من با نوشته م.ر.دانشجوموافقم دكترشهابي با فراست هرچه تمامتر هم نقدش را نوشته وهم حرفش را زده ودرعين حال واقعيات را بيان كرده.مطالب ايشان را درمورد مسائل سياسي منطقه هم از اين فرمول استفاده مي كند.

نقد آقای دکتر با زیرکی و فراست ستودنی نوشته شده است من معتقدم اگر کسی با الف بای امور سیاسی آشنائی داشته باشد و یا شخصیتی دور اندیش و خردمند و بر خوردار تجارب سیاسی اجتماعی ، هر گز دست به این اقدام نمی زد زیرا در شرایطی که چهره های کارامد و نخبگان نظام در غربال 22 کار گروه متشکل از فرهیخته گان کشور در حال شناسائی و انتخاب بودند و در نهایت برای هر وزارتخانه سه نفر بر گزیده و مجددا در بازشناسی نهائی یکی برای هر وزارتخانه انتخاب شد ، چگونه ممکن است پذیرش یک لیست چندین نفره برای تصدی وزارت و دیگر مناصب کلیدی دولت منطقی و معقول باشد؟ای کاش این برادران عزیز قبل از اقدام از نخبگان هر شهرستان در سطح استان دعوت و هم اندیشی و مشاوره می کردند تا این اقدام شان تعدیل و با رعایت شرایط و اقتضائات اتخاذ تصمیم می شد

رئيس جمهور در مصاحبه اش در روز سه شنبه 15/5/92 تاكيدكرد دولت شركت سهامي نيست كه بگويند سهم اين جناح يا آن گروه چيست مبناي ما ايمان ؛تقوا؛تجربه ؛كارداني ؛ اخلاق وشناخت واقعيت هاي كشوربوده است .

ودر فرازي ديگر از مصاحبه اشان گفتند : با مشاركت 500 نفر از نخبگان با صرف شش هزارساعت نتايج برنامه وبررسي افراددراختيار بنده قرار دادند.

با توجه به مطالب بالا ومبناي اعلام شده توسط رئيس جمهور مشخص شده كه چرا ازاين استان شخصي براي وزارت انتخاب نشد

با سلام

خدمت دوست و همکار خوبم آقای دکتر شهابی و جناب دکتر رنجبر و همه کامنت نویسان عزیز

امیدوارم خداوند به همه ما توفیقی عنایت فرماید تا بتوانیم بهترین عملکرد جهت مازندرانی زیبا ، پر رونق و به معنای واقعی توریستی ، ایرانی آباد و جهانی آرام را داشته باشیم.

به امید آنروز در دست هم دهیم به مهر ....

نظرات اقای شهابی درکل متین وقابل تامل است .امااین شیوه معرفی افراد برای مسولیتها کم وبیش درکشور ما بوده است.ااین تلاشها از سوی کسانی که بیش از یک دهه است که به گونه سازماندهی شده مورد بی مهری رسانه هاودستگاههای قدرت قرار دارند وبرای تغییر شرایط کوشیدنددور از انتظار نیست.نویسنده گرامی خود درجمله ای به اهمیت حمایت هاشمی وخاتمی وکناره گیری عارف درتوجه همگانی به رییس جمهور اشاره نمودند.

چقدر بده كه معرفي عده اي كه سوابقي در مازندران و كشور و قانون گزاري داشتند را براي تصدي مسئوليت هاي بالا نا لايق بدانيم از اصفهان و كرمان و يزد حرف ميزنيم، بابا چيزي كه خودمون داريم رو باور نداريم. بعد استاد محترم از خودشون حرفاي عالمانه در مي كنند!!. مازندراني ها هميشه مغبون ناباوريهاي خودشونند و خواهند بود. چرا شخصيت هاي مونو با معيار سياسي و فرصت طلبانه معرفي كنيم. اول ببينيم آب كجا راكده بعد بپريم توش. نكنه سيله بيافتيد و غرق بشيد!! تمثيل ها براي عجز و نانواني خودمون بكار ميره نه به باورهامون كمك كنه.

