اشاره:
 ولي رعيت متولد بيستم فروردين 1340 است . او از قاديكلا ـ روستايي بزرگ و معروف در جنوب قائم شهر ـ برآمده است ؛ دهكده اي تاريخي كه ظاهر كنوني آن توسعه يافته ، به شهر مانند است . از شوخ چشمي روزگار در پنج دوره مجلس،يكي از نماينده هاي مردم قائم شهر قاديكلايي بوده اند!(غير از مجلس هاي اول و پنجم)

 ولي رعيت قاديكلايي سه فرزند دارد ( دو پسر و يك دختر ) . او پيشتر قاري قرآن بود و خود مي گويد در مسابقه هاي قرآن در قبل از انقلاب مقام سوم شهرستان را به دست آورد . رعيت ليسانس حقوق دارد و اكنون دانشجوي كارشناسي ارشد حقوق بين الملل در دانشگاه آزاد تهران است . او اوان پيروزي انقلاب عضو سپاه بود و پس از آن گاه وارد دستگاه هاي قضايي شد و در شهرهاي مختلفي چون اهواز ، بندرعباس ، شيراز ، رشت ، ساري و تهران خدمت كرد . در شهريور ماه سال 1373 رعيت وارد سازمان بازرسي كل كشور و مدير بازرسي صنايع و معادن بازرسي كل كشور شد .

او كه توانايي دارد با هر دو جريان سياسي كشور كار كند و خود را فردي اجرايي مي داند ، دو دوره نماينده ي مردم قائم شهر ، سوادكوه ، جويبار و كياكلا در مجلس بود . وي عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي و مورد وثوق مهدي كروبي _ شيخ اصلاحات ـ است . هم او در جايي از اين مصاحبه اشاره مي كند كه عضو هيئت مديره باشگاه سايپا هم مي باشد .

 آنچه در پي آمده حاصل نزديك به چهار ساعت گفت و گوي ما با ولي رعيت است . با او از هر دري سخن گفتيم ، به خصوص از حرف ها و شايعاتي كه درباره ي او وجود دارد و كم و بيش از آنها آگاهيم . از صبوري ، صراحت لهجه و شفافيت سياسي رعيت لذت برديم . شما هم بخوانيد ، احتمالاً در اين زمينه با ما هم عقيده خواهيد شد.

توضيح آخر اين که اين مصاحبه قبل از به وجود آمدن بحران گاز در استان انجام شده است.موضع گيري هاي رعيت و نطق انتقادي او در مورد قطع گاز در خبرهاي مازندنومه وساير رسانه بازتاب داشته است.
------------------
o آقاي رعيت ! چرا قصد داريد براي سومين مرتبه در انتخابات مجلس شركت كنيد ؟ نيازه ؟ عادت شده يا ... ؟
 - يكي از دلايل توسعه نيافتگي ما عدم ثبات مديريته . حضور طولاني مدت نماينده ها ، استانداران و فرمانداران در مسير توسعه لازمه . به عبارت ديگه بين توسعه يافتگي و ثبات مديريت رابطه اي منطقي برقراره . در همين راستا فكر مي كنم با دو دوره تجربه و ارتباطاتي كه به دست آوردم مي تونم موفق باشم.
 
o منظورتون از « ارتباط » چيه ؟
- ارتباطات با دستگاههاي اجرايي ، ساختارها ، منابع ، بودجه و اعتبارها ؛ بنده بعد از 8 سال نمايندگي مي دونم مشكلات مردم چيه . مي دونيد كه ساختار كشور ما ساختار چانه زني و تعامل و پي گيريه . من از روابط و تعامل بين دستگاههاي اجرايي شناخت دارم ، بنابراين مي توانم موثر باشم .

*ششم يا هفتم؟!

o مجلس ششم بهتر بود يا هفتم ؟ تفاوتهاي اين دو مجلس رو بگين .
 -نمايندگان مجلس ششم افرادي اجرايي ، علمي ، صريح و شفاف بودند . قوانيني كه در مجلس ششم وضع شد وزانت و سنگيني خاصي داشت و قانون هايي ساختاري و اساسي بود .

 o به اشكال و ايرادات مجلس ششم هم اشاره مي كنيد ؟
-اشكال بزرگ اين مجلس برخي تندروي ها و اصطكاك با نهادهاي وابسته به رهبري بود . چالش بين مجلس و آن نهادها مشكل ساز شده بود . مثلاً برخي نماينده هاي مجلس ششم با شوراي نگهبان درگير شدند و ناخواسته نقش مجمع تشخيص مصلحت نظام را پررنگ تر كردند . ( كاري كه اصلاً دل شان نمي خواست انجام شود ) يا مثلاً اعتبار دستگاه قضايي را نمي دادند و آنها هم مشكل ايجاد مي كردند .

