دوشنبه 27 دی 1395-9:22

30 دی و 1 بهمن در ساری؛

پیوند موسیقی ارکسترال با موسیقی بومی مازندران

محسن بافنده، رهبر ارکستر فیلارمونیک سونات: پنج شنبه و جمعه این هفته گروه سونات، قطعه‌هایی را که در اوایل دهه 60 با تنظیم «محمدرضا درویشی» توسط ارکستر ملی ایران اجرا شد، برای نخستین بار پس از 35 سال اجرا می کنند. در این کنسرت 55 نوازنده که حدود 90 درصد آن‌ها مازندرانی هستند به همراه 5 خواننده موسیقی مازندرانی روی صحنه می‌روند/ «محمود شریفی»، «غلامرضا رضایی»، «پرویز سیاه‌دشتی»، «ابوالحسن خوشرو» و «نورالله علیزاده» خوانندگانی هستند که ارکستر سونات را در این اجرا همراهی می‌کنند/ نیروی انتظامی از ما یک میلیون و 500 هزار تومان پول گرفته است، در حالی‌که اداره کل فرهنگ و ارشاد می‌گوید آن‌ها طبق قانون نباید چنین پولی بگیرند/ ارشاد هم نمی‌دانم چرا در روزهای مانده به کنسرت ما به همه شرکت‌ها مجوز برگزاری کنسرت داده است/ ما 6 ماه زحمت کشیدیم و کار را آماده کردیم، اما از طرف مسئولان نه تنها حمایت نشدیم، بلکه برخی اقدامات باعث رنجش خاطر ما نیز شد.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری: پنج شنبه و جمعه این هفته -30 دی و یک بهمن- ارکستر فیلارمونیک سونات قرار است به مناسبت سالگرد درگذشت استاد فقید «احمد محسن‌پور» کنسرتی متفاوت از موسیقی مازندرانی را در سالن هلال احمر ساری روی صحنه ببرد.

اعضای این گروه که مدت‌هاست در حال تمرین برای اجرای قطعات ارکسترال موسیقی مازندران هستند، قصد دارند قطعه‌هایی را که در اوایل دهه 60 با تنظیم «محمدرضا درویشی» توسط ارکستر ملی ایران اجرا شد، برای نخستین بار پس از 35 سال اجرا کنند. در این کنسرت 55 نوازنده که حدود 90 درصد آن‌ها مازندرانی هستند به همراه 5 خواننده موسیقی مازندرانی روی صحنه می‌روند که از این لحاظ نیز کنسرت پیش رو عنوان نخستین را در مازندران یدک می‌کشد.

«محمود شریفی»، «غلامرضا رضایی»، «پرویز سیاه‌دشتی»، «ابوالحسن خوشرو» و «نورالله علیزاده» خوانندگانی هستند که ارکستر سونات را در این اجرا همراهی می‌کنند.

«بهنام فضلی» کنسرت مایستر اجراست و «سید جمال محمدی» سولیست کمانچه این کنسرت است. «کمیل مرادی» نیز مدیریت ارکستر را بر عهده دارد و «پدرام طهماسبیان» که پیشینه برگزاری ده‌ها کنسرت موسیقی فاخر در ایران و اروپا را در کارنامه دارد به عنوان مشاور اجرایی کنسرت، ارکستر را همراهی می‌کند.

«محسن بافنده» رهبر ارکستر فیلارمونیک سونات به بهانه آماده شدن ارکستر فیلارمونیک سونات برای روی صحنه بردن یکی از کم‌نظیرترین و پرنوازنده‌ترین کنسرت‌های موسیقی مازندرانی به پرسش‌های «علی صادقی» و «اشکان جهان‌آرای» پاسخ داد:

آقای بافنده، اصلا چه شد که به فکر اجرای این قطعات، پس از 35 سال افتادید؟

پس از اجرای سال گذشته ما در ساری، خیلی‌ها پرسیدند که چرا با این گروه مستعد و هماهنگ قطعات موسیقی مازندرانی را اجرا نمی‌کنید. دلیل ما برای اجرا نکردن قطعات موسیقی مازندرانی این بود که اثر موسیقایی تنظیم شده منسجمی نداشتیم. تا این‌که به پیشنهاد «کمیل مرادی» این قطعات برای اجرا معرفی شد. قطعاتی که به واسطه دانش موسیقایی استاد «محمدرضا درویشی» همه معیارهای موسیقایی و فنی برای یک اجرای با کیفیت را دارند. تصمیم گرفتیم روی این قطعات کار کنیم تا پس از حدود 35 سال این قطعات را برای نخستین بار برای مردم اجرا کنیم. در این اجرا دو هدف مهم را نیز دنبال می‌کنیم. نخست این‌که مخاطبان موسیقی کلاسیک ایرانی و غربی را به خاط شیوه اجرای کنسرت و ارکسترال بودن آن به سمت موسیقی بومی بکشانیم تا در همان قالب موسیقی بومی خودشان را بشنوند. دوم این‌که برای مخاطبان موسیقی مازندرانی که سال‌هاست اجراهای سنتی و مشابه را در کنسرت‌ها می‌بینند، شکلی متفاوت و علمی‌تر از موسیقی مازندرانی را ارائه کنیم.

به نظرتان واکنش‌ها چطور خواهد بود؟

برخی از اطرافیان به من این انتقاد را دارند که چطور از فضای موسیقی کلاسیک خارج شدم. اما من معتقدم کار خوب، خوب است. فرقی ندارد که کلاسیک غربی باشد یا مازندرانی. وقتی قطعات به دستم رسید دیدم هم به لحاظ تکنیک آهنگسازی قوی است و هم تنظیم قطعات جذاب و ارزشمند است. البته آقای درویشی در این قطعات صرفاً تنظیم نداشت. کل این مجموعه 12 خط ملودی بود که ایشان علاوه بر ارکستراسیون، در بخش‌هایی هم آهنگسازی داشت.

پیش‌بینی ما این نبود که با واکنش خوب قشرهای هنری و مردم مواجه شویم. اما خوشبختانه از زمانی که کار را آغاز کردیم، واکنش‌های خوبی از مردم و هنرمندان دیدیم. هنرمندانی که حوزه کاری‌شان در بخش‌های مختلف فرهنگی است با ما ارتباط برقرار کنند. ما هر هفته در تمرین دست‌کم یک مهمان شاخص دارم. «محمد معتمدی»، «اسرافیل شیرچی»، «سهیل محمودی»، استاد درویشی، «بیژن هنری‌کار» و اساتید موسیقی مازندران ارتباط برقرار کردند و در تمرین‌ها حاضر شدند. استقبال‌ها خوب بود. اگر نقدی بود هم به من وارد شد که منتقدان گمان می‌‌کردند تغییر مسیر دادم.

پس خودتان اعتقادی به تغییر مسیر ندارید.

ما وقتی می‌گوییم موسیقی کلاسیک، تعریفی مطرح می‌شود که موسیقی مربوط به دوره خاصی از موسیقی باید باشد. اما از نگاه ما موسیقی کلاسیک موسیقی ارکسترال است. موسیقی‌ای که برای ارکستر سمفونیک نوشته شده باشد. آثار چایکوفسکی و کورساکف پر از تم‌های محلی خودشان است. یا بارتوک آهنگسازی که از تم‌های مجارستانی در آثارش زیاد استفاده می‌کند. آقای درویشی هم این هوشیاری را داشت که موسیقی اقوام را در قالب موسیقی ارکسترال تنظیم و ضبط کرد.

قرار است عیناً همان آلبوم را اجرا کنید یا بخش‌هایی هم افزوده شده یا تغییر کرده است؟

ما قصد داشتیم تغییراتی را در اندازه اختیاراتی که می‌توانستیم داشته باشیم، ایجاد کنیم. مثلا من دوست داشتم گروه کر داشته باشیم. اما به آقای درویشی قول دادیم که عین همان چیزی که ایشان نوشتند را اجرا کنیم. این موضوع هزینه‌بردار هم شد. مثلا فقط در یک قطعه ترومبون نواخته می‌شود، اما برای تعهدی که دادیم به خاطر همین یک قطعه نوازنده این ساز را از تهران برای حضور در کنسرت دعوت کردیم و هزینه حضورش را می‌پردازیم. یعنی با نظارت آقای درویشی عین همان قطعات را اجرا می‌کنیم. شعرها نیز همان است و هیچ تغییری نداریم.

بسیاری از مردم با این قطعات خاطره دارند و آن‌ها را به خوبی می‌شناسند. اجرای این‌گونه قطعات به خاطر آشنایی مخاطبان و نقش بستن نمونه اصلی در ذهن‌شان کار دشواری باید باشد.