درسایت خبری عصر ایران در کد خبری 289427 بتاریخ 15/5/92 مطلبی تحت عنوان کسانی که در پشت درب پاستور جا ماندند را نوشت ودربین این همه اسامی حتی اسم یک نفر از لیست مجمع اصلاح طلبان استان مازندران وجود نداردکه تا آن مرحله رفته باشد وجا مانده باشدلطفا نگاه کنید

با سلام. یادداشت آقای دکتر شهابی که خود از آگاهان به مسائل سیاسی ایران و منطقه هستند‏، چند بخش دارد که به نظرم بد نیست دوستان سیاست‌دوست ما در مازندران کمی به آن دقت کنند. بخش اول نوعی نهیب سیاسی به سیاسی‌کارانی است که بدون درک شرایط موجود و حتی بدون شناخت نسبی از جریانی که تازه در حال شکل‌گیری است‏، گمان می‌کنند به این جریان مرتبط هستند یا آنکه در سیلان دادن به جریان موجود نقش داشته‌اند.

در دنیای سیاست شاید گاهی یک حرکت سریع یا ضرب‌الاجلی بتواند نتیجه بدهد و شخصی را برنده میدانی کند، اما این اصل همیشه نمی‌تواند مثمر باشد یا عملی شود. اتفاقا سیاستمداران امروز – خاصه آنهایی که سیاست را خوب می‌شناسند و جریان‌های قوی تعیین‌کننده کشوری، منطقه‌ای و جهانی را به درستی رصد می‌کنند- منتظر می‌نشینند تا اگر جریانی سیاسی حرکت رودخانه‌ای یا گاه سیل‌وارانه دارد در نقطه‌ای آرام بگیرد و آنگاه بتوانند کشتی خود را به آن جریان روانه کنند و بعد به تشخیص موج بپردازند. شاید در نگاه اول این رویه مقبول اخلاق اجتماعی نباشد‏، اما می‌تواند در سیاست جواب بدهد. کافی است به جریان‌های سیاسی کشورهایی که سیاست و سیاست‌گری آنها نظام‌مند است دقت کنید، می‌بینید گروه‌ها، احزاب، سازمان‌ها حتی و افراد نسبت به رخدادی سیاسی دچار احساسات آنی نمی‌شوند، اگر سهمی قرار است بخواهند براساس داده‌ها و توانایی‌های خود بیان می‌کنند.

بخش دوم مقاله نظر به روندی دارد که در کشور ما گاهی – به هر دلیل – اتفاق می‌افتد. به نوعی که برخی‌ها گمان می‌کنند در شکل‌گیری کاری که اگر احیانا درست است، نقش داشتند. یعنی این عده معمولا به گونه‌ای عمل می‌کنند که طرفدار کارها درست هستند. اما اگر همین افراد ببینند که جای مشکلی پیش آمده است، به راحتی خود را کنار می‌کشند و همه باب انتقاد را باز می‌کنند و اگر چاره داشته باشند، حتی به انکار و تکفیر جریانی می‌پردازند. نمونه آن را در دولت پیشین می‌توان دید. کسانی که تا دیروز سینه‌چاک آقای احمدی‌نژاد بودند به یک‌باره – به هر دلیل- از این آقا روی برگرداندند. این شیوه رفتاری البته بیشتر مخصوص ایرانی‌هاست و ما مازنی‌ها که از این قاعده مستثنی نیستیم.

به هر حال خوب است که بزرگان سیاسی مازندران پیش از تصمیم‌گیری‌های عجولانه با درک شرایط و شناخت موقعیت‌ها و اندیشه‌های سیاسی، کمی صبور باشند.

حال اگر به قول آقای رنجبر لابی اصفهانی‌ها قوی‌تر بود، پس نشان می‌دهد که هم‌ولایتی ما نتوانستند این لابی‌ را درک کنند.