 o خيلي ممنون كه از ابتداي گفت و گو صريح و بي پرده صحبت مي كنيد حالا بپردازيم به مجلس هفتم .
- مجلس هفتم فضاي علمي و اجرايي مجلس ششم رو نداره . در اين مجلس ريا بيشتره و ويژگي ديگه اين كه دربست در اختيار دولته . البته اين هماهنگي با دولت در جاهايي خوبه اما در جاهايي هم باعث ميشه نظارت بر اجراي قوانين كم رنگ بشه . نظارت پايين هم باعث ميشه حقوق مردم ناديده گرفته بشه . به نظر من مجلس هفتم از گردونه ي يه نهاد تصميم ساز خارج شده . دولت هم فراموشش كرده و كار خودشو مي كنه .

o به خواننده هامون مي گيد كه طرحهاي مهم دو مجلس كدوم ها بوده ؟
 - در مجلس ششم قانونهاي تجميع عوارض ، كاهش ماليات و جلب سرمايه گذاري خارجي قوانين خوبي بود . در مجلس هفتم هم لايحه مديريت خدمات كشوري ، لايحه خدمت رساني به ايثارگران و لايحه اجراي اصل 44 قانون اساسي از بهترينها بود .

o چرا در مجلس هفتم به كميسيون اجتماعي رفتيد ، در حالي كه دلتون مي خواست همچون مجلس قبلي در كميسيون صنايع باشيد ؟
 - به دليل برخي مخالفت هاي رقيبان انتخاباتي و معطل ماندن امر تصويب اعتبار نامه و پر شدن سقف اعضاي كميسيون صنايع ناچار به كميسيون اجتماعي رفتم . اما به ياري خدا آنجا پركار و موثر ظاهر شدم و الان هم نايب رييس اول كميسيون اجتماعي هستم .

*دوست آن باشد که...!

 o بهترين دوستانتون در مجلس چه كساني هستند ؟
- از مازندران روحي نماينده بابلسر ، روحي نماينده ساري ، محسني نماينده نوشهر و قاسم زاده نماينده بابل و از غير مازندراني ها هم نوروز زاده نماينده اسفراين ، سيد حسين هاشمي نماينده ميانه و اميدوار رضايي نماينده مسجد سليمان .

*توسعه:شايد وقتي ديگر!

 o آقاي رعيت ! چرا مازندران توسعه پيدا نمي كنه ؟ يه دوره در سند توسعه قطب كشاورزي شديم اما در استان از نظر كشاورزي اتفاق چنداني رخ نداد . داستان تكراري تبديل باغات مركبات به شاليزار و برعكس يا ورشكستگي 270 واحد دامداري صنعتي از مجموع 300 واحد دامداري در استان گواه اين قضيه است . بعد اومدند ورود صنعت رو به مازندران آزاد اعلام كردند اما ديگه خيلي دير شده بود چرا كه قيمت دلار رفته نزديكي هاي هزار تومن و بهره هاي بانكي هم دو رقمي شده ، بالاخره ما نفهميديم چه جوري ميشه توسعه يافت؟ با توسعه كشاورزي ، صنعت يا توريسم ؟
 - توسعه بدون استراتژي نميشه ، ما براي استان استراتژي نداريم . ما در يه مقطعي گفتيم استراتژي ما كشاورزيه اما ابزارها رو تعريف نكرديم . مثلاً تسطيح اراضي ، مهار آبهاي سطحي ، كانالهاي آبرساني ، جاده هاي بين مزارع ، برقدار كردنِ اراضي و تهيه ادوات و نهاده ها اساساً مغفول مونده . زير ساختها بايد فراهم مي شد اما در نبود استراتژي اين زير ساختها بايد فراهم نشد . كشاورز ما مجبوره به تنهايي چاه حفر كنه ، هزينه ي كارگر بده و در آخر هم شالي كوبي محصول او رو خرد و به ضايعات تبديل كنه !

اين گونه است كه كشاورزي به صرفه نيست . صنايع مرتبط با كشاورزي هم به استان نيومده ، تراكتورهاي ما از تبريز مياد ! در بخش سورتينگ و سردخانه ، بسته بندي ، تسهيل براي صادرات كالا و آبياري قطره اي هم ضعيف ظاهر شديم . در بخش دام هم همينطور . نه دولت استراتژي داشته نه استانداري . امروز هم در طرحهاي زودبازده استراتژي نداريم كه مثلاً در ده سال آينده استان به كدوم سمت بره .

 حالا تازه اومديم مي گيم استان بايد صنعتي بشه ! البته كارهايي براي صنعتي شدن استان انجام شده ، مثل تشويق سرمايه گذاران و كم كردن محدوديت هاي استقرار صنايع با حفظ مقررات و ضوابط محيط زيست . به نظر من آينده ي استان خوب و روشنه . يكيش به دليل همين قوانيني كه اصلاح و وضع شده و دومي به دليل نزديكي به پايتخت و داشتن جاده هاي ريلي و ترانزيتي .

o چرا بعضي از سرمايه گذاري ها جواب نمي ده؟ به نظر شما سرمايه گذاري ها در اين وضعيت كه قيمت ارز بالاست و اقتصاد ما شديدا نفتيه ريسك بالايي نداره ؟
-اگه ما تسهيلات رو به كننده ي كار بديم حتما جواب مي گيريم . ما يا پول رو به كننده ي كار نمي ديم يعني طرف كار آفرين و صنعتي نيست يا اين كه سرمايه را در جاهاي نامناسب خرج مي كنيم. سرمايه گذاري نبايد صوري باشه . سرمايه گذار اگه كننده كار باشه و قضيه صوري نباشه حتما موفق مي شه .

