فعالیت‌های نوربخش در بیش از یک دهه فعالیت هنری او است. وی در حال حاضر یک کارگاه تخصصی طراحی و تولید لباس اقوام تاسس کرده و در آن مشغول به کار است.

خانم نوربخش، چرا به طراحی لباس اقوام ایرانی علاقه‌مند شدید؟

پوشاک، نماد فرهنگ، شخصیت و هویت هر منطقه است و بخشی از فرهنگ مردم آن منطقه به وسیله پوشاک تجلی پیدا می‌کند. از سوی دیگر پوشاک زبان گویای پایبندی و اعتقاد مردم به آداب و رسوم و استقلال سیاسی و فرهنگی آن‌هاست. به همین دلیل با علاقه قلبی که به ایران و فرهنگ ایرانی داشتم این رشته را انتخاب کردم تا بیشتر با مردم و وابستگی‌های گوناگون آن‌ها آشنا شوم.

آیا هنوز مردم از لباس سنتی اقوام خود در زندگی روزانه استفاده می‌کنند؟

بله. اما استقبال از پوشاک سنتی در استان‌ها و شهرهای گوناگون متفاوت است. به عنوان نمونه در استان‌های جنوبی و غربی و همچنین میان عشایر این پوشاک رواج بیشتری دارد و در زندگی روزمره از خانه تا محیط کار از آن استفاده می‌کنند. بیشترین مخاطب لباس اقوام افزون بر برخی اقوام و عشایر، مرکزهای گردشگری، صداوسیمای مرکز استان‌ها، کودکستان‌ها، مرکزهای آموزش موسیقی و هنرمندان بیشترین تقاضا را برای دوخت لباس سنتی دارند.

استقبال از پوشش سنتی در مازندران چگونه است؟

متأسفانه در مازندران مردم تمایل چندانی به پوشاک سنتی ندارند و تنها در برخی مراسم‌ها و جشن‌ها به صورت نمادین از آن استفاده می‌کنند.

به نظر شما دلایل این بی‌علاقگی چیست؟

دلایل گوناگونی دارد، نزدیکی شهرها و روستاهای مازندران به یکدیگر، موقعیت جغرافیایی و گردشگری استان، نزدیک بودن مازندران به تهران و در نتیجه آشنایی و علاقه به زندگی مردم تهران در زمینه پیشرفت و مدرنیته سبب شده تا پوشاک اقوام مازندرانی، در قیاس با دیگر استان‌ها کمتر یا بهتر بگویم هرگز، با اقبال همگانی روبرو نباشد.

پس می‌توان نتیجه گرفت که تولید پوشاک سنتی مازندران نیز رونق چندانی ندارد؟

تقریباً. ببینید در این زمینه بسیار ضعیف عمل شده است، افزون بر حمایت از تولیدکننده، مردم نیز تاثیر بسزایی در رونق استفاده از پوشاک سنتی دارند. بنا بر دلایلی که گفتم، مردم در شهرهای بزرگ از مدرنیته و زندگی ماشینی خسته شده‌اند و بیشتر به گذشته و سنت‌های خود روی می‌آورند. اما مردم مازندران به زندگی روستایی و سنتی نزدیک‌تر هستند و در کمترین زمان ممکن می‌توانند در فضایی سنتی حضور داشته باشند، پس کمتر نیاز به یادآوری سنت و المان‌های آن، چه در پوشاک و چه در زندگی روزمره را در خود احساس می‌کنند.  

به عنوان یک غیر مازندرانی، چه چیزهایی در پوشاک مازندران توجه شما را به خود جلب می‌کند؟

پوشاک مازندران زیبا و پوشیدن آن راحت است. به این معنا که در مقایسه با پوشاک سایر استان‌ها که سنگین و گاه برای کار روزانه نامناسب است. این لباس با وجود قطعه‌های زیاد، ساختار فرمی یکپارچه‌ای دارد که می‌توان در خانه و محیط کار آن را پوشید.

از نقاط قوت این پوشاک که توجه من را به خود جلب کرد، پوشاک زنان است که با لباسی زیبا و چند قطعه به راحتی به کار کشاورزی می‌پردازند. در حالی‌که، بسیاری از لباس‌های محلی و سنتی ایران برای زنان در زمان کار نامناسب است.

مهمترین چالش‌ها و مشکلات صنف شما چیست؟

حمایت کم‌رنگ سازمان‌های مربوط به این حوزه، نبود بودجه و تسهیلات لازم، نبود مرکزهای ثابت و فروشگاه‌های فعال برای عرضه و فروش سبب می‌شود تا هنرمند به تنهایی بار سنگین کار را به دوش بکشد و در نتیجه با کمبود درآمد و دلسرد شدن مواجه شود که نتیجه آن، فاصله گرفتن از این هنر است. چنانچه این روند ادامه پیدا کند باید منتظر نسلی باشیم که پوشاک بومی اقوام خود را قاب می‌کنند تا این‌گونه خاطرات و فرهنگ خود را به یاد بیاورند.

