سه شنبه 29 فروردين 1396-7:33

پیشنهادی برای قلب ساری؛

میدان ساعت را به وقت فرهنگ و تاریخ کوک کنیم

مهندس اسفندیار عشوری: من قلب شهرم را دوست دارم و برای اینکه بانشاط تر بتپد برایش نقشه هایی کشیده ام. بر این باورم که میدان ساعت باید به وقت فرهنگ و تاریخ ساری کوک شود و صدایش گردشگران را مسحور کند تا اندکی در کنارش اتراق کنند و لذتی فرهنگی ببرند.


 مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، اسفندیار عشوری، کارشناس ارشد عمران و رییس اسبق شورای شهر ساری: میدان ساعت «نماد ساری» است. برجی که ساروی ها قرارهای شان را پای آن می گذارند و همه راه ها در این کهن شهر به آنجا ختم می شود. اما اگر چند دقیقه ای در این میدان توقف کنید با چه صحنه ای مواجه خواهید شد؟

 در اطراف این میدان نه خبری از بازارچه صنایع دستی است و نه بافت کهن آن یکدست شده است.

ساختمان شیر و خورشید که در پهلوی اول ساخته شده و اینک مرکز بهداشت است، امروز اگرچه هنوز سرپاست اما در جوارش ابنیه‌ای بی ربط روئیده، بدون اینکه هیچ طرح جامعی برای یکسان سازی این بافت مهم شهری در کار باشد.

حمام قدیمی ابتدای خیابان مدرس تا سال ها پاتوق معتادان بود و حالا هم که چهارقفله اش کرده اند هیچ کس سراغش را نمی گیرد، گویا سرنوشت این حمام خاطره انگیز فراموشی است.

در خیابان انقلاب مطلقا اثری از تاریخ ساری به جای نمامده و خیابان جمهوری هم با آن چنارهای سربرافراشته یادگار کوچه های قدیمی ساری است که حالا پر شده از ساختمان های زشت و بدقواره.

خلاصه اینکه در این قلب تاریخی به جز صدای بوق تاکسی ها و ازدحام پرهیاهوی انسان‌ها و فروشگاه‌های نان و شیرینی که اکثرا در اختیار غیربومی هاست، خبری از فرصت تنفس عمیقِ تاریخی و فرهنگی نیست.

آیا میدان ساعت مثل میدان نقش جهان اصفهان یا سبزه میدان رشت یا بسیاری از مراکز قدیمی شهرهای دیگر هویت فرهنگی ما ساروی ها هست؟ آیا این ناقوس قدیمی که سحرگاهان ما را با آفتاب آشتی می دهد و شامگاهان به سمت خانه هایمان بدرقه مان می کند نسبتی با آن روزهای خاطره انگیز دارد؟

پاسخ من منفی است. به نظر من هیچ ایده اثرگذار و بدردبخوری برای این میدان در کار نبوده، در صورتی که اگر آن را جدی بگیریم می تواند به یکی از زیباترین پاتوق های فرهنگی و هنری شمال ایران بدل شود.

از گذشته دور آرزومند چنین کاری بودم و حالا برآنم که اگر با اعتماد همشهریان عزیزم مجددا" راهی شورای شهر ساری شدم، طرح تبدیل میدان ساعت تا شعاع 200 یا 300 متری را به مرکزی فرهنگی، تاریخی و گردشگری پیگیری کرده و در جهت عملی شدن آن از هیچ کوششی دریغ نکنم.

این میدان باید ترکیبی باشد از غذاخوری های سنتی( قهوه خانه، کافی شاپ، سالن پذیرایی)، مراکز خرید صنایع دستی، پاتوق های فرهنگی و هنری( مثل خانه شعر، داستان یا خوشنویسی)، فروشگاه های خاطره انگیزی قدیمی و بسیاری از ملزومات یک پاتوق فرهنگی.

من قلب شهرم را دوست دارم و برای اینکه بانشاط تر بتپد برایش نقشه هایی کشیده ام. بر این باورم که میدان ساعت باید به وقت فرهنگ و تاریخ ساری کوک شود و صدایش گردشگران را مسحور کند تا اندکی در کنارش اتراق کنند و لذتی فرهنگی ببرند.