*ن مثل نساجي!

 o بپردازيم به وضعيت نساجي هاي قائم شهر ، چرا چند ساله كه شعار داده ميشه ، اما عملا جهشي در شركت هاي نساجي قائم شهر ديده نميشه ؟ ايراد كار كجاست ؟ به نظر شما با وجود پارچه ها و پوشاك ارزان قيمت ترك يا چيني احياي صنعت نساجي در قائم شهر توجيه اقتصادي داره ؟
- من موافقم كه ذائقه مردم الان عوض شده . بله مردم الان پيتزا مي خورند ، چيز برگر مي خورند ، جين مي پوشند ، در گذشته مردم پارچه ي چيت مي پوشيدند اما الان نه . توليد كننده هاي پوشاك حتما بايد بر اساس سليقه و ذائقه ي امروز مردم توليد داشته باشند چون مشتري تنوع طلبه ، محصول هم بايد متنوع باشه ، بنابراين ساختار نساجي مازندران بايد تغيير پيدا كنه ، چرا كه توليد منهاي فروش مساويه با ضايعات .

بر نساجي مازندران چند مصيبت وارد شده ، اوليش فرسودگي ماشين آلات و قدمت بالاي ماشين آلات اونه ، دومي توليد جنس غير كيفيه ، بعد پايين بودن بهره وري كارگراشه ، همين طور سوء مديريت و تغييرات سريع مديريت . بعضي مديران نساجي مازندران كار بلد نبودند و در عوض اهل باج دادن بودند ! زيان ها را هم به سهامدارها شفاف اعلام نمي كردندتا ضعف كارشان مشخص نشه! مصيبت ديگه ي نساجي اينه كه سهامداران به روز نيستند و به موقع تصميم نمي گيرند . در سال هاي گذشته پرسنل شركت هم افزايش پيدا كرد . همه ي اين ها دست به دست هم داد تا نساجي مازندران ورشكست بشه و امروزه خود كارگراش هم محصول خودشون رو نمي خرند !

 o چاره چيه ؟
 - بايد از ماشين آلات نو استفاده كرد . البته تكنولوژي تعداد پرسنل رو كم مي كنه اما بايد بپذيريم كه در آينده ، ماشين جاي كارگر رو ميگيره . در واحد هاي نساجي قائم شهر ماشن آلات جديد نصب ميشه ،البته ماشن هاي ريسندگي و بافندگي نصب شده و قراره ماشن هاي چاپ و تكميل هم نصب بشه . با نو شدن نساجي تعداد نيروها كم ميشه و به زير هزار نفر ميرسه توليد هم بهتر و كيفي تر از قبل ميشه

o شخص آقاي ولي رعيت واسه نساجي قائم شهر چي كار كرده ؟
- با پي گيري هاي بنده پول بخشي از فروش زمين سايپا به تامين نقدينگي براي نصب ماشين هاي كارخونه اختصاص يافت ، به بخشي از مطالبات كارگران هم پاسخ داده شد . همين طور به بخشي از مطالبات سازمات تامين اجتماعي و دارايي هم پاسخ داديم . با پيگيريهاي بنده ، ماشن آلات چاپ و تكميل كارخونه به مبلغ 20 ميليون دلار خريداري شد كه البته چهار سالي است كه محيط كارخونه مونده و نصب نشده ! قرار شده با افزايش سهام ، ماشين آلات جديد نصب تا پارچه هاي خوب و كيفي توليد بشه.

*سايپا وباز هم سايپا!

 o حالا كه صحبت از فروش زمين سايپا شده ، راجع به اين قضيه توضيح بديد. مي دونيد كه پشت سر شما شايعات زيادي در اين زمينه وجود داره ؟
 - بعد از انتقال كارخانه گوني بافي به جاده جويبار ، سهامداران شركت نساجي مازندران براي نصب ماشين آلات بافندگي و مطالبات معوقه كارگران ، همين طور بدهي به تامين اجتماعي و دارايي تصميم به فروش زمين گرفتند . زمين را به مزايده گذاشتند كه در اين مزايده شركت سايپا برنده شد و زمين رو خريد .
الان صد درصد سهام متعلق به شركت سايپا و در واقع دولته و در حقيقت هيچ سهامدار خصوصي وجود نداره .

o يعني شما در سايپا شمال هيچ سهمي نداريد ؟
 - همان طور كه گفتم خير ، صدردرصد سهام مال دولت و شركت سايپائه . من فقط شركت سايپا را تشويق كردم كه در مزايده شركت كنه چون ابتدا قرار بود عده اي دلال و كار چاق كن بيان و زمين را بخرند و بعد تكه تكه كنند و بفروشند . من براي جلوگيري از اين اقدام شوم و براي حفظ يكپارچگي زمين كارخانه گوني بافي ، با شركت سايپا كه از نظر مالي قدرتمنده رايزني كردم . سايپا هم تا ريال آخر رو پرداخت ، كاري كه شايد دلال ها نمي تونستند انجام بدن .