بله. اما علاوه بر این نکته، ما در کنسرت‌های قبلی خیلی در معرض انتقاد قرار نمی‌گرفتیم، چون در استان تعداد کمی هستند که موسیقی کلاسیک کار می‌کنند. اما وقتی در موسیقی بومی وارد شدیم، از یک متخصص موسیقی تا مخاطب عادی می‌تواند ما را نقد کند. برای همین مشتاقم که واکنش‌های مخاطبان را پس از اجرا ببینم. خودم فکر می‌کنم از این نظر اتفاق خوبی رقم خواهد خورد. پیشنهاد می‌کنم مردم حتما این کار را ببینند. چون شاید دیگر این فرصت پیش نیاید. جمع شدن یک ارکستر زمان زیادی می‌برد. در این ارکستر 55 نوازنده حضور دارند که بیش از 85 درصد مازندرانی هستند. نوازنده‌های سازهای ویولون همه مازندرانی هستند. اما یک سری سازها در کشور نوازنده کم دارند.

اتفاق جالبی که افتاده و جای خوشحالی دارد میانگین سنی حدود 18 سال نوازندگان ویولون ارکستر است. در این ارکستر نوازندگانی ساز می‌زنند که در اجراهای قبلی هنرجوی آموزشگاه بودند. برای خودم این موضوع امیدبخش است که آینده این ارکستر درخشان است. اگرچه ضعف‌های ارکستر را می‌دانم. اما خیلی امیدوارم که تا 4 سال دیگر یک ارکستر سمفونیک با نوازندگان تمام سازها داشته باشیم. هنرجویان کم سن و سال را تشویق می‌کنیم به آموختن سازهای خاص و پرکاربرد تا در آینده از نظر نوازنده سازهای خاص مانند فاگوت و آبوا مشکل نداشته باشیم.

آن آلبوم با حضور استاد «نورالله علیزاده» و استاد خوشرو اجرا شد. چرا پنج خواننده دارید؟

نظر آقای درویشی این بود که از خوانندگان جوان استفاده کنیم. خوانندگان زیادی را هم تست کردیم. اما صدای خواننده باید با صدای خواننده اصلی نزدیک باشد تا مخاطب واکنش نشان ندهد. قطعاتی که استاد خوشرو خواندند را آقای «محمود شریفی» می‌خواند که صدای نزدیکی به صدای استاد خوشرو دارد. یا قطعاتی که استاد «نورالله علیزاده» خوانده را آقای سیاهدشتی می‌خواند که به لحظ سونوریته شباهت دارد.

به نظر شما اجرای قطعات فولک در ساختار موسیقی کلاسیک، برای موسیقی بومی محدودیت ایجاد نمی‌کند؟

اتفاقا تجربه جالبی در این زمینه دارم. موسیقی کلاسیک یک موسیقی ساختارمند منظم و با قواعد خاص خودش است. این بار که با نوازندگان و خوانندگان بومی کار کردیم، واکنش‌های متفاوتی در اجرا می‌دیدم که ابتدا خودم مقاومت می‌کردم. مثلا نوازنده کمانچه هنگام نواختن آرشه را رها می‌کند و همراه با خواننده شروع به خواندن می‌کند. اوایل اعتراض می‌کردم، اما امروز می‌بینم اشکالی ندارد. آقای درویشی وقتی در تمرین ارکستر شرکت کرد می‌گفت که من این کار را با نوازندگان خوب در تهران ضبط کردم، اما این اجرا متفاوت است. چون روح داشت و با لذت می‌نوازند. کار کردن با استادان بومی برای من جذاب و آموزنده است. ایده‌های جدید گرفتیم و دریافتیم که می‌شود در این حوزه کار کرد و سایر قطعت موسیقی مازندرانی را برای ارکستر تنظیم کرد. در اجراهای بعدی قطعا یک سری قطعات دیگر را تنظیم کنیم. به نظرم یک فرصتی برای ما هست که ایده‌آل‌هایی که در قالب موسیقی کلاسیک و ارکسترال هست را با چیزی که مردم دوست دارند و با آن خاطره دارند تلفیق کنیم. در جلب مخاطب برای ما خیلی می‌تواند خوب باشد.



احتمال این‌که این آلبوم به صورت تصویری منتشر شود وجود دارد؟

رایزنی‌هایی برای تصویربرداری داشتیم که هزینه‌اش بسیار بالاست. اما ممکن است در شهرهای دیگر این کار را کنیم.

پس برنامه اجرا در شهرهای دیگر هم دارید.

