دوشنبه 2 شهريور 1388-0:0

آموزه های امروزی از سریال های سیاسی افسانه ای

یادداشتی از:صادقعلی رنجبر ، عضو هیئت علمی دانشگاه-ساری


 در فرازهای پایانی سریال افسانه ای امپراطور بادها که این روزها افکار عمومی ما را درسطوح متنوع سنی متوجه خود نموده است،لازم دیدم تا به تاسی از سنت حسنه قرآنی،بصیرتی نموده و عبرتی بگیرم !

اگر چه نگارنده به محتوای کلی این سریال به دلیل شباهت با برخی از شعارهای صهیونیستی همانند شعار احیای امپراطوری بزرگ چوسان قدیم و باز پس گیری سرزمینهای اشغالی با دیده تردید می نگرد، اما در این افسانه و یا حداقل در ترجمه فارسی آن نکات ارزشمندی وجود دارد که در شرایط کنونی نیز کاربردی است و می توان توجه سیاسیون را به آن نکات جلب کرد.

همانگونه که در گذشته نه چندان دور،سریال طنز شبهای برره و امپراطور دریا نیز به نوعی دیگر از همین ویژگی برخوردار شده بودند.

 1-داشتن هدف والا و تاکید بر محوریت آن در همه تصمیمات و اتفاقات

 2-نادیده گرفتن کینه ها و کدورت های شخصی در حد پدر کشتگی به نفع مصالح عالیه حکومت

3-مشورت دهی شجاعانه مشاوران به امپراطور و پذیرش بی قید و شرط تصمیمات وی در ادامه کار

 4-تاکید موکد بر وحدت اقوام و قبایل و حفظ آن در شرایط بحران

 5-گرایش غلیظ تر دوست سازی مخالفان نسبت به دشمن پنداری دوستان

 6-استفاده مثبت از فرصتها و حوادث ریز و درشت جهت بهره گیری از تحولات بین المللی

 7-اتخاذ تصمیمات بزرگ در برابر تهاجمات مشکلات بزرگ داخلی و خارجی با ذکاوتهای سیاسی بالا

 8-درک ملموس توطئه های دشمنان و پرهیز از توهم پنداشتن توطئه ها و آمادگی دائمی نیروها

 9-پایبندی به تعهدات و خوشایندی دستاوردهای ناشی از صداقت و جوانمردی و صراحت مواضع

 10- حفظ احترام بزرگان جامعه در اوج قاطعیت و ممانعت از دخالت دادن مدیران میانی در آن

 11-حفظ جذابیت تصمیمات حکومتی در منظر تحلیل فرهیختگان و مدیران جامعه

 12-استمرار جریانات عاطفی در تمامی داستانها به عنوان اولویت دوم و انعطاف پذیری های نسبی

 13-تکریم مستمر شجاعان و فداکاران و فرهنگ سازی در جامعه

14-رشد پلکانی مدیران در فرایند آزمون وخطا و مراقبت از کارکردها علیرغم اعتمادهای اولیه

15-....

البته اگر بخواهم به این آموزه نگاری ها ادامه دهم،یقیناً مثنوی هفتاد من کاغذ می شود که طبعاً در حوزه و حوصله این مقاله نمی گنجد، اما انصافاً از این عناوین مختصر در حوزه عملکرد دو نوع برخورد در قالب دو امپراطوری بویو و گوگوریو و گاهی نیز امپراطوری هان،چه درسها و عبرتهایی می توان آموخت؟!

 موضوعات هدف گرایی،وحدت گرایی،دشمن شناسی، دوست سازی،شایسته گزینی و...بسیار اساسی اند که باید از این سریالها آموخت و خلاء امروزین آنها را در جامعه پر کرد.

 انتخابات اخیر و حوادث ناشی از آن که می توان تعبیر به زلزله و پس لرزه های آن نمود،نکات ارزنده زیادی را به توشه های تجربی سیاسیون افزود که تا قبل از آن به فکرشان هم خطور نمی کرد.