جناب دکتر شهابی عزیز کاشکی شفافتر بیان میکردید... یک سوال از نویسندگان لیست مذکور...کاشکی شما هم نقش اقایان مورد اشاره را در روند توسعه وعقب ماندگی استان توضیح میدادید...لطفا سفری به سمنان/کرمان/یزد...بکنید شاید.فقط شاید درس عبرت شود

اگه بنا بر شایسته سالاری و تخصص باشه که قطعا نظر جناب رنجبر درسته و گزینه ای مثل دکتر کریمی واقعا میتونست در کابینه جای بگیره. حالا که نشد لااقل باید در مدیریت ارشد استان از ایشون استفاده بشه. این، هم حق ایشونه و هم حق مردم مازندران که با رای معناداری که به جناب روحانی دادند از مدیریت ایشان بهره مند بشن...

اقاي مازندراني ها خوشحال باشيد كه در دولت تكنوكرات ها حضور نداريداين دولت نميتواند كاري براي اقشار مياندست وضعيف جامعه بكند وابروي مازندراني ميرود

ایکاش به قالیباف رای می دادیم/مازندنومه کامنتمو حذف نکنی!

در ستادهای روحانی در شهرستانها بسیاری از مسئولین اصلا ح طلب بودند مثلا" در آمل آقای آجودانی روشنفکر و اصلاح طلب بود بیشتر مناظراتش از طریق روشنفکران و اصلاح طلبها پیامک می شد ولی بعد از انتخابات معلوم نیست چه شکافی بین ستاد و بخشی از اصلاح طلبها افتاد که در مراسم دانشگاه ایشان حضور نداشتند و اینطور مسائل احتمالا" به همین شکل در استان هست .

وقتی بین خودشان اختلاف باشد چه انتظاری هست که در انتخاب کابینه تاثیر داشته باشند .



غرور و خودبینی باعث نزدیک بینی می شود و از این دست مسائل بوجود می آید.



امید است حداقل کانون تدبیر وامید و سران اصلاح طلب چاره ای برای وحدت و وفاق هم استانی ها برای توسعه استان مازندران بیاندیشد.

درود بر آقای رنجبر در خصوص دکتر کریمی مله درست فرمودید البته غالب نوشته شما را قبول دارم .

نگرا ن نباشید اون لیست 19 نفری مازندران را داشته باشید چون با شرایط سنی که این وزیران پیشنهادی دارند اگر بخواهند مثل دولتمردان احمدی نژاد کار کنند حداقل هر سه ماه یکبار یکی سکته میکنه یا از فرط خستگی استعفا ه میدن و این لیست 19 نفره مازندرا ن یکی یکی وزیر میشن

این تقصیر روحانی نیست بلکه تقصیر و کوتاه نظری اصلاح طلبان استانی است که کشور را بین دوستان مازنی تقسیم کرده بودن

خدایی با این همه خطای دید در محاسبات سیاسی این حضرات لیاقت همان کارمند بودن را دارند نه مسول دل سوز مردم مدار مشکل گشا

البته ما که در قبل زیر پرچم مدیریت برخی از این افراد بودیم خیری ندیدیم

حالا هی لیست راببین و

هی بخند

حالا عده اي با حسن ظن يك كاري كردند كه حالا زود يا نابهنگام بود اصل مساله را خراب نمي كند همه جا اين كار را كردند كرمانشاه. قزوين.همدان ووو / اما دلم براي مسئولين ستاد مي سوزد كه تهران روي داشتند و خودشان را استاندار مي ديدند!!! مضحك تر اينكه الان مديران اتوبوسي خودشونو با اين وزير كشور پيروز ميدان مي بينند!!!!!!!!!!!.

آقاي شهابي بفرمايند با اينا چكار بايد كرد؟ و طرفداران دلسوخته اعتدال چه تدبيري بكنند. ابشان كه نظر منصفانه و دردمندانه اي ميدهند. الان با اين وضع چكار بايدكرد؟.

