دوشنبه 8 مهر 1387-0:0

از انتخاب خود سخت پشیمانيم

يادداشتي از: شیخ صفر قاسمی-رامسر


*قاسمي رييس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي رامسر در دولت اصلاحات است.اين يادداشت هم چندي پيش در هفته نامه محلي موج شمال منتشر شده است.

اعضای محترم شورای اسلامی شهر مظلوم رامسر

با درود و احترام به تمامی شما شوراییان و ارادت خاص به بعضی از شما  ، اجازه می خواهم نکاتی را من باب تذکر و یادآوری،بیان نمایم تا شاید در این مقطع حساس و نگران کننده به کار آید:

به یاد بیاورید:

در کوران تبلیغات انتخابات شوراها چه امیدها و نویدهایی را در دل شهروندان رامسری روشن کردید: بعضی از شما در تبلیغات زودرس انتخاباتی با سوار شدن برموج کمبودها و دشواریها ی شهری ، چه بداخلاقی ها و بی تقوائیهایی از خود بروز دادید.

بعضی از شما با تصویر های شاعرانه و نرم ، از ساختن شهر و بیان آرمانی نگاه معصومانه خیل عظیم جوانان را به سمت خود جلب کردید.

بعضی از شما با انتقاد از اسلاف مبنی بر خودخواهی  و خود محوری ، شهری برای همه را برای مردم نقاشی کردید.

بعضی از شما با انتقادات آتشین از عدم اعتماد به جوانان و توانائیهای نیروی های بومی، از غیر بومیان حاکم انتقادو مردم را به نیروی فکری و توانایی عملی جوانان امیدوار کردید.

دههاو دهها انتقادهای وارد و ناوارد و صدها وعده و وعید ممکن و ناممکن.

به یاد بیاورید:

 ـ فردای پیروزی در کوی و برزن مردم را گرد خویش جمع کرده و از پیر و جوان ، آگاه و ناآگاه ، خوابیده و بیدار ، زن ومرد ـ رهنمود خواستید و در خانه های خدا ( به چه نیتی  خدا می داند) مردم را به هیجان آوردید که فلان است و فلان.

 در مجامع عمومی و خصوصی وارد شده و سعی نمودید با وعده هایی که در توان یک دولت هم نیست و حرکات شعاری افکار عمومی را به سمت خود جلب کنید.

بیاد بیاورید: که با کدامین نیّت ( خدا می داند) انتخاب شهردار را در بوق و کرنا کردید، رامسرهای متخصص و دلسوز را به یاری طلبیدید و آنچه  که نباید با حیثیت و آبروی خلق الله کردید.

بیاد بیاورید در بحث شهردار اول چنان کودکانه بی تدبیری کردید که مردم کوچه و بازار که کاری به کار متولیان امور ندارند از زیر و بم شما خبردارشدند و چنان کمبودهای شخصیتی و ندانسته های خود را بیرون ریختید که شهر تهوع گرفت. عاقبت کارآن شد که نمی دانم فردای قیامت چه جوابی برای خدا و خلق خدا خواهید داشت.

بیاد بیاورید شهرداری را آوردید که یک روز تجربه مدیریتی نداشت ، اداره یک سازمان کوچک را تجربه نکرده بود  و شهرداری را نمی شناخت ، شهر ، مردم ، نخبگان ، روحیة پرسنل خدوم و زحمتکش شهرداری را نمی شناخت.

 از فردای آوردنش چنان کردید که معلوم بود پس فردا باید برود.

بیاد بیاورید: از فردای انتصاب شهردار بعضی از شما فراموش کردید که شورا هستید و کار شهرداری با شهردار است.چنان ژشت شهرداربودن گرفتید و دست به کارهایی زدید که بنیان کار شهرداری را بر باد دادید و معلوم نیست جبران خسارت  های ناشی از دخالت  های فردی بعضی از شما را چه زمانی باید محاسبه و چگونه باید از شما پس گرفت.

بیاد بیاورید؛ظرفیت سیاسی بعضی از شما چقدر پایین بود . بیاد بیاورید؛ ثبات رأی شما چقدر است.بیاد بیاورید چقدر تصمیمات  عملی گرفتید و از همه مهمتر بیاد بیاورید با آراء مردم، این حق النّاس  چه کردید.