 o پس حضور شركت سايپا در قائم شهر باعث شد يكپارچگي زمين كارخونه گوني بافي حفظ بشه و كل مبلغ فروش هم به سهامداران نساجي پرداخت بشه ؟ ديگه چي ؟
 - با اومدن سايپا به منطقه عمليات جايگزيني كردن خودروها ، گارانتي محصولات سايپا ، CNG كردن خودروها ، و توليد كپسول هاي CNG اجرا بشه . اين محل انبار مركزي و دفتر منطقه اي سايپا در شمال كشوره . با اين طرح ها حداقل 200 فرصت شغلي براي بيكاران ما به وجود ميآد .

 o چه وقت آقاي رعيت ؟
-طرح ها مصوب و مطالعاتي شده ، تغيير كاربري هم تصويب و ابلاغ شده و به زودي اين طرح ها اجرايي ميشه .

o در مورد نقش مثبت تون در ماجراي فروش زمين شركت گوني بافي و حضور سايپا در مازندران توضيح داديد همين جا از شما مي پرسيم كه حضرت عباسي فعاليت هاي اقتصادي داريد يا نه ؟ يه جوري به شايعات موجود خاتمه بديد !
 - بنده هرگز به دنبال فعاليت هاي اقتصادي نبوده ام و نيستم . فكر ميكنم نفس فعاليت هاي اقتصادي امري مذموم و ناپسند نيست اما براي كسي كه در جايگاه سياسي قرار مي گيره برايش سم و خطرناكه ! من هم عقلم را از دست ندادم كه دنبال مسايل اقتصادي برم ! بيكاري جوان ها امروز معضل بزرگيه ، منشاء هر ناهنجاري بيكاريه .
در واقع بيكاري تضعيف كننده ي بنيان خانواده هاست . ما براي حل اين معضل چاره اي جز سرمايه گذاري نداريم . بايد به سراغ سرمايه گذار بريم و اعتماد سازي كنيم تا او باور كنه كه مقامات محلي ازش حمايت مي كنن . ظهور سرمايه به حمايت نياز داره . من با وجود همه ي شايعات پشت سرم از هر كار آفريني كه بخواد در حوزه ي انتخابيه من سرمايه گذاري كنه حمايت مي كنم .

 از مخالفان و سنگ اندازان هم ميخوام در جلسه هاي ملاقات عمومي در دفترم حاضر بشن و پاي صحبت پدر و مادر بيكاران بنشينند . مهم ترين سرمايه ام اعتماد مردمه . مردم در دو دوره ، عليرغم شايعات ، به من راي دادند . من بدهكار مردمم . فكر كنم ايجاد اشتغال براي فرزندان مردم وظيفه ي منه

 o از وضعيت نساجي تلار صحبت كرديد ماشين آلات نو خريداري شده ، بخشي از اون نصب شده و فقط نصب بخش چاپ و تكميل مونده ، وضعيت نساجي شماره يك چي ميشه ؟
 - ماشين هاي اين شركت جديده اما قراره كارخونه به شهرك صنعتي منتقل بشه .

*و اما توريست محترم(به قول محمدصالح علاء جان!)

 o يه زمينه مناسب براي توسعه ي استان گردشگريه ، راحع به اين موضوع نمي خوايد صحبت كنيد ؟
- بخشي از مواهبي كه به ما رسيده خداداديه مثل جنگل ، كوهستان ، دريا و ... ما فقط بايد زير ساخت ها را ايجاد كنيم تا اين مواهب قابل استفاده بشه مواردي مثل جاده ، برق ، آب بهداشتي ، گاز ، ايجاد مراكز تفريحي ، هتل ها ، فرودگاه ها ، رستوران ها و سرويس هاي جمعي ، حتي دستشويي . برداشت من اينه كه دولت مردان ما هنوز به اين باور نرسيدند كه توريسم مي تونه در آمدزا باشه در كشور چهار فصل ايران ، براي درآمدزايي در بخش گردشگري حتما بايد زيرساخت ها رو ايجاد كنيم .

 نبايد از گردشگر واهمه داشت چون اونها جمعيت قليلي هستند كه از ما تاثير ميگيرند و نميتونند روي ما تاثير بگذارند.

 o شايد درآمد ما از نفت خيلي به ما اجازه نميده راجع به صنعت گردشگري فكر كنيم.
 - درسته ، اينو بگم كه سرانه ي هزينه ي اشتغال در بخش خدمات پايينتر از بخش صنعته . ما در بخش گردشگري مزيت هايي داريم كه در بخش صنعت نداريم ، اون هم مواهب خداداديه .

 o خود شما براي توسعه ي اين بخش چه كار كرديد ؟
 -من پي گيريهاي زيادي انجام دادم مثلا مطالعه ي پارك جوارم در سوادكوه رو بر عهده ي دولت گذاشتم اما دولت به تعهدات خود عمل نكرده ! دولت نقشه ارائه نداده و در مورد سازه ها هم كمكي نكرده . الان با پول سازمان گردشگري اومديم با يه مشاور صحبت كرديم . هزينه ي زير ساخت ها و ساخت سازه ها رو هم بر دوش دولت انداختيم ، همين طور هزينه آب و برق پروژه رو به گردن سازمان گردشگري انداختيم .