به جرات می توان گفت که سیاسیون ما نه آداب پیروز شدن را می دانستند و نه آداب ناکام شدن را ! متاسفانه در جبهه پیروز،عده ای مثل عناصری از قبایل بدوی، الیوم یوم الملهمه ! سر دادند و فاصله فرهنگی خود را با اسلام ناب محمدی به نمایش گذاشتند و در جبهه ناکام نیز عده ای مثل تازه بالغان احساسی،به خودزنی و خودکشی سیاسی در برابر ناکامی تن داده و تمامی دستاوردهای چند سال اخیرشان را به دست خود به آتش کشیدند.

 در این مصاف فقط دشمنان ما سود بردند وآتش فتنه دوستان و دوست نماها،مستقیماً به چشم نظام رفت؛ تا جائی که حتی اسرائیل جنایتکار،پس از یک پروسه30 ساله فرورفتگی مواضع نظامی،به خود جرات داد تا میدان دار اعلام جنگ به نظام جمهوری اسلامی،حداقل در حوزه جنگ سرد شود !

 اما مهم تر از حوادثی که در تحلیل مسائل،معلول تلقی می شوند،علتهای به وجودآورنده آنها هستند. از آنجایی که ما براین اعتقادیم،مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود برای رفع شبهات و تقویت باورها چه کرده ایم؟

 مثلاً این روزها که بحث انتصابات و معرفی وزرای پیشنهادی است، تا چه اندازه معیار شایسته گزینی لحاظ شده و چقدر می توان وزرای پیشنهادی رئیس جمهور را بهترین گزینه های موجود دانست؟ و در مقابل،نمایندگان دو طیف تا چه اندازه بنا را بر برخورد منطقی و جدای از حب و بغض های جناحی گذاشته اند؟

روزنامه ها و سایت ها و صاحب نظران سیاسی که در دو ماه گذشته رکورد فعالیت سیاسی خود را زده اند،حالا چگونه ورود کرده و یا قصد ورود دارند؟

 ما وقتی دیگری را به انصاف دعوت می کنیم،خودمان نیز باید طلایه دار آن باشیم :

 خوش بود گر محک تجربه آید به میان / تا سیه روی شود،هرکه در او غش باشد

 در دو ماه گذشته،آنهایی که جهت جلب توجه از قانون دم می زدند،در قانون گریزی روی همه قانون شکنان تاریخ را سفید کردند ! و آنانی که دم از عدالت میزدند، به عدالت نارو زده و آن را دستاویزی برای هتک حرمت بزرگان و روشی برای جمع آوری آرا قرار داده اند !

 آنانی که با پیشینه فتح لانه جاسوسی،به بیگانه ستیزی اشتهار داشتند،امروز به ستایش همان بیگانگان دلخوشندو آنانی که با مباحثی به ولایت پذیری شهره شده بودند،امروز به دور زدن همان ولایت، مبادرت می ورزند! و اینها نشان می دهند که برخی از ما باز هم با لجاجت و منافع جناحی،در درک علتها تعصبی نشان نمی دهیم و تنها دل به فروکش یافتن معلولها خوش می کنیم،فلذا با سرعت به سمت آینده ای می رویم که تکرار حوادث امروز باز هم می تواند به همان شکل و یا حتی شدیدتر محتمل و متصور باشد.

 الته نگارنده معتقد است که نمایندگان محترم مجلس در جلسه علنی 8 شهریور،می توانند با ایفای رسالت قانونی خویش و بدون حب و بغض هایی که از مدتی قبل بروز داده می شوند،عدالت پردازش به وزرای پیشنهادی را به نمایش گذاشته و تایید و رد قانونی را تجربه نمایند و با این جهاد،فرهنگ سازی کرده و جامعه را از نگرانی در باره مردمسالاری دینی بیرون آورند و با این شبهه که هم مرامی سیاسی قوای سه گانه،آفت دمکراسی است،در عمل مقابله تمایند.

ضمن اینکه،استقلال عمل نمایندگان قطعاً و حتماً به معنای گرایش به رد وزرای پیشنهادی نیست ،بلکه تاکید بر رفتار منطقی و مستند قانونی است.