يکشنبه 23 آبان 1395-22:55

منطقه آزاد؛ هزینه ای که استاندار بر دوش دولت گذاشت

بی تدبیری استانداری مازندران در مواجهه با مسائل استان به منطقه آزاد ختم نمی شود، بلکه تومار ناامیدی از بی برنامگی سیاسی مدیریت ارشد استان هزینه گزافی برای دولت دکتر روحانی به دنبال خواهد داشت که صدایش خرداد 96 در می آید.


 مازندنومه، سرویس سیاسی: پس از اعلام علنی موافقت دولت با بندرآزاد شدن امیرآباد، واکنش هایی (بیشتر در فضای مجازی و رسانه ها) شکل گرفت. ابتدا پویش هایی در غرب آغاز شد که دامنه آن سپس به شرق و آن گاه مرکز(بابلسر و فریدونکنار) کشیده شد.

در روزهای گذشته مازندنومه چند یادداشت و گزارش انتشار داد که فحوای اغلب آن ها نقد کمپین هایی بود که به باور ما کودکانه و مضحک است و درون مایه هایی غیرکارشناسی، شوونیستی، متعصبانه، منطقه گرا و نه منطق گرا دارد." 

یادداشت زیر از زاویه ای دیگر به موضوع نگریسته و سرچشمه بروز چنین واکنش هایی را کنش نامطلوب شخص استاندار مازندران می داند. نویسنده مطلب «ایرج نیازآذری» -فعال سیاسی و اجتماعی- است که  باور دارد آن زمانی که  بخش اطلاع رسانی استانداری شادمانه به دنبال قوی جلوه دادن عملکرد استاندار در معرفی منطقه آزاد امیرآباد بود، بود باید به پازل های بعدی ماجرا فکر می کرد. متن کامل یادداشت را بخوانید.

***

فارغ از این که کدام شهر و بندر مازندران اولویت منطقه آزاد تجاری را داشته و دارد، واکاوی واکنش افکار عمومی و تشتت سیاسی و اجتماعی مترتب بر اطلاع رسانی بی برنامه شورای عالی مناطق آزاد، از جنبه های مختلف قابل تجزیه و تحلیل است.

استانداری مازندران که در این قلم دولت خطاب می شود، قبل از طرح زود هنگام و بهتر بگوییم ناگهانی جانمایی منطقه آزاد، هیچ برآوردی از کنش و واکنش بازیگران سیاسی و اجتماعی روی کاغذ نیاورد، بی محابا روی مین تضادهای سیاسی و تداخل منافع، آن هم هفت ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری رفت و حتی ناخواسته غول خفته ناسیونالسیم شهرگرایی را بیدار کرد تا برای دولت هزینه به بار آورد.

پیش تر در مقالاتی بر لزوم همکاری بین سازمانی و الزام استانداری برای تشکیل یک"لویی جرگه" متشکل از بزرگان استان تاکید داشتم و پیش نیاز جانمایی طرح های محرک توسعه را وحدت گفتمانی و هم صدایی کنش گران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر شمردم، اما جز چند همایش و نشست، خروجی مشخصی ندیدم.

جای تعجب است چگونه استانداری مازندران ریسک بازی را در زمین ناهموار مطالبات انباشته شده، آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پذیرفته و سوت زد! شاید هم گل به خودی در دقیقه 90 را متوجه نشده است.

آماده ساختن افکارعمومی و بازیگران ملی و محلی وسایر کنشگران قدرت اعم از فعالان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای همکاری با تصمیم دولت از خود جانمایی محل استقرار منطقه آزاد مهمتر بود. کارویژه مهمی که استانداری بدان بی اعتنا بود و با شتابزدگی استان را در آستانه تدوین بودجه سال آینده درگیر حواشی کرد.