 به دنبال چند منطقه گردشگري ديگه هم هستيم از جمله درياچه شورمست و برج لاجيم . اين مناطق گردشگري شناسايي شده اند و ما قصد داريم با بودجه دولت زيرساخت ها رو اجرا كنيم . اينرو هم بگم كه شش منطقه رو جزو مناطق ملي ثبت شده قرار داديم از جمله : پارك جوارم ، پارك تلار ، درياچه شورمست و برج لاجيم . قرار شده كه تجهيز و احداث زير ساخت ها رو دولت اجرا كنه ، استاندار هم پي گير كار باشه .

 o يعني اين پروژه ها و طرح ها رو شخص آقاي رعيت پي گيري كرده ؟
 - بله ، من پي گيري كردم . پارك جوارم مصوبه دولت خاتمي رو داره ، بقيه رو هم در اين دولت پي گيري كردم . در دفتر آقاي سعيدلو ـ معاون اجرايي رييس جمهوري ـ طرح ها رو مصوب كرديم .

*شيرين چون عزل ونصب!

 o چقدر در عزل و نصبها دخالت مي كنيد ؟
-از دخالت در انتصابات پرهيز مي كنم و اصلاً وارد بحث عزل و نصب ها نمي شوم . البته براي انتصابات معمولاً با نماينده هاي شهر هماهنگي صورت مي گيره .

 o سه مورد خاص مثال مي زنيم راجع بهشون توضيح بديد : انتصاب رييس دانشگاه آزاد جويبار ، رييس دانشگاه آزاد سوادكوه و مدير كل تأمين اجتماعي مازندران.
- آقاي دكتر حلاجيان ـ رييس دانشگاه آزاد قائم شهر ـ سه نفر رو براي رياست دانشگاه آزاد جويبار پيشنهاد داده بودند كه بنده هم يك نفر رو از اون فهرست سه نفره انتخاب و پيشنهاد كردم .

 رييس دانشگاه آزاد سوادكوه از وابستگان بنده نيستند ، براي انتصاب وي با من هماهنگي كردند و بنده هم مخالفت نكردم . همانطور كه گفتم من معمولاً در عزل و نصب ها دخالت نمي كنم ، فقط با بنده هماهنگي مي شود . در مورد تامين اجتماعي هم بگويم كه آقاي استاندار به بنده گفتند : « شما با آقاي مصري ـ وزير رفاه ـ صحبت كنيد كه نيروي غير بومي به مازندران نياورد » چون من و آقاي مصري دوست هستيم ، پيغام استاندار رو به ايشون رسوندم و مدير كل فعلي از بين گزينه هاي مختلف انتخاب شد .

*شايعات اساسي!

 o آقاي رعيت ! اساساً شايعات زيادي متوجه شماست ! به برخي از اونها پاسخ داديد . شايعه ي ديگر اين بود كه مي گفتند شما و همسرتان به اتفاق نامزد انتخابات مجلس هشتم خواهيد شد كه البته بعد از پايان زمان ثبت نام كانديداها اين شايعه خود به خود دروغ از آب در اومد . چرا پشت سر شما شايعه زياده ؟
 - پشت سر آدمي كه كار مي كنه شايعه زياده . آدم هايي كه منشأ اثر و دگرگوني هستند در معرض شايعه هستند . اين شايعات براي خارج كردن افراد تاثيرگذار از ميدانه . بعضي شايعات هم بخاطر مسئوليت فرد در جغرافياي شهريه . بسياري از اين شايعات در زمان انتخابات جلوه و رنگ بيشتري پيدا مي كنه و بعد خاموش ميشه .
 شايعه سازان چند هدف دارند : اول اينكه دوستاني كه براي آن فرد خاص كار و از او حمايت مي كنند دلسرد و نااميد بشن و دست از حمايتش بردارن و دوم اينكه حمايتها از اون فرد كمتر بشه . در فضاي سياسي كشور ما شايعه سازها دين و تقوا و اخلاق را رعايت نمي كنند و وارد حريم خصوصي افراد ميشن . اونها با آبرو و حيثيت آدمها بازي مي كنند .

 به نظر من حرمت آدمها از حرمت كعبه هم بالاتره ! به باور بنده طرفداران برخي رقبا كه به نوعي به حاكميت وصلند و مي دونند كسي به اونها چيزي نميگه به شايعه سازي و شايعه پردازي اقدام مي كنن . مثلاً ميگن كه فلاني مشكل مالي يا اخلاقي داره . تا موقعي كه بنده نماينده باشم اين شايعات وجود داره اما اگه بگم قصد ندارم كانديدا بشم اين شايعات حذف ميشه ! اگه من نيام ، تخريب كنندگان با من رفيق ميشن و ميگن : « لطفاً از ما در انتخابات حمايت كنيد ! » ريشه ي اين حرفها ، حساسيتهاي انتخاباتيه .