بیاد بیاورید و بیاد بیاورید .از شما نمی خواهم به زبان بیاورید، فقط در این ماه خدا  ، ماه توبه و بازگشت به ذات پاک ربوبی و در آستانة شبهای قدر وجدان خویش را قاضی قرار داده و در محضر خدا خود را ارزیابی کنید. در محضر خدا از گردنکشی ، کبر ، غرور و منیّت های زودگذر بپرهیزید  که پایان خوشی نخواهد داشت.

ازآنجا که در تخصص و تجربه مدیریتی بعضی از  شما، تردیدی نیست  می پرسم:

1)چرا فرایند تلخ و زجرآور انتخاب شهرداراول برای شما درس عبرت نشد.

2) چرا رفتار کودکانه و بهانه های بنی اسرائیلی و فرافکنی بعضی از شما رنگی از پختگی و نجابت به خود نگرفت.

3) چرا پس از یک سال ونیم نیاموختید که کار شورا یی ، یعنی شفاف بودن ، پذیرش  نظر جمع ، اعتماد به آرای عمومی ، فراموش  کردن  خطاهای جزیی ، تصمیم سازی و تصمیم گیری ، دوری از دخالت های نابجا  در کار شهرداری و پیمانکاران

4)چرا پس از رفتن شهردار مستعفی ـ جناب آقای مهندس قربانی که قربانی بی تدبیری شماها شد ـ مردم خوشحال نشدند.

5)چرا در تصمیمات خود با افراد امین ، دلسوز ، متخصص و بی نظر مشورت نمی کنید. اگر مشورت می کنید توصیه میکنم در سلامت مشاورین خود تجدید نظر کنید.

6) چرا نمی توانید همدیگر را تحمل کنید : هر کدامتان  می خواهید تمام شورا باشید. به قول جمعی از شهروندان، شورای رامسر نیاز به شورای حل اختلاف دارد.

7) چرا خود محوری ومنیّت را به جایی رساندید که جمعی از مردم که شما در انتخابات سنگ آنها را به سینه

 می زدید  به  طعنه پیشنهاد می دهند؛ شورای شهر ، رامسر را به پنج بخش تقسیم کند. هر بخش را به یک عضو بسپارد و هر عضو هم یک شهردار برای خود تعیین کند تا به خلق خدا آنگونه که می خواهند خدمت کنند.

باز هم از شما می پرسم:

8)ملاک شما در تعیین سرپرست دوّم چه بود؟ نحوه انتخاب شما چگونه بود؟ چرا جوانب را بررسی نکردید؟

9) آیا می دانید با انتخاب این سرپرست بدون رایزنی با بدنه کارشناسی شهرداری و ایجاد ارتباط با آنان ، چه ضربه سختی به مشروعیت و مقبولیت خود وارد کردید؟

10) آیا در زمان انتخاب سرپرست فعلی، به حق امضاء دوم در شهرداری و پیامدهای آن فکر کردید که با ایجاد

پست های موقت چه ضربه ای به روحیه افراد وارد می کنید؟

11)آیا می دانید بسیاری از نخبگان شهری ، سازمانهای مردم نهاد ودلسوز شهر، اصناف ، بازاریان ،کسبه ، فرهنگیان، و سایر اقشار شهری خود را از شما مبری می دانند و از انتخاب خود سخت پشیمان هستند.

12) آیا می دانید با حرکات ناشیانه و احساساتی با حیثیت  اجرایی نیروهای جوان و کارآمد شهر بازی کردید؟

13) آیا می دانید با سوزاندن فرصت ها پروژه های نیمه تمام  همچنان راکد ماندندو پروژه ی تازه ای کلید نخورد،

نمی دانم  چگونه  باید این زیان را جبران کنید؟

14) آیا می دانید رفتار شما با نیروهای بومی و متخصصانی که به آبادانی شهر و بهبود اوضاع و به سر انجام رساندن اوضاع آشفته ناشی از رفتار زشت و غیر شورایی شما ایجاد شده فکری می کنند، چگونه است؟

اگرچه فرصت ها از دست رفت ولی گفته اند : ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است.

همتی کنید و ما را از خجالت و شرمندگی در نزد مردم برهانید.

از خدای بزرگ وشهید محراب این ماه برای اصلاح امور  طلب کمک می کنم و شما را به خدا می سپارم .

باشد تا زمان بین این مردم و شما قضاوت کند.