پنجشنبه 14 تير 1397-7:59

خرده مالکی؛ چرخه ی ناکارآمدی کشاورزی مازندران

 نخستین معضل در کشاورزیِ مازندران خرده مالکی در زمین های مزروعی و باغات است. خرده مالکی کشاورزی استان را به بهره کشی بی فایده از منابع طبیعی و تولید پارتیزاتی و صرفاً محلی سوق داده است. بدیهی است تا زمانی که یکپارچه سازی اراضی در مازندران صورت نپذیرد و مزارع چند صد هکتاری پدید نیاید و قوانین مربوط به ارث و وقف متناسب با کشاورزی صنعتی اصلاح نشود، امیدی برای توسعه حقیقی کشاورزی وجود نخواهد داشت.


 مازندنومه؛ سرویس اقتصادی، سهیل مختاری: از دیرباز معیشت و تجارت اهالی تبرستان بر مدار تولیدات کشاورزی و دامی و مشاغل وابسته به آن می چرخید و عمده سکنه آن نیز در مزارع روستایی سکونت داشتند. در حقیقت فرهنگ و اقتصاد مازنی ها در طول تاریخ از زراعت و دامداری و سبک زندگانی برآمده از آن متاثر بوده است‌.

با این حال اوضاع فعلی کشاورزی در استان از دو جهت چندان مناسب و مقبول عامه نیست. کشاورزی استان با وجود اقدامات پراکنده دولتی طی صد سال اخیر نه تنها صنعتی و مبتنی بر اصول کشاورزی مدرن نشد، مکانیزاسیون اولیه نیز در آن کمتر به چشم می خورد؛ اما از جهت بهره کشی افراط گرایانه در زمینه منابع طبیعی و خداداد وارد فاز جدیدی شده که به لحاظ زیست محیطی و تهدید تمدنی، خطرناک و غیرقابل جبران است.

جهان مدرن اما از فیزیوکراسی یا اقتصاد مبتنی بر کشاورزی عبور کرده و به اقتصاد صنعتی و حتی پساصنعتی روی آورده و دیگر تنها طبیعت را یگانه منشا تولید ثروت نمی داند، اما رشد پیوسته جمعیت انسانی که ناشی از افزایش رشد اقتصادی و رفاه مادی است، او را بر آن داشته تا با صنعتی سازی کشت و زراعت، دامداری و پرورش انواع طیور، ضمن پاسخ متناسب به انباشت تقاضا، از حیات کشاورزی در جهان مدرن بهره برداری لازم و کافی را برده و در حقیقت کشاورزی سنتی که قدمتی به اندازه تاریخ تمدن بشر دارد را در دوران جدید با علم ژنتیک و تکنولوژی صنعتی و اصول علم اقتصاد مدرن در بهره برداری از عوامل کمیاب تولید، تجهیز کند.

در این بین مناطق شمالی ایران به ویژه مازندران به جهت اقلیم معتدل و متفاوت با جغرافیای غالب ایران، قطب تولیدات زراعتی و باغی کشور است. اما همان طور که ذکر آن رفت بهره برداری بی قاعده از منابع آبی، خاکی و حتی انسانی و ایضا بی توجهی به اصول اقتصاد کشاورزیِ رقابتی به شکل گیری چرخه های ناکارآمدی در تولید، آشفتگی در توزیع و همچنین نارضایتی از مصرف تولیدات کشاورزی در استان منجر شده است. اگر ما قائل به گذار از کشاورزی معیشتیِ محض به کشاورزی صنعتی هستیم باید الزامات آن را نیز بپذیریم و از دریچه اصل اقتصادی هزینه-فایده به این بخش بنگریم.

انسان همواره به غذا، نیاز فیزیولوژیکی دارد و ارضای این نیاز ابتدایی، یک تقاضای مستمر و همیشگی را برای تولیدات کشاورزی به وجود می آورد. پاسخ به تقاضای میلیونی در صنعت غذایِ کنونی موید تولید انبوه در کشاورزی است و یک چنین حجمی از تولید نیازمند صرفه های ناشی از مقیاس و در واقع تولید در زمین های زراعتی و باغی بزرگ مقیاس است.

در حقیقت سرمایگذاری خصوصی در بخش کشاورزی که شامل سرمایگذاری در پژوهش و تحقیقات، خرید و به کارگیری ابزار و ماشین آلات مدرن و استفاده از متخصصان علم کشاورزی در تولید و همچنین بخش های توزیع و بازاریابی است، به زمین های حاصلخیز بزرگ مقیاس نیاز دارد تا با افزایش بهره وری و در نهایت حداکثرسازی سود، توجیه اقتصادی داشته باشد. مازندران اما به دلایل متعددی از این اصل ابتدایی کشاورزی صنعتی بی بهره است!

بنابراین نخستین معضل در کشاورزیِ مازندران خرده مالکی در زمین های مزروعی و باغات است. خرده مالکی کشاورزی استان را به بهره کشی بی فایده از منابع طبیعی و تولید پارتیزاتی و صرفاً محلی سوق داده است. بدیهی است تا زمانی که یکپارچه سازی اراضی در مازندران صورت نپذیرد و مزارع چند صد هکتاری پدید نیاید و قوانین مربوط به ارث و وقف متناسب با کشاورزی صنعتی اصلاح نشود، امیدی برای توسعه حقیقی کشاورزی وجود نخواهد داشت.

آب و خاک در کشاورزی فعلی استان با راندمان حداقلی و به ناکارآمدترین شکل ممکن استفاده می شود و به یک معنا، هدر می رود. از طرفی دیگر در خرده مالکی، کشاورزان تمایلی به مکانیزاسیون نداشته و سعی خواهند کرد صرفا بر اساس دانش تجربی خود زراعت و باغداری کنند. آنها سعی خواهند کرد با حداکثر بهره کشی خصوصا از منابع آبی و خاکی سود اندکی بدست آورند و به ابتدایی ترین شکل ممکن تولیدات خود را به بازار عرضه کنند‌.

مع الوصف تا زمانی که معضل اقتصادی، فرهنگی،حقوقی و شرعی خرده مالکی در کشاورزی استان حل نشود، نمی توان امیدی به افزایش سرمایه گذاری خصوصی، مکانیزاسیون و ارتقای بهره وری داشت.

از طرفی دخالت های دولتی که بیشتر در جهت جلب آرای قشر کشاورز در ایام رقابت های انتخاباتی است، این معضل را به بهانه حمایت از کشاورز و تولیدات کشاورزی داخلی عمیق تر کرده است. در الواقع صنعتی شدن کشاورزی استان که منجر به کاهش هزینه های تولید، سود بیشتر کشاورز و توزیع به سامان تر محصولات کشاورزی و بهره برداری معقول از منابع آبی و خاکی می شود، متضمن الغای خرده مالکی و یکپارچه سازی اراضی است.