بگذاريد شفاف تر بگم ؛ من اون موقع كه در بازرسي كل كشور بودم و بعد در كميسيون صنايع فعال شدم ، اشتغال ايجاد مي كردم اما رقبا و شايعه پردازان مي گفتند : « اين جوونها حتماً بعد از انتخابات اخراج ميشن ، اينها مانور انتخاباتيه ! » بعد ديدند نشد ، اومدند گفتند : « اين هنر نيست كه ما جوونها رو ببريم خارج از استان مشغول كار كنيم ، اگر مي تونيد همينجا اشتغال ايجاد كنيد » بعد ما اومديم شهرك هاي صنعتي رو در منطقه مستقر كرديم . در اين مرحله شايعه سازان گفتند : « مي دونيد چيه ؟ اين فرد در اين شهرك ها سهامداره ! » در حالي كه صد در صد سهام مال دولته . وقتي هم رفتيم سرمايه گذار آورديم ، گفتند : « آقاي رعيت شريك سهام دارهاست ! » ما ياد نگرفتيم مثبت فكر كنيم و نفي ديگري رو اثبات خودمون مي دونيم .

 o متاسفانه همين طوره . اصلاً يكي از موانع توسعه ي استان وجود همين شايعه پردازانه ، در اين وضعيت سرمايه گذار اصلاً وارد استان نميشه و هيچ كس هم مايل نيست قدم مثبتي برداره چون ممكنه اتهامات و شايعاتي بهش بچسبه و اَنگ بخوره . به نظر خودتون شما چقدر در مورد تحقق شعار اشتغال براي جوونها موفق بوديد ؟
 - در اين زمينه مردم بايد قضاوت كنند . مردم مي تونن منو با همكارانم در مجلس ششم و هفتم مقايسه كنند . هر قضاوتي كنند من پذيرا هستم بنده همين حالا بعضي از بيكاران رو به خارج از استان هدايت مي كنم ، به شركت هاي بزرگ صنعتي در تهران ، عسلويه ، ماهشهر و ... بخشي از جويندگان كار رو هم به شهرك هاي صنعتي و واحدهاي صنعتي جديد در منطقه هدايت مي كنم .

*صنعت در شهرک !

 o شما در احداث شهرك هاي صنعتي ، توسعه اين شهرك ها و جذب و هدايت سرمايه گذاران و كمك به ارائه تسهيلات به اونها گامهاي خيلي خوبي برداشتيد . در مورد اين شهرك ها هم صحبت مي كنيد ؟
 - بله ، قائم شهر و سوادكوه و جويبار ويژگي هاي خوبي داره ، ما از اين ويژگي ها استفاده كرديم و شهرك صنعتي رستم كلا رو در جاده جويبار احداث كرديم . كلنگ اين شهرك در آبان ماه سال جاري زده شد ؛ كار بزرگيه . اين شهرك بستر مناسبيه براي استقرار صنايع و كاهش بيكاري .

شهرك صنعتي بِشِل سوادكوه رو هم توسعه داديم . اينجا ظرفيت 188 فقره قرارداد و اشتغال 5600 نفر رو داره كه فعلا" با 11 فقره قرارداد ، 470 نفر در اون مشغول به كارند . بايد به واحدهاي بزرگ اين شهرك هم اشاره كنم . واحدهايي مثل توليد ليفتراك ، سيستم سوخت رساني خودرو ، خزر شير ، واحد توليد كپسول هاي CNG ، واحد توليد انواع سنسور ، هيبريد و هواكش خودرو و ... .

در كارخانه نئوپان چالي شيرگاه هم 650 نفر مشغول به كار هستند كه از ابتداي قضيه من پي گير بودم و حضور داشتم . اين رو هم بگم كه صحبتهايي شده تا پادگان سپاه رو بخريم و شهرك صنعتي بشل رو توسعه بديم .

*اعتراض!

 o چرا نسبت به سفرهاي رييس جمهوري به استانها اعتراض كرديد ؟
 - اصل سفر و ملاقات هاي رييس جمهوري باعث شناخت بيشتر مشكلات و ديدار با مردم ميشه كه در جاي خودش خوبه ، اما نگراني ما از دادن وعده هاي ناممكن و زياد و افزايش مصوبات غير كارشناسيه . اين كار مطالبات مردم رو بالا مي بره . آقاي احمدي نژاد وعده هايي به مردم داده كه تحقق اونها منوط به تامين منابع ماليه و منابع اونها هم معلوم نيست . مثلاً احياي صنعت نساجي با كدوم پول ؟ احداث ورزشگاه ها با كدوم منبع مالي ؟

مديران دستگاه ها هم مجبور شدند بودجه هاي عمراني و ورزشي رو بابت قولها و وعده هاي رييس جمهوري اختصاص بدن ! من خودم با رييس جمهوري ديدار داشتم و از ايشان 300 ميليون تومن اعتبار ورزشي گرفتم . صد ميليون تومن براي قائم شهر ، صد ميليون تومن براي سوادكوه و صد ميليون تومن هم براي جويبار . در سوادكوه 50 ميليون تومن به سالن ورزشي آلاشت و 50 ميليون تومن به سالن كشتي پل سفيد اختصاص يافت . اعتبار قائم شهر به سالن هاي نيمه كاره ي المشير و كوشي كلا اختصاص يافت و در جويبار هم اعتبار به روستاهاي آستانه سر و بيزكي اختصاص يافت .

