تعداد بازدید: 25964

توصیه به دیگران 19

جمعه 17 ارديبهشت 1389-0:0

معلم عزيزم،سلام!

...معلم عزيزم؛ توگفتي كه دروغ گفتن چوپان بد است، ديگر چوپان دروغگو نمي‌گويد. اصلا چوپان كه دروغ نمي‌گفت اما گفتي تا نكند دروغ بگويداما افسوس وقتي كه تو رفتي، خيلي‌ها دروغگو شدند. (نامه حق الله كثيري به آقاي معلم)


نامه‌اي به معلم عزيزم ؛

 معلم عزيزم سلام

 نمي‌دانم نامه‌اي كه دارم برايت مي‌نويسم، مي‌خواني يا نه؛مشكلي نيست، شايد بهتر است كه نخواني.

چون آنچه مي‌خواهم برايت بنويسم در واقع براي اين نيست كه تو بخواني، بلكه براي آن است كه ديگران بخوانند!

آقا معلم عزيزم؛ چندي پيش وقتي تورا ديدم كه در سن پيري با پيكان مسن ‌ات، داري مسافر‌كشي مي‌كني، جگرم كباب شد.

تو من را نشناختي اما من تو را درهمان لحظه اول شناختم.آخرنگاه كرد‌ن‌ات،آرامش ستودني‌ات،تواضع و فروتني تو، بيشتر ازجسم درهم شكسته و چروك‌هاي فشرده شده روي صورت‌ات، توجه آدم را جلب مي‌كند.

مي‌خواستم خودم را معرفي كنم مي‌ترسيدم...اما خجالت كشيدم.اول با خودم گفتم كه چه روز خوبي ا‌ست و چه خوب شد كه ماشين نياوردم. اما روزبدي بود وقتي بقيه پول پسرك نوجواني را كه روي صندلي جلو نشسته بود، با همان ادب و احترام هميشگي‌ات برگرداندي و گفتي:"آقاجان بفرماييد،اين بقيه پول تان"!

 و پسرك با لحن تحكم‌آميز يكي از اسكناس ها را كمي محكم تر از معمول روي داشبورد پشت فرمون كوبيد و گفت: اين را عوض كن و شما پرسيديد: چرا، مگر چه عيبي دارد؟

 پسرك با لحني مسخره‌بازي و با لهجه برره‌اي گفت:"اين يكي گوشه نداشته بيد" وشما باز چنان كه گويي با شاگرد لازم‌التعليمي حرف مي‌زنيد،خنده كوتاهي كرديد و گفتيد: "كه گوشه نداشته بيد" عيبي ندارد مال بد بيخ ريش صاحابش.

مي‌گويند روزي هگل همان انديشمند بلندآوازه‌ي آلماني در سن جواني براي ديدن سپاه پيروز فرانسه كه به شهر «ينا » وارد مي‌شدند، رفت و باعجله برگشت و به مادرش گفت:كه روح مطلق را ديده است كه سوار بر اسب سفيد شده بود و پيشاپيش سپاه عظيم فرانسه حركت مي‌كرد.

 عظمت ناپلئون بناپارت براي هگل جوان ، كه آن روز ها به روح مطلق فكر مي‌كرد، شكوهمندي انسان فرا رفته از روح حقير و محدود بود.

معلم عزيزم؛ تو نيز الهه شكوهمندي روح مطلق هگل در دوران كودكي ام بودي. هيبت و عظمت و شكوه تو، سر و وضع و روح وروان من را تحت تاثير قرار مي‌داد.

تو درهمه لحظه هاي زندگي من حضور داشتي و تبلور يافته بودي. آن زمان كه نمي‌دانستم چرا و چگونه باشم و قادر نبودم دورتر از تو را ببينم، تو همان بودي كه من مي‌بايست باشم و تو همان مي‌خواستي و خواستني‌ها را در من ايجاد مي‌كردي، كه من پس از آن نياز داشتم.

 براي خاطر تو درس مي‌خواندم، براي جلب رضايت تو دست و رويم را مي‌شستم، قبل از آنكه وارد مدرسه شوم و تو مرا ب‌بيني خودم را مي‌تكاندم و مرتب مي‌كردم. به خاطر تو آداب نشستن، برخاستن، مصاحبت، رفاقت و ... را به جا مي‌آوردم.

كمي بزرگتر كه شدم دانستم كه بايد به خاطر خودم و به خاطر حقيقت قدم بردارم و اقدام كنم و هر چه دقيق‌تر شدم، ديدم كه بايد هماني باشم كه تو بودي و تو خواستي.

يادت كه هست چنان آهسته و شايسته مي‌آمدي و مي‌رفتي، مي‌نشستي و برمي‌خاستي، مي‌خواندي و مي‌نوشتي، مي‌گفتي و مي شنيدي، مي‌خوردي و مي‌آشاميدي و خلاصه براي خودت و براي ديگران و اطرافيان حضورداشتي كه همه مي‌ديدنت، برايت راه باز مي