در حال حاضر فروش کارها به چه شکل است؟

در کنار تامین سفارش گروه‌های موسیقی سنتی و شبکه جام‌جم تهران، بخشی از آثار را در کارگاه شخصی خود می‌فروشم. پیش از این فروش لباس‌ها در نمایشگاه‌هایی انجام می‌شد که به صورت رایگان در اختیار هنرمند قرار می‌دادند، اما در سال‌های اخیر باید با هزینه بالا غرفه‌ها را اجاره کنیم که سود چندانی ندارد.

فکر می‌کنید نهادهای دولتی چگونه می‌توانند از هنرمندان این رشته حمایت کنند؟

استفاده از لباس سنتی در برگزاری جشن‌ها و همایش‌ها که سازمان میراث فرهنگی و شهرداری ساری به کار گرفته‌ است، سبب شد تا مردم بیشتر به پوشاک بومی خود توجه نشان دهند. این اتفاق می‌تواند آغاز حمایت از تولیدکنندگان و کارشناسان این رشته باشد چراکه با بیشتر دیده شدن در فضای جامعه، فرهنگ‌سازی لازم برای بیرون آوردن این لباس از پستوی خانه‌های روستایی انجام خواهد شد. در اختیار قرار دادن مرکز دائمی فروش پوشاک سنتی به ویژه در نقاطی که گردشگر بیشتری حضور دارد، دادن وام‌های کم‌بهره برای سرمایه‌گذاری در این زمینه و تبلیغ رسانه‌ای از راهکارهای اثرگذار برای حمایت دولتی از هنرمندان این رشته است.

آیا درآمدزایی این حرفه به اندازه‌ای هست که سبب جذب سرمایه‌گذار شود؟

این رشته ترکیبی از هنر، نوآوری و دانش است و هر طراح باید نسبت به آینده کاری خود احساس مسئولیت داشته باشد. گرچه در مازندران نسبت به سایر استان‌ها درآمد این حرفه کمتر است و بیشتر سفارش‌ها مربوط به مراسم‌های ویژه است اما توانستم با تجربه چندین ساله، المان‌های بومی ایرانی از سوزن‌دوزی بلوچ تا زیورآلات ترکمن را با الگوهای امروزی ترکیب کنم و لباسی را خلق کنم که بتوان چه در خیابان و چه در مهمانی از آن استفاده کرد.

در حقیقت به دلیل علاقه شخصی، برای بهبود بازار کار و ایجاد جنبه کاربردی در پوشاک سنتی تلاش کردم. از سوی دیگر توجه داشته باشیم که جامعه ایرانی، به فرهنگ امروزی بر پایه هویت ایرانی نیاز دارد، حمایت نهادهای دولتی و سرمایه‌گذاران از ورود فرهنگ پوشش بیگانه که با ویژگی‌های اسلامی- ایرانی بیگانه است جلوگیری می‌کند.
در نمایشگاه‌های بین‌المللی شاهد بودم که رنگ‌های گوناگون پوشاک اقوام و همنشینی مسالمت‌آمیز فرهنگ‌های متفاوت ایرانی در کنار یکدیگر برای دیگر کشورها بسیار جالب بود، می‌توان این مساله را به فال نیک گرفت و تولید پوشاک سنتی اقوام را به تجارتی پایدار تبدیل کرد.

نقش دانشگاه را در پیشرفت کاری خود چطور ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما دانش کافی برای آموزش در این رشته وجود دارد؟

قطعا دانشگاه تاثیر بسیاری در حرفه‌ای طی کردن مسیر کاری فرد دارد چنانچه، دانشجو نیز به کار خود علاقه‌مند باشد، نباید تمام بار آموزش و یادگیری را بر عهده دانشگاه گذاشت. مطالعه، پژوهش و فراگیری نکات جدید آموزش‌هایی است که به کمک آن می‌توانیم از استعداد و توانایی خود بهره‌برداری کنیم.
در پاسخ به پرسش دوم، برخی استادان اطلاعات و دانش لازم در زمینه پوشاک اقوام ندارند که از چالش‌های این رشته است، همچنین دانشجویان بیشتر به سوی طراحی و دوخت لباس‌های مجلسی و کودک گرایش دارند که نشانگر ضعف در معرفی و اطلاع‌رسانی پیرامون این رشته است.

آینده حرفه‌ای خود را چطور می‌بینید؟

در ایران رشته طراحی لباس به ویژه با گرایش سنتی چنانکه باید جدی گرفته نشده است، در کنار آن برندهای پوشاک ایرانی نیز با اقبال مردمیمواجه نیستند. در حالی که می‌توان به‌عنوان یک صنعت ملی به آن نگاه ویژه داشت. با همه مشکلات، از تمام توان و استعداد خود بهره می‌گیرم تا با فعالیت در این کار بتوانم برای نگهداری و گسترش فرهنگ و اصالت اقوام ایرانی گامی بردارم به این امید که هر ایرانی در آینده، با افتخار پوشاک سنتی خود را بپوشد.