غير از اين من صد ميليون اعتبار از آقاي علي آبادي ـ رييس سازمان تربيت بدني ـ گرفتم براي سالن هاي قراخيل و چمازكتي قائم شهر . براي باشگاه نساجي مازندران هم 50 ميليون تومن اعتبار از آقاي علي آبادي و 40 ميليون تومن از آقاي احمدي نژاد گرفتم ( جمعاً 90 ميليون تومن )

*يه خاطره جالب!

o براي تلطيف مصاحبه ميشه يه خاطره شيرين از مجلس بگيد تا بريم سر وقت بقيه سوالهامون ؟
 - اخيراً مجلس براي تشكيل جلسه حد نصاب نداشت . عده اي از نماينده ها با آقاي احمدي نژاد به اردبيل رفته بودند . بعضي ها هم با آقاي خاتمي رفته بودند مشهد . مجلس از رسميت افتاده بود . آقاي حداد عادل گفت : « عده اي با رييس جمهوري قبلي رفتند ، عده اي با رييس جمهوري فعلي رفتند ، عده اي هم براي همراهي با رييس جمهوري آينده در مجلس ماندند ! » ( خنده حاضران )

*اعتماد به مجمع!

o آقاي رعيت ! چي شد به مجمع روحانيون مبارز و حزب اعتماد ملي وصل شديد ؟
 - من آدم سياسي نبودم و كاملاً اجرايي بودم ، اگر يادتون باشه در انتخابات مجلس ششم آقايان گرزين و نوري در قادم شهر جزء فهرست ائتلاف بودند . من از آقاي كروبي درخواست كردم كه نامم در فهرست مجمع روحانيون بياد . در هر دو دوره هم مورد حمايت مجمع بودم . رفاقت بنده با آقاي كروبي به قبل از نمايندگي بر مي گرده و در مجلس ششم بيشتر با ايشان مأنوس شدم .

كروبي فردي مخلص ، خدمت گذار ، لايق و توانمنده . جرأت و جسارت داره و تلاش زيادي براي حفظ تعادل مجلس ششم كرده . كروبي جلوي تندروي ها رو گرفت و خدمات زيادي انجام داد كه نبايد فراموش كرد . اگر كروبي نيود مجلس ششم منحل مي شد . در انتخابات رياست جمهوري ، بنده رييس ستاد استان شدم . بعد از انتخابات هم عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي در كشور شدم .

 o چرا در ميان اصلاح طلبان اين همه تفرقه و تشتت وجود داره ؟ مثلاً حزب شما قصد داره ليست مجزا ارائه بده ؟
 - به همون دليلي كه ميون اصول گرايان هم تفرقه و تشتت وجود داره . ما اساساً كار حزبي بلد نيستيم . به نظر من احزاب نبايد در قدرت شكل بگيرند بلكه بايد در ضعف شكل بگيرند.

 o عملكرد حزبتون رو چطور مي بينيد ؟
-اعتماد ملي امتحاني پس نداده . بايد موقعيت هاي سياسي پيش بياد تا مواضعي اتخاذ بشه و مردم نظر بدن . حزب اعتماد ملي از زمان تشكيل تا به حال مواضع معتدل و خوبي داشته چرا كه باور داريم مردم از رفتارهاي تند سياسي بيزارند .

 o فضاي مجلس هشتم رو چگونه پيش بيني مي كنيد ؟
 -به نظر من در اين دوره افراد اجرايي ، عاقل ، عملگرا و توانمند ، بدون گرايش هاي سياسي وارد مجلس مي شوند.

*اگر راي نياورديد...!

 o اگر در انتخابات پيش رو رأي نياوريد به كجا مي ريد ؟
 - به همان دستگاه نظارتي ، جايي كه محل خدمت منه .

 o ميگن شما بعد از انتخابات دوستانتون رو فراموش مي كنيد و فقط شب انتخابات به ياد اونها مي افتيد ، درسته ؟
 - هرگز ، هميشه رفقايم رو حفظ مي كنم ، مي تونيد از خودشون بپرسيد .

*وچند سئوال کوتاه !

 o بارزترين خصوصيت اخلاقي شما چيه ؟
 - صبر و قدرت تحمل بالا

o و يك ويژگي اخلاقي كه دوست نداريد داشته باشيد ؟
 - خودخوري ! از بعضي حرفها و شايعات ناراحت مي شم . اينكه مي بينم بعضي از آدمها مرتب موضع عوض مي كنند و دو چهره و رياكارند ناراحت مي شم و خودخوري مي كنم

 o خريد خانه با شماست يا خانوم ؟
 - خريد با خانوم و بچه هاست . اما از قيمت بالاي اجناس خبر دارم . خانوم كه خريد مي كنه ميگه كه قيمت ها چقدر بالا رفته.

 o تلويزيون تماشا مي كنيد ؟
 - خيلي كم ، فقط اخبار گوش مي كنم.

 o فيلم چي ؟ اهل سينما هستيد ؟
 - خيلي كم ، اما به كارهاي حاتمي كيا علاقه مندم . بعضي از قسمتهاي سريال حلقه سبز رو تماشا كردم . سريالهاي ماه رمضون هم خوب بود در ضمن فيلم آقاي ملاقلي پور ـ ميم مثل مادر ـ هم خيلي تاثيرگذار و خوب بود.

 o اسم آخرين كتابي كه خونديد ؟
 - كتاب « تغييرات فرهنگي در ايران » كه ناشرش پژوهشكده تحقيقات استراتژيكه.

 o رنگ مورد علاقه شما ؟
 - سبز.

