سه شنبه 24 دی 1387-0:0

چرا استان جدید؟

يادداشتي از:بهمن صادقی لاریمی، کارشناس استانداری اصفهان


که مازندران شهر ما یاد باد/ همیشه بر و بومش آباد باد

 مدتی است که عناوین خبری ایجاد استان جدید در غرب مازندران در سایت "مازندنومه" نظرم را جلب نموده و مناسب دیدم مقاله ای دراین خصوص بنويسم.

 بنده هرچند در استان دیگری مشغول کار می باشم ولی هم از نزدیک و هم از طریق مطبوعات و سایت های خبری اخبار مرتبط با استان مازندران را پی گیری می نمایم .

 هم استانی عزیز؛ باعنایت به تجربه کاری لازم دیدم دراین خصوص نکاتی را به استحضار برسانم.

رشدو توسعه یک فرایند بلند مدت ، همه جانبه ، جامعه نگر و... است و رشد و توسعه استان مازندران نيز جدا ازاین قانون نيست.این موضوع به خصوص يعني تفکیک و جدایی در استان مازندران مربوط به یکی-دو دهه اخیر نمی باشد وسال هاست استان ما این زخم مزمن را همراه خود دارد .

مهمترین دلایل آن عملکرد بعضی از مسِئولان طراز اول استان ازجمله تعدادی از نمایندگان محترم در مجلس ، مسئولان دستگاه های اجرایی و... است.

آن ها قبل از اینکه در پی شناسایی قابلیت ها،توانمندی ها، ضعف ها ومشکلات اساسی استان باشند، مشغول کارسازی برای حوزه های انتخاباتی خود هستند یا فعالیتهای عمرانی را به مناطق خودسوق می دهند.

 زمانی غرب استان، زمانی شرق استان و زمانی مرکز استان! البته موفقیت آن ها بستگی به قدرت چانه زنی شان دارد .

عمده مشکلات استان از همین جا ناشی می شود .البته مشکلات اساسی و کلیدی استان مازندران یکی دو تا نیست که در این جا به بعضی از مهمترین آن ها خواهیم پرداخت:

 1- مشکلات کشاورزی : هنگام برداشت محصولات کشاورزی و باغی، قیمت محصولات به خاطر واردات بی موقع از خارج آن قدر ارزان است که در بعضی از مواقع جمع آوری محصول هم صرفه اقتصادی ندارد.

نبود صنایع تبدیلی مناسب کشاورزی و نبود سدهای آبی از جمله مشکلات کشاورزان ماست.بااینکه میانگین بارندگی این استان بیش از800 میلیمتردرسال است، بعضی از سال ها با خشکسالی مواجه هستيم.

 2- نبود راه مناسب غربی-شرقی که این پروژه سالها نیمه تمام مانده و رفت و آمد در این محور بامشقت همراه است.نيز نبود کمربندی های مناسب شهری(بااینکه سه محور استراتژیک از تهران به این استان وجود دارد اما هیچکدام دوبانده نیست.)

3- واگذاری بی رویه وغیر اصولی مرغوب ترین زمین های ساحلی به دستگاه های دولتی سایر استان ها و به اشخاص خصوصی که تقریبا در هیچ استانی این واگذاری ها به دیگران با این ابعاد وجود ندارد. واگذاری های بی رویه جاذبه های توریستی ، فرهنگی و عمومی رابه جاذبه های شخصی و غیر عمومی تبدیل نموده وسودآوری بخش گردش گری راچه در زمان حال و چه در آینده باچالش جدی مواجه نموده است.درحقیقت زمینی در ساحل دریا نمانده است که بخواهند برای آینده برنامه ریزی نمایند!

 4- نابودی تدریجی تالاب ها، رودخانه ها ، تخریب جنگل هاو...

 5- در بخش ورزش به طورمثال بااینکه استان مازندران حدود 40 تا 50 بازیکن فوتبال در لیگ برتر کشور دارد مسئولان محترم استان نتوانستند یک تیم دولتی دراستان ایجاد نمایند؛درصورتی که بعضی از استان ها بیش از دو تیم دولتی دارند.(هما ن یک تیم خصوصی شموشک نوشهر هم نتوانست با تیم های میلیاردی دولتی رقابت نماید و بدون هیچگونه کمکی از لیگ برتر حذف شد. دراین خصوص داستان تیم نساجی مازندران غمبارتر از است.)