جدا از میزان آثار و پیامدهای مثبت و منفی  سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقه آزاد تجاری برای هریک از شهرهای مازندران که به صورت احساسی  همراه با سوگیری منفعت طلبانه  تجزیه و تحلیل می شود و حتی نظر کارشناسی جناب دژپسند بهشهری بالانشین، قابل تامل است، این اعلام زودهنگام و بدون داشتن سناریو، دولت را بدهکار افکار عمومی و استان را درگیر رقابت های بیهوده سیاسی و تنش های بین شهری کرد.

التهابات و تنش های سیاسی و اجتماعی اعلام خبر بی برنامه منطقه آزاد، پیام و درس سیاسی بسیار روشنی برای بازیگران و کنشگران قدرت دارد و آن هم تدوین سناریوی اطلاع رسانی و محاسبه افکار عمومی، پیوست برنامه های اقتصادی و اجتماعی است.

آن زمانی که  بخش اطلاع رسانی استانداری شادمانه به دنبال قوی جلوه دادن عملکرد استاندار بود، باید به پازل های بعدی ماجرا فکر می کرد. آیا برای این اتفاق مهم سیاستگزاری معطوف به مدیریت افکارعمومی صورت گرفت!؟

ساده انگارانه است بخواهیم در مقابل ژرفای مطالبه گری و حجم بالای منفعت گرایی هریک از رجال سیاسی و شهرهای استان، عبوری بدون دردسر از صخره های بلند منافع مندان داشته باشیم. اینجا مگر دانمارک یا سوئد است که مفهومی به نام منافع ملی و مصالح عمومی دارای ارزش اجتماعی باشد؟

واقعیت تلخ این است که در حال حاضر به واسطه اختلاس ها، مدیریت های ناکارآمد و عقب ماندگی تاریخی، مفهومی تحت عنوان "اعتماد" در پایین ترین سطح سرمایه اجتماعی قرار دارد و مردم  و مسوولان هریک از شهرهای مناطق، احساس خسران و عقب ماندگی می کنند و با هر دلیل منطقی و غیر منطقی اسب سهم خواهی خود را زین کرده  و خود را موظف به حداکثرسازی منافع از دست رفته  شهرشان می کنند.

بی تدبیری استانداری مازندران در مواجهه با مسائل استان به منطقه آزاد ختم نمی شود، بلکه تومار ناامیدی از بی برنامگی سیاسی مدیریت ارشد استان هزینه گزافی برای دولت دکتر روحانی به دنبال خواهد داشت که صدایش خرداد 96 در می آید.

تنظیم و بالانس مسائل سیاسی استان و رعایت عدالت تخصیصی و توزیعی، اصلی ترین و مهمترین کار ویژه استانداران است که متاسفانه ربیع فلاح علی رغم همه حمایت ها و هزینه ها کارنامه موفقی به جای نگذاشته است.

شوربختانه برهمگان واضح است با این فرمانی که ربیع فلاح استان را جلوداری می کند، از هدیه دادن آب مازندران به سمنان گرفته تا تنش های بین شهری، پیشاپیش باید شکست تلخ انتخابات آتی حداقل در مازندران -صدرنشین فصل پیش- را پذیرفت؛ جز اینکه صاحب عبای شکلاتی "تکرار" مسیحایی سر دهد تا در رای شماری ملی فرجی حاصل شود.

بی تردید نقد تصمیمات پیش گفته نه سیاسی و جناحی است و نه شخصی و شهری، بلکه نگرانی ها و دغدغه های روحانی خواهان صبور و همراه دولت است که کاسه صبرشان به لب آمده و جز پیشرفت و توسعه استان هدف دیگری ندارند.

نگارنده به عنوان دوستدار دولت تدبیر و امید در روزهای سخت و تنهایی، آنچه شرط بلاغ بود گفتم؛ حال میراث خواران خرداد92 خواه پند گیرند، خواه ملال!

*مطالب مرتبط:

مراقب آتش باشید

در برکات «منطقه آزادی»

بخشی نگری غیرمسئولانه

 کمپین در شرق و غرب/ منطقه آزاد در ابهام

باخت-باخت