*مخالف سهميه بندي!

 o نظرتون راجع به اجراي طرح سهميه بندي بنزين چيه ؟
 -مخالف اين طرحم و در مجلس هم به آن رأي منفي دادم . ما به دنبال افزايش منطقي قيمت بوديم ( همان افزايش 20 درصدي سالانه ) ابتدا بدون كار كارشناسي گفتند قيمت بنزين سه سال ثابت بمونه اما يك دفعه اومدند سهميه بندي كردند !

 
اين طرح تالي فاسدهاي زيادي داره مثل دلالي ، فروش آزاد بنزين و كارنكردن ماشينهاي عمومي . با طرح سهميه بندي بخش خدمات صدمه ديده ، شغل هايي از بين رفته يا آسيب ديده و ... البته افراد متمكن مشكلي ندارند ، اونها يا وانت مي خرند يا از سهميه ديگران استفاده مي كنند ! براي كاهش مصرف راه هاي ديگه اي وجود داره مثل فعال كردن ناوگان هاي ريلي ، اتوبوسها و مترو . الان خودروها دوگانه سوز ميشن اما جايگاه كافي نداريم.

 o ماشين شما چيه ؟
 -زانتيا كه مجلس در اختيار ما گذاشته ، 11 ميليون نقدي داديم و 11 ميليون هم قسطي.

*باز هم چند سئوال کوتاه!

 o اهل سفارش و پارتي بازي هم هستيد ؟
 - هرگز ، اما براي اشتغال جوونها توصيه فراوان مي كنم . براي احقاق حقوق مردم هم توصيه مي كنم اما از تلفن و سفارش و دخالت بيزارم .

 o خالي بندي كه نمي كنيد ؟
 - اصلاً ، هميشه با واقعيت زندگي مي كنم . اهل چاخان و خالي بندي نيستم و الكي وعده نمي دم . مردم رو هم به امر غير واقعي اميدوار نمي كنم . اميدوار كردن به امر غير واقعي يه نوع كلاهبرداريه . بايد با مردم شفاف و صريح بود .

 o آخرين بار كي گريه كرديد ؟
 - با جمعي رفته بوديم بهزيستي ، تعدادي از دختربچه هاي تحت پوشش بهزيستي سرودي خواندند كه من و همراهانم تحت تاثير قرار گرفتيم و گريه كرديم ( آقاي رعيت فيلم اين مراسم رو كه با موبايلش گرفته به ما نشان مي دهد )

o دوست داريد با خانواده به پارك يا كوه برويد ؟
 - دلم ميخواد اما كمي سخت است ، چون ارباب رجوع مراجعه مي كنه و به خانواده نمي تونم برسم .

 o سرمربي تيم نساجي مازندران كيه ؟
 - آقاي طالبي ، اين رو هم بگم كه من چند ساله که عضو هيئت مديره باشگاه فرهنگي ورزشي سايپا هستم.

*كارت سوخت : چيز بي خود

 o بعد از اين كلمه هايي كه من ميگم ، فوري يه كلمه بگيد :
 o خاتمي: متانت
o احمدي نژاد : فعال
 o زن دوم : اضمحلال زندگي
o بيكاري : ناهنجاري
 o نماز : واجب
o تلويزيون : تفريح
o خواب : استراحت
 o كارت سوخت : چيز بي خود
 o پول : چرك
 o مجلس : قانون گذاري
 o حداد عادل : مبصر
 o كروبي : اخلاص
o اينترنت : دنياي جديد
 o قائم شهر : عشق

o براي ورود به مجلس ششم و هفتم چقدر خرج كرديد ؟
-مجلس ششم مجموعاً 20 ميليون تومن و مجلس هفتم كه در دو مرحله بود مجموعاً 50 ميليون تومن . بيشتر اين مبالغ رو خودم تامين كردم و بخش كمتري هم دوستانم كمك كردند.

*حرف آخر

 o در پايان به مردم حوزه انتخابيه خودتون چي ميخوايد بگيد ؟
 - مي خوام بگم رعيت مردم بودن افتخار بالايي است كه نه خداوند متعال به هر بنده اي ارزاني مي دارد و نه مردم هر كسي را سزاوار چنين مرتبتي مي شمارند . آنچه ره توشه دارم درسهايي است كه از نجابت ، صبوري ، متانت و گذشت مردم شهرم در ذهنم نقش بسته است . خوشحال خواهم شد مردم مقايسه اي بين عملكرد بنده و همكارانم در مجلس ششم و هفتم داشته باشند تا اگر تمايل داشتند بار ديگر به من اعتماد كنند .