تعداد بازدید: 2730

توصیه به دیگران 1

پنجشنبه 5 آذر 1388-0:0

درس ها و عبرت های درگذشت یک سیاستمدار

 یکی از خلقیات زشت برخی از ما ایرانی ها این است که اگر با کسی از سر تضاد و تخالف برآییم و اگر از دست مان برآید ، تا او را له و نابود نکنیم دست بردار نیستیم!


درگذشت مرحوم علی کردان و واکنش های بعد از آن، درس هایی چند را در متن و حاشیه خود دارد که اندک تاملی در آن، می تواند به شناخت بیشتری از محیط سیاسی- اجتماعی جامعه امروز ایران بینجامد:

1- درگذشت کردان باز هم ثابت کرد که در ایران، "زنده خوب و مرده بد وجود ندارد!" فراموش نکرده ایم که 14 ماه پیش، چه هجمه سنگینی علیه کردان شروع شد و تا روزهای پایانی پیش از مرگش نیز ادامه یافت. اما با انتشار خبر درگذشت کردان، آن هم در میانسالی (51 سالگی) جوی عاطفی در کشور به وجود آمد و ورق برگشت.

البته اینکه فرهنگ ایرانی درباره درگذشتگان توصیه به یاد نیک و بخشایش دارد، امری جداست که در جایش زیبایی های خود را دارد اما نباید فراموش کنیم که در بررسی امور مرتبط با سرنوشت اجتماعی و سیاسی، تعارف و تساهل جایی ندارد. از این رو، در بازخوانی پرونده زندگی سیاسی پرحادثه مرحوم علی کردان، باید ابعاد شخصی ماجرا را از زوایای اجتماعی و سیاسی آن جدا کرد و از منظر نخست، درگذشت یک انسان را به سوگ نشست، برایش طلب مغفرت الهی کرد و به بازماندگانش از صمیم قلب تسلیت گفت.


اما از نگاه سیاسی و اجتماعی، نقدها و عبرت ها باید به طور جدی همچنان طرح شود و در این باب، حیات و ممات افراد نباید دخیل باشد.


ماجرای مدرک دکترای وزیر اسبق کشور، بخشی از تاریخ سیاسی بعد از انقلاب است که از وجود یک آفت گسترده در نظام مدیریتی کشور یعنی بهره مندی بسیاری از وزیران مملکت از مدارک جعلی تحصیلی در سطحی عمومی پرده برداشت و درگذشت آن مرحوم، چیزی از این واقعیت نمی کاهد.

2- کردان که درگذشت، یاران او در دولت با سوار شدن بر موج عاطفی پدید آمده به ویژه در مناطق شمال کشور (کردان اهل ساری بود) کوشیدند از جنازه آن مرحوم، حتی قبل آنکه آب غسل اش خشک شود و کفن اش بپوسد، سوءاستفاده سیاسی کنند بدین گونه که با اظهارنظرهای رسمی و غیررسمی و با بهره گیری از سایت ها، خبرگزاری ها و نشریات وابسته به خود اینگونه وانمود کردند که آنچه مجلس در خصوص مرحوم کردان انجام داد، ظلمی بود که روا شد و حتی می گویند مجلس هشتم و رسانه ها قاتل کردان بوده اندو باید جوابگوی خون او باشند!

این تحلیل البته بیش از آنکه متوجه "حب کردان" باشد، با نیت "پیشگیری" مطرح می شود و هدف آن، بالا بردن هزینه نقد و نظارت بر سیاستمداران است. بدین گونه که به عنوان مثال، رسانه ها نمایندگان مجلس در آینده در مواجهه با مسایل مشابه، دست به عصاتر حرکت کنند زیرا ممکن است کسی که مورد نقد و نظارت قرار می گیرد، مریض شود یا از دنیا برود و خونش به گردن مجلسی ها یا رسانه هایی بیفتد که نارسایی ها را فریاد کرده اند!

سوءاستفاده سیاسی از مرگ یک دوست، از بدترین انواع سقوط  اخلاقی ای است که می تواند تصورش را کرد.

3- مجلس هشتم، تمرکز ویژه ای بر روی مدرک تحصیلی مرحوم کردان داشت و البته دقت نظر و پیگیری مجلس در آن موضوع، با استقبال و همراهی مردم مواجه بود چه آنکه نمادی از توجه مجلس به وظیفه نظارتی اش بود.

اما سوال مهم اینجاست که آیا در این مملکت همان یک نفر مدرک جعلی تحصیلی داشت و بقیه مدیران کشور منزه هستند؟ راستی مگر قرار نبود مدارک تحصیلی  همه مدیران، مخصوصا آنهایی که از دانشگاه های خارجی مدارک تحصیلی ارائه کرده اند و از حقوق و مزایای آن استفاده می کنند، مورد بررسی قرار گیرد و حتی وزارت علوم نیز موظف به دریافت و بررسی مدارک شد؟

آیا تمرکز صرف بر روی یک شخص خاص و وانهادن صدها و ای بسا هزاران نفر دیگر مانند او این شائبه را پیش نمی آورد که همه ما مردم سر کار بوده ایم و دعوای آقایان، نه با دغدغه قانونمداری که یک دعوا و تسویه حساب شخصی و سیاسی بوده است؟!

به نظر می رسد در صورت جدیت در پیگیری این موضوع ، پای خیلی ها گیر ماجرا شود و شاید ، این واقعیت یکی از عوامل ابتر ماندن طرح بررسی مدارک تحصیلی مدیران باشد.

4- در ماجرای استیضاح کردان ، البته برخی اشخاص و رسانه ها از حدود اخلاق عبور کردند و وارد وادی تمسخر ،توهین و اهانت شدند.این در حالی بود که کردان ، مستحق برخوردی در حد همان چیزی که در قانون آمده است بود.

متاسفانه یکی از خلقیات زشت برخی از ما ایرانی ها این است که اگر با کسی از سر تضاد و تخالف برآییم و اگر از دست مان برآید ، تا او را له و نابود نکنیم دست بردار نیستیم و خدا نیاورد روزی که بهانه و ابزارش را هم داشته باشیم.
این مساله البته فقط درباره رفتاری که با کردان شد صدق نمی کند و تقریباً در همه جریان های سیاسی به طور ملموسی وجود دارد و به عنوان مثال در قضایای بعد از انتخابات نیز شاهد مصادیقی از این رویکرد غیرانسانی هستیم که برخی صاحبان قدرت ، که زمینه و دستاویزی برای برخورد با رقیب پیدا کرده اند به چیزی جز نابودی کامل طرف مقابل راضی نیستند!
این موضوع نشان می دهد که جامعه سیاسی ایران هنوز به بلوغ عقلی و انسانی واقعی نرسیده است.

5- کردان در زمان تصدی پست های مدیریتی ، به ویژه در دوران نسبتاً طولانی حضورش در صدا و سیما ، حمایت های ویژه ای را از مازندرانی ها به عمل آورد و بسیاری از آنها را به کار گمارد و شغل شان داد.


فارغ از قضاوت ارزشی درباره خوب یا بد این رویکرد ، حضور پرتراکم مردم ساری در مراسم تشییع کردان ، نشان از یک خصلت مثبت در میان مردم ما دارد و آن این که مردم ایران ، به معنای واقعی کلمه "حق شناس" هستند و اگر غیر از این بود ، ساروی ها نیازی به جنازه بی جان آن مرحوم نداشتند که آن تشییع جنازه کم سابقه را در موطن اش بپا دارند و سپاس شان را به جای آورند.


اگر مسوولان ما واقعاً و نه از سر شعارو تعارف ، متوجه واقعیتی به نام "قدرشناسی مردم" باشند ، برای خدمت به آنها شب از روز نخواهند شناخت.

... و در پایان ، ضمن طلب آمرزش و بخشش برای همه آنانی که دست شان از دار دنیا کوتاه شده است ، از خداوند می خواهیم دیده عبرت بین را از ما نگیرد. مرگ ، تقدیر ناگزیر همه ماست.(asriran)



    ©2013 APG.ir