حتما. تصمیم داریم در گرگان، آمل و قطعا در تالار وحدت این اجرا روی صحنه برود. البته زمانبندی ما این بود که پس از اجرای ساری در فجر کار را اجرا کنیم. اما امسال جشنواره فجر یک ماه جلوتر برگزار می‌شود و به خاطر همین برای حضور برخی نوازندگان که در ارکسترهای دیگر نیز نوازندگی می‌کنند با مشکل جدی مواجه شده بودیم.

هزینه‌ها را چطور تأمین می کنید؟

خودمان هزینه می‌کنیم. صندوقی در گروه داریم که خودمان در ان پس‌انداز می‌کنیم. وجه تسمیه فیلارمونیک همین است. یک شیوه شکل‌گیری ارکستر است که توسط انجمن‌های دوستداران موسیقی پشتیبانی می‌شود. ما هم صندوقی تشکیل دادیم که خودمان پول می‌گذاریم.

حمایت‌ها چطور است؟

پارسال یک گروه ارکستر از کردستان به جشنواره فجر رفت که تبلیغ زیادی برای این گروه شد و به عنوان ارکستر سمفونیک کردستان معرفی شدند که امسال هم در فجر برنامه دارند. اما ارکستر ما در مازندران بدون هیچ حمایتی پویاست و با صددرصد توان بومی کار می‌کند. از سال 88 که فضای تمرین نداشتیم و ارشاد به ما سالن نمی‌داد تا امروز مشکلات زیادی در مسیر فعالیت داریم. متأسفانه ارگان‌های دولتی نه تنها حمایتی نمی‌کنند، بلکه پول زیادی برای اجراها از ما می‌گیرند. به نهادهای مختلف باید پول بدهیم تا مجوز دریافت کنیم. متأسفانه هیچکس هم اسپانسر نمی‌شود.

برای همین اجرا نیروی انتظامی از ما یک میلیون و 500 هزار تومان پول گرفته است. در حالی‌که اداره کل فرهنگ و ارشاد می‌گوید آن‌ها طبق قانون نباید چنین پولی بگیرند. 26 روز به خاطر این‌که مبلغ را پرداخت نکردم نامه ما را امضا نکردند و پس از پرداخت مبلغ بلافاصله مجوز را امضا کردند. مشکل هم این است که برخی افراد این مبالغ را پرداخت می‌کنند. در حالی‌که اعضای این گروه فقط دغدغه موسیقی دارند و معمولاً پس از اجراها ضرر می‌کنیم. نوازندگان عضو ارکستر –به جز نوازندگان مهمان- هیچ اجرتی نمی‌گیرند. در کنسرت قبلی خودم به عنوان برگزارکننده ضرر کردم. دشواری‌های کار کردن در طول سال با 40 نفر را هم در نظر بگیرید.

برخی نهادها هم قول حمایت می‌دهند و کمک نمی‌کنند. مانند شهرداری ساری که از سال گذشته 4 میلیون تومان به گروه قول حمایت داد و خبری هم از این پشتیبانی نشد. در حالی‌که برخی از هنرمندان تا حدودی حمایت می‌شوند. اما نگاهی به یک گروه بومی با این همه فعالیت نمی‌شود.

فکر می‌کنید مشکل از کجاست؟

 نمی‌دانیم چه معیاری مد نظر این نهادها هست! به نظرم مقصر شرکت‌هایی هستند که به این نهادها پول می‌دهند. در حالی‌که آن کنسرت‌ها معمولاً سودهای کلان دارد. اما کنسرتی که ما اجرا می‌کنیم یک دغدغه فرهنگی است، نه کنسرتی که با نگاه صرفاً درآمدی برگزار شود.

ارشاد هم نمی‌دانم چرا در روزهای مانده به کنسرت ما به همه شرکت‌ها مجوز برگزاری کنسرت داده و بسیاری از چهره‌های موسیقی برای اجرا در مازندران مجوز اجرا گرفتند. ناراحت‌کننده است که 6 ماه زحمت کشیدیم و کار را آماده کردیم، اما از طرف مسئولان نه تنها حمایت نشدیم، بلکه برخی اقدامات باعث رنجش خاطر ما نیز شد.

فقط هنرمندان پشتیبان ما بودند. به ویژه استاد درویشی که نهایت همکاری را با گروه دارد. هیچ مبلغی بابت پارت‌ها از ما نگرفت و تا حد توان و امکان ما را برای بهتر شدن اجرا راهنمایی کرد. امیدواریم بتوانیم با یک اجرای با کیفیت، هم خاطره خوبی برای دوستداران موسیقی بومی بسازیم و هم به شکلی قدردان زحمات اساتید موسیقی بومی و پشتیبانی‌های استاد درویشی باشیم.