آقاي ...و آقاي ... مي خواهند چكار بكنند.

... شرافتشو تو جنگ و ميدان سياست ثابت كرد. امروز غورباقه هم مي تواند ابوالعطا بخواند!. ديروز رو و شجاعت آدماي امروز را كه شرف فروشي نمي كنند را بايد رصد كرد و نمره داد.

بیائیم با اتحاد واتکا بخود مازندران را در کشور نمونه کنیم ازانهائیکه درتهران هستند انتظاری نداشته باشیم انهائیکه میگویند برای روحانی ویا فلانی کارکردیم اگرنبودیم یکدانه رای هم نمیاورد فقط وفقط برای پست ومقام خودشان کارکردنداگرباورنمیکنید تلاشهای بعدازانتخابات آنهارا ببینید

دیدگاه آقای دکتر شهابی نسبت به روند کلی انتخابات مثبت است و نقد ایشان متوجه لیست زودهنگام دوستان اصلاح طلب بود. من در رابطه با آن لیست پیش بینی کرده بودم که حتی اگر یک نفر از این لیست در زمره وزراء قرار بگیرد باید کلاهمان را هوا بیاندازیم و برای رویت مجدد خوانندگان عین آن را در زیر کپی پیست می کنم.

البته نیت لیست دهندگان خیر بود و می خواستند توانمندی های استان را در جبهه اصلاحات نشان بدهند که توان معرفی حداقل 19 نفر در حد وزیر را داریم. این نیت خیر قطعاً قابل سرزنش نیست و آقای شهابی هم شاید چنین قصدی نداشتند. تلاش و فعالیت برای جا انداختن افراد قبل از اتخاذ تصمیم ضروری است و لابی های زیادی در حد مقامات انجام می گیرد تا بالاخره یکی از این افراد مورد قبول واقع می شود.

منطقاً نیروهای ما هیچ کم و کسری از آقای جهانگیری که امروز به عنوان معاون اول حکم گرفتند ندارند الا اینکه لابی های افراد مهم و تاثیر گذاری همانند آقای هاشمی به نفع ایشان کار کرد. اگر مظلومیت مازندران در معرفی چهره های علمی وجود نداشت امروز باید روی چندین چهره مدیر و مدبر و قدرتمند و توانای مازندرانی برای تصدی وزارت علوم و آموزش و پرورش و بهداشت ودرمان و ... عناصر ما به طور جدی مطرح می شدند. به هر حال لابی اصفهان قوی تر از آنی است که ما فکرش را می کنیم و عناصر سطح بالای هماهنگ و با قدرت تصمیم گیری بالا توانمندی های آنها را به رخ می کشند و ما نتوانستیم و نمی توانیم بین آقای دکتر فلاح و آقای مهندس حجتی گزینه مازندرانی را جا بیندازیم و در چانه زنی از آنها جلو بیفتیم. اینها نقاط ضعف بزرگ ما است که به عنوان ایستادگی در پای کار خوب حضور پیدا می کنیم ولی در هنگام اخد نتیجه و بهره وری از ثمره عقب می مانیم.

خاطره ای را نقل می کنم که ما در لشکر 25 کربلا خالصانه و بی هیچ چشمداشتی خط شکنی می کردیم و سنگر های عراقی ها را در هم می شکستیو تانک ها و نفربرها و سایر ادوات جنگی عراقی ها را تصاحب می کردیم ولی وقتی برمی گشتیم این روابط عمومی سپاه اصفهان بود که آرم سپاه خود را بر روی تمام غنیمت ها زده بود و انگار تمام جبهه را رزمندگان اصفهانی عملیات کردند و دیگران هیچ نقشی نداشتند. امید اینکه با تلاش بیشتر و مستمر موقعیت استانداری را از دست ندهیم. رقابت های داخل استانی طبیعی است و باید هم وجود داشته باشد ولی به هر حال گزینه استانداری مازندران نباید به غریبه ها تعلق گیرد. بالعکس باید تلاش زیادی بشود که کسانی که موقعیت معاونت در وزارتخانه ها را دارند به عنوان معاون حکم بگیرند و کسانی که شایستگی استاندار شدن در استان های دیگر را دارند و حتی معاونت استاندار در استان های دیگر یا روسای ادارات در استان های دیگر را دارند نیز مورد حمایت جدی قرار گیرند تا جمع مدیران مازندرانی ارزش ها و قدرت مدیریت خود را به دولت "تدبیر و امید" اثبات کند.

