سه شنبه 13 مرداد 1388-0:0

دگرگونی ساختاری در جامعه ایرانی میراث مشروطه است

گفت و گو بادکتر مهدی رهبری- استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه مازندران-به بهانه 14 مرداد، روز صدور فرمان تاریخی مشروطیت


 اشاره:

 103 سال پیش در چنین روزی فرمان مشروطیت صادر شد. جنبش مشروطيت بدون شك از رويدادهاي مهم و تأثيرگذار در تاريخ تحولات سياسي ايران محسوب مي‌شود.

 اثرات اين رويداد در زندگي فرهنگي و سياسي مردم، از ساير حوادثي كه تا آن تاريخ در كشورمان پديد آمده بود، عميق‌تر بوده است.

کتاب" مشروطه ناکام: تاملی در رویارویی ایرانیان با چهره ژانوسی تجدد" که توسط دکتر مهدی رهبری استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه مازندران به رشته تحریر درآمده است از منظری آسیب شناسانه به بررسی زوایای مختلف این جنبش با دوروش علمی هرمنوتیک و گفتمانی پرداخته است .

 کتاب" مشروطه ناکام ؛تاملی در رویارویی ایرانیان با چهره ژانوسی تجدد" به بررسی ماهیت مشروطه خواهی در ایران در 6 فصل" ایران در آستانه تجدد"،"گفتمان اصلاحات"،"گفتمان ترقی"،"گفتمان توسعه"،"گفتمان انقلاب" و" سخن پایانی "در 448 صفحه توسط انتشارات کویر ودر 1500 نسخه به چاپ رسیده است همچنین بزودی از این نویسنده کتاب دیگری با عنوان "مشروطیت و نوگرایی: تاریخ تحولات ایران در دوره قاجاریه "منتشر خواهد شد.

  دکتر مهدی رهبری در گفت وگو با امور رسانه هاي گروهي روابط عمومي دانشگاه مازندران با اشاره به اینکه آشنایی ایرانیان با مساله تجدد به تدریج و بعضا اشتباه صورت گرفته است ،مواجه شدن با نتایج منفی آن یعنی امپریالیسم و استثمار را به یکباره غیر منتظره دانست.

 وی قداست زدایی از حکومت و به پرسش گرفتن آنرا اولین دستاورد سیاسی مشروطه برشمرد و ادامه داد: تاسیس نهادهایی چون مجلس ،کابینه،شکل گیری مطبوعات ،احزاب،گروههای سیاسی،تدوین قوانین اساسی و مدنی به منظور تنظیم روابط میان ملت با دولت و ملت با یکدیگر ،برقراری نظام انتخابات که سبب مشارکت سیاسی مردم در تصمیم گیری و سرنوشت کشور می شد ،از دیگر دستاوردهای مهم سیاسی انقلاب مشروطه بوده است.

وی تلاش یکدست ولی ناکام جامعه و نیروهای مختلف برای صنعتی شدن و اصلاحات اساسی در ساختار روابط تولید طبقاتی ،توجه به لزوم برقراری نظام خدمات اجتماعی و اقتصادی برای اقشار ضعیف جامعه و تاکید بر نقش دولت در توسعه یافتگی را از ابعاد تاثیرات اقتصادی نهضت مشروطه عنوان و تصریح کرد: در بعد فرهنگی نیز تکان شدیدی بر تفکر سنتی جامعه ایران برای پاسخگویی به ملزومات دنیای جدید و خروج از رکود و رخوت تاریخی ایجاد شد.

 نویسنده کتاب مشروطه ناکام به رویارویی سنت و مدرنیته به شکل ایدئولوژیک و تلاش صاحبان این دو نحله فکری برای حذف یکدیگر به همراه غیریت سازی اشاره کرد و با اذعان به شکل گیری جنگ قدرت آورده است: در آن برهه از زمان راه حلهای مساله عقب ماندگی بر پایه منافع شخصی،صنفی و طبقاتی به جای منافع ملی ارائه شد .

 وی همچنین ضعف مدیریت و رهبری را از دیگر موارد ابتر ماندن مشروطه دانست و اظهار کرد: دور بودن مدیریت انقلاب مشروطه از جامعه و دردهای آن و اتخاذ سیاست نخبه گرایی زمینه ساز برداشت نادرست از مدرنیته و ایجاد پروسه غربی شدن شد.

دکتر رهبری با اشاره به بی توجهی سران این نهضت نسبت به آموزش همگانی مفاهیم و اندیشه های سیاسی در میان اقشار مختلف جامعه گفت: عدم آگاهی و درک درست مردم،نیروهای اجتماعی و گروههای سیاسی از مشروطیت و مدرنیته بدلیل کم توجهی به آشناسازی آنها با مفاهیم و اهداف مربوط به آن ،در ادامه این جنبش به عدم حمایت مردمی منجر و رویکرد شخص مداری به جای ساختارسازی برای قراردادن کشور در مدار توسعه حاکم شد.

 وی در ادامه برلزوم برخورداری از حمایت توده ای و طبقه اقتصادی همراه با احزاب و گروههای مختلف دارای پایگاههای اجتماعی برای پیروزی یک جنبش تاکید کرد و گفت: باتوجه به اینکه طبقه مدرن بورژوازی در ایران شکل نگرفت مدرنیته در ایران بر خلاف مدرنیته غربی دارای هیچ حامی اقتصادی نبود .

 این استاد علوم سیاسی بی توجهی متجددان به جنبه های نظری و فکری مدرنیته و غرب و مباحث بنیادین فرهنگ غربی را از دیگر دلایل ناکامی مشروطه برشمرد و خاطر نشان کرد :علی رغم اینکه بنای عظیم تمدن غرب بر مبنای فلسفه نهاده شده ،مطالعات دقیق و کاملی از سوی متجددان این دوره برای شناسایی آن انجام نشد و همین باعث عدم موفقیت آنان در شناخت مفهوم مدرنیته و چگونگی اجرای آن در ایران شد.

 وی همچنین تحت تاثیر قرار گرفتن اهداف مشروطه از بحرانهای اقتصادی ،فقر،نابرابری،ناامنی و وبه ویژه فاصله طبقاتی و تلاش برای رفع این نارسایی ها راموجب روی آوردن به دولت مقتدر و زمینه سازی برای کودتای 28 مرداد عنوان کرد.

دکتر رهبری به حضور عوامل خارجی در کنار عوامل داخلی برای ناکامی مشروطه اشاره کرد و بیان داشت: با توجه به منابع غنی زیرزمینی وموقعیت قابل توجه جغرافیایی ایران همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ بوده و از آنجایی که روند نوسازی در این کشور زمانی آغاز شد که به عنوان یک کشور ضعیف بازیچه دست قدرتهای بزرگ بوده است مداخلات مستقیم و غیرمستقیم آنان در تحت تاثیر قرار دادن جنبش مشروطه خواهی در وقایعی چون به توپ بستن مجلس اول،اولتیماتوم به مجلس دوم،تعطیلی مجلس سوم به علت اشغال ایران در جریان جنگ جهانی اول،روی کار آوردن حکومت پهلوی،اشغال ایران در شهریور 1320و کودتای 28 مرداد قابل مشاهده است.