جمعه 18 آبان 1386-0:0

آقاي استاندار، آقايان نماينده:پالايشگاه براي مازندران سم است!

يادداشت روزنامه محلي بشيرمازندران.


شايد اين ضرب المثل قديمي را بسياري شنيده باشند كه مي گويد: «بعضي ها از هول حليم تو ديگ مي افتند.» حال اين ضرب المثل شده شرح حال ما مازندرانيها كه بعد از مدت ها عقب ماندگي صنعتي يك دفعه

مي خواهيم راه صد ساله را يك شبه طي نمائيم و با احداث چند واحد صنعتي بزرگ نظير پالايشگاه و پتروشيمي پز صنعتي شدن بدهيم و در اين ميان هم عده اي به نواي سياسي برسند ولاجرم به مناصب بالاتر!


شايد تا همين جاي مطلب هم برخي بر ما خرده گرفته و ما را ضد توسعه لقب دهند اما واقعيت آن است كه هيچ مازندراني مخالف توسعه پايدار استان خود نيست و در اين فرآيند از هيچ كوششي فروگذار نخواهد كرد كه اگر جز اين باشد در سلامتي عقلاني او بايد ترديد كرد. با اين وجود در ماجراي پرطمطراق احداث پالايشگاه در مازندران آن هم به بهانه ايجاد مثلا 2 هزار فرصت شغلي نكات قابل تأملي وجود دارد كه عدم توجه به آن شايد با تحقق اين پروژه كام مازندراني ها را براي هميشه تلخ نمايد.

1 – سؤوال اساسي اين است آيا واقعاً فضاي زيست محيطي مازندران و اكوسيستم شكننده آن تحمل آلودگي هاي شيميايي ناشي از احداث صنايع بزرگ آلاينده نظير پتروشيمي و پالايشگاه را دارد؟ اگر اينگونه است چگونه پس از سالها هنوز مسئله آلودگي هاي ناشي از پسماندهاي جامد و مايع كه ناشي از فرآيند فعل و انفعالات روزانه صنايع كوچك و زباله هاي خانگي است، در مازندران حل و فصل نشده است؟ آيا اين امر دليلي بر محدوديت فضاي زيست محيطي و الزامات مربوط به آن نيست؟


آيا امروزه در مازندران نقطه اي را مي توان يافت كه از آلودگي هاي زيست محيطي مبري باشد. تقريباً تمامي عرصه هاي طبيعي، گردشگري، زيست محيطي استان از سواحل دريا و حاشيه رودخانه ها گرفته تا حواشي جاده ها و محورهاي مواصلاتي و فضاي شهري و روستايي گرفتار انواع آلودگي هاي شيميايي و بيولوژيك است. با اين وجود شگفت انگيز نيست كه برخي مديران و نمايندگان كه با اصرار و پافشاري طاقت فرسا درصدد اخذ مجوز سازمان حفاظت از محيط زيست مي باشند و سوداي احداث پالايشگاه را راهكاري براي خروج استان از بن بست توسعه نيافتگي مي دانند.


2 - شايد به گمان برخي از طرفداران نظريه احداث پالايشگاه مازندران با كشورهاي اروپايي مقايسه شود و همين قياس مع الفارغ مبناي طرح چنين نظريه اي قرار گيرد. آنچه مسلم است در پاسخ به طرفداران اين نظريه بايد گفت؛ كشورهاي اروپايي دقيقاً از سر ناچاري بدليل نداشتن مناطق كويري و عاري از پوشش گياهي و آن هم با رعايت دهها گونه استانداردهاي بين المللي به احداث پالايشگاه و مجتمع هاي آلاينده شيميايي در كشور خود اقدام نموده اند.

يقيناً اگر در هر يك از ممالك اروپايي استان ها و گستره هاي عاري از پوشش گياهي و رودخانه و بعبارت ديگر نظير كرمان و يزد و سمنان و خراسان وجود مي داشت آنها هرگز در مناطقي كه از نظر زيست محيطي ريسك بالايي دارد پالايشگاه و پتروشيمي احداث نمي كردند. با اين توصيف حال اين سؤال مطرح مي شود كه آيا با وجود استان هايي كه از نظر شرايط و معيارهاي زيست محيطي و اكولوژيك  تطابق و سازگاري بيشتري با احداث مجتمع هاي شيميايي دارند چه ضرورتي دارد كه اينگونه صنايع در استان هاي شمالي بويژه مازندران كه در حال حاضر از انواع آلودگي هاي زيست محيطي رنج مي برد، پايه گذاري گردد.


3 – مسئله ديگر آنكه اگر احداث پالايشگاه و پتروشيمي مي توانست به بحران بيكاري در استان ها پايان دهد چرا اين اتفاق ميمون در استان هايي كه هم اينك از اين نعمت بهره مندند روي نداده است. مگر يك واحد پالايشگاهي يا پتروشيمي چقدر مي تواند شغل ايجاد كند كه جوابگوي اشتغال دست كم 110 هزار بيكار مطلق و عمدتاً كم سواد و فاقد تخصص استان مازندران باشد كه مسؤولان مربوطه استقرار پالايشگاه را يگانه راهكار ايجاد اشتغال در استان فرض كرده اند؟


4 – به اعتقاد كارشناسان مازندران با عنايت به ظرفيت ها و قابليت هاي طبيعي و انساني به خودي خود در صورت سرمايه گذاري و بهره وري بهينه از شرايط و امكانات، به مراتب بيش از دهها پالايشگاه و مجتمع پتروشيمي قابليت اشتغالزايي و توليد ثروت دارد. آيا بهره وري درست از 330 كيلومتر سواحل استان كه به اعتقاد كارشناسان در صورت سرمايه گذاري مناسب هر كيلومتر ميتواند براي يكهزار نفر شغل ايجاد كند نمي تواند گزينه اي مناسب براي ايجاد پالايشگاه باشد؟


آيا ايجاد، توسعه و بهسازي صنايع تبديلي كوچك و متوسط كه عمدتاً مواد اوليه آن از توليدات كشاورزي تامين مي شود و سازگاري مطلوبي با محيط زيست استان هم دارد نمي تواند جايگزيني براي پروژه آلاينده پالايشگاه باشد؟


در پايان به دور از هر گونه حب و بغض سياسي، پيشنهاد مي كنيم طرفداران نظريه احداث پالايشگاه در مازندران منافع دراز مدت ساكنان فهيم، صبور و سختكوش استان را فداي منافع كوتاه مدت فردي و گروهي خود نسازند و باور نمايند مخالفت هاي سازمان حفاظت محيط زيست در عدم صدور مجوز احداث پالايشگاه در مازندران اقدامي كارشناسانه و مبتني بر اصول زيست محيطي است. پالايشگاه براي محيط زيست مازندران به مثابه سم است، از مسموم ساختن آب، خاك و هواي مازندران جلوگيري كنيم.