«نگاه اینجانب به لیست این است که اقدام مثبتی صورت گرفته ولی نیاز به درایت و سعه صدر بیشتری داشته است. از برادران خوبم آقایان احمدی فولادی و علی اکبر بهمنش به خاطر پیشگامی در این امر باید تشکر کرد.

1- افرادی را که برای وزارتی مطرح کردید باید سنخیت و شناخت لازم با آن وزارت را داشته باشد. مثلاً طرح یک دانشگاه آزادی برای وزارت علوم با کثرت متخصصان و سیاستمداران حاضر در دانشگاههای تابعه تبعات منفی زیادی خواهد داشت.

2- سطح برخی افراد در حد وزارتخانه نیست و نمی توان برای جا افتادن آنها خیلی زور زد. در عوض برخی افراد نظیر دکتر کریمی مله که از آداب سیاسی مثبتی برخوردار هستند می توانند برای وزارتخانه های با ماهیت سیاسی پیشنهاد شوند. اگر بنا باشد حد وزارتخانه های سیاسی برای امثال کریمی مله زیاد باشد، وزارت بهداشت، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، وزارت جهادکشاورزی و ... نیز برای افراد طرح شده صرفاً به دلیل مشهوریت نام آنها صورت گرفته است و اگرچه شخصاً آنها را به دلیل روابط دوستانه مقبول بدانم، سطح امور و تجربه کارگردانی آنها و پیچیدگی برخی از وزارتخانه ها ایجاب می کند فرد صاحب تجربه لازم در درون آن وزارتخانه ها باشد وگرنه در ادامه راه به شدت در اداره امور آن بازخواهد ماند.

3- گزینه های استانی دیگری هم می توانستند مطرح باشند که نشان از درایت و دورنگری و سعه صدر بالاتر و بیشتر و دلسوزی برای نیروهای استان داشته باشد و عملاً نقش پدری و خیرخواهی برای استان را با شفافیت بیشتری نشان دهد. آگراندیسمان و پررنگ کردن نقش محدود جناج گرایی و نادیده انگاشتن وجود سایر نیروها آفتی است که ناسازگاری های درونی نیروها را در داخل استان تشدید کرده و بر طبل اختلافات خواهد کوفت.

4- اگرچه شخصاً بر این اعتقاد هستم که هیچکدام از نیروهای مطح شده استانی کمبودی در مدیریت بخش هایی از دولت در مقایسه با نیروهای سایر استان ها ندارند ولی چهره پردازی های جناحگرایانه درون استانی را ضربه بزرگی به وجدت نیروهای بزرگ و ارزشمند استان می دانم و از آنها در واقع تاثیر زدایی خواهد نمود.

5- ضمن آرزوی موفقیت برای کلیه نیروهای طرح شده اگر حتی یک وزارت یا معاونت و سازمان مطرح شده با توفیق همراه شود، یک برگ برنده برای استان خواهد بود و ای کاش لااقل این توسعه نظر بخش اصولگرایان طرفدار روحانی را هم شامل می شد تا افرادی خیال نکنند اصلاح طلبان استان که شخصیت های معزز و محترمی هم هستند به فکر قلع و قمع پست ها هستند و فضایی برای شخصیت شدن و نفس کشیدن نیروهای اصولگرا حتی برای آنهایی که در ستاد دکتر روحانی موثر بودند قائل نیستند و از هم اکنون حالت قهر سیاسی بین نیروهای اصولگرا و اصلاح طلب طرفدار روحانی دامن زده شده و نه تنها مباحث فراجناحی آقای روحانی را کور کرده بلکه حتی درون جریانی را نیز تحدید و تهدید کرده است. و من الله التوفیق»

ورود مازندرانیهای دولت 8 و 9 کار مشایی و مرحوم کردان بود که جفت شون حاشیه دار بودند.ما نباشیم بهتره که حاشیه داشته باشیم در دولت

مثلا مازندرانیهای دوره احمدی نژاد چه گلی به سر استان زدند که الان بزنند!نباشند بهتره

آخه برادر من اون احمدی نژاد بود که همه ارکتنش مازندرانی بودن حالا این خانه سالمندانی که روحانی تشکیل داده مازندرانیه نباشن بهتره

قابل توجه آقاي مجيدخان

دكترشهابي نگفت مازندراني ها لياقت نداردنداگر به حرفهاي ايشان توجه كرده باشد گفته عجله كرديد واوضاع را رصد نكرديد وبي گدار به آب زديد ونتيجه اش را هم ديديدوهيچكس هم كوچكترين توجهي نكرد. بگذاريد ببينيد سر استانداري چه الم شنگه اي راه خواهدافتاد.اگر واقعا معتقد هستيد هركسي استاندار بشود خوب است لطفا آتش بس كنيد تا وزيركشوراستاندار را معرفي كند.

قابل توجه جناب اکبر بهمنش...

پس کو از اون لیست 19 نفره وزرا ؟

پس کو اون دبدبه و کبکبه ها ، همین که توی آمل ردیف جلو نشستی ارضا شدی...

با تشكر از نكته سنجي آقاي دكتر شهابي برخي از نظرات ايشان را اجازه بدهند نپسنديم! اصلاح طلبان ستاد خاموش و تفريحي نداشتند در واقع ايشان به خودش زحمت ندادند بيايند تا ببينند آن جا چه خبر است نه به عنوان اصلاح طلب؛ بلكه هم بند زندان آقاي هاشمي!.

حضور اصلاح طلبان مازندران به عنوان اولين گروه اصلاح طلب كشور بود كه حمايت رسمي اش را اعلام و قبلش نيز طي نامه اي به خاتمي و هاشمي خواستار هم آهنگي آن دو بزرگوار براي اتحاد و حمايت شده بودند.

انكار نقش اصلاح طلبان از لحاظ وجداني و از نگاه يك فعال با سابقه ي سياسي قدري زننده و نا صواب است اگر اين جريان نبود اين اقبال به وجود مي آمد؟. تازه شعارهاي پوپوليستي را با نمايه هاي فريبنده را ديگران تو انتخابات مي دادند و وعده هاي سر خرمن!!.

بله درست است كه قدري عجله شد؛ اما معرفي چهره هاي ارزنده ي مازندران به دولت در حال شكل گيري به كجاي كار لطمه ميزد؟اين اعتقاد عده اي بود و بر اساس تشخيص شان خواستند بزرگان و مديران توانمند اين ديار را معرفي كرده باشند اگر از اين ميان كسي انتخاب نشد نا لايق بود. جناب عالي هم كانديدا شده بوديد و چون رأي نياورديد؛ لايق نبوديد؟ يا نه! لياقت آدم به اين چيزها وابسته نيست؟. نمي شود كسي را سرزنش كرد. كاش چنين كاري صورت نمي گرفت ولي به آقاي روحاني گوش زد شد كه ما هم توان مندي هايي داريم.

حال چرا براي تراكم همين مديران توان مند براي تصدي استان داري ناراحت هستيد؟ هر كدام كه بيايند همه ي مردم اين ديار، استان داري با توان مندي وزارت را در امور اجرايي خود خواهند داشت.

استاندار غیر بومی ضرورت پیشرفت مازندران

با تشكر از دكتر شهابي مطلب جالبي را نوشت وتمام مطالب ايشان عين واقعيت است واقعيتي تلخ وسوزناك