  باعرض پوزش ازهمه مازندرانی های عزیز متاسفانه باید اعتراف کنیم بعضی از ما مازندرانی ها بیشترپنجه تو صورت هم می کشیم ودرحال خالی کردن زیرپای همدیگر و...هستیم تا فکرهمدلی اتحادوهمبستگی،لذابرای حل مشکلاتی از این قبیل ،همدلی، همفکری، تعامل واستفاده از همه نیروهای توانمند و استفاده از همه قابلیتهای خدادای ضروری است.

نبايد با ایجاد هرمشکلی مثلا" دریک محله ، روستا را به دوقسمت علیا و سفلی تقسیم کنیم، یا برای حل مشکل یک شهر، شهر رابه جنوبی و شمالی تقسیم نماییم يا مثلا" برای حل مشکل استان ، استان را به شرقی غربی تقسیم نماییم که خدای نکرده کار به جای خطر ناک و غیر قابل پیش بینی تبدیل شود .

هم استانی های عزیز غرب مازندران، برای حل مشکل منطقه به کار بردن الفاظی همچون زندان جغرافیایی ،خلاصی از شرمدیران غیر بومی ، فقط استان جدید و... در شان مردم بافرهنگ و فرهیخته آن مناطق نیست .

همه مان دیدیم که یک رنگین پوست آفریقایی تبار رییس جمهور بزرگترین کشور سرمایه داری جهان شده حال نحوه برخوردمارا ببینيد!

 دراین زمینه ضمن تاکید بر استفاده از همه شایسته ها و توان مندی های انسانی موجود با اولویت استفاده از نیروهای بومی، بايد گفت حساسیت بیش از حد نسبت به نیروهای شایسته غیربومی چه بسا ضررهای جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت.

توسعه به افکار بلند ،همت والا و جامع نگر نیاز دارد. امروز جهان به این نتیجه رسیده است که لازمه رشد وتوسعه یکدلی و اتحاد می باشد، مثل اروپای واحد ، پول واحد،مناطق اقتصادی سیاسی واحد و...حال ما برای توسعه، ساز جدایی سر می دهیم و برعکس همه عمل می کنیم.

ایجاد استان جدید ، ساختمان های اداری جدید ، چارت سازمانی جدید و..... مي خواهد که ضمن تحمیل هزینه های فراوان مشکلی هم حل نمی شود.دفاع از استان ومناطقی از استان باید ازطریق ارائه آمار و ارقام کمی و شاخص های اقتصادی و اجتماعی و... توسط مسئولان و همه افراد صورت گیرد.

از طرفی استان مازندران تاوان جنگلهای سر سبز و دریای نیلگون را می پردازد. تصور همگان این است که این استان بسیار توسعه یافته است در صورتی که این گونه نیست .

 کمبود زمین ، تراکم بالای جمعیت، عدم استفاده از فن آوری های نوین کشاورزی ، بیکاری بالا،ارزانی محصولات کشاورزی نسبت به سایر محصولات و... استان مازندران را از بسیاری از استان های کشور عقب انداخته، لذا راهی جز همدلی و تلاش همگانی وجود ندارد .

کوچک کردن استان وتقسیم آن به مناطق کوچک تر چاره کار نیست. استان های بسیاری در کشور وجود دارند که چندین برابر استان مازندران هستند ولی بحثی از تفکیک و جدایی نیست .

برای مثال استان کرمان با 175069 کیلومتر مربع، استان سیستان و بلوچستان با 187502 کیلومتر مربع، استان فارس با 122400 کیلومترمربع، اصفهان با 107027 کیلومتر مربع و.... حال استان مازندران با24091 کیلومترمربع که یکی از کوچک ترین استانهای کشور می باشد- اگر دو قسمت شود-به نظر بنده هرکدام از انها در شان نام بزرگ وافسانه ای مازندران نمی باشند و بهتر است نام دوروستای بزرگ شرقی و غربی برانها گذاشت، چون استان شدن یک ویژگی ها و ضوابطی می خواهد که هر منطقه جدید واجد آن نمی باشد.

چنانچه استان به دو قسمت تقسیم شود، پیشنهاد می شود نام زیبای مازندران را برای همیشه به بایگانی تاریخ بسپاریم تا خیال همه کسانی که به فکر مناطق جدید ،استان جدیدو...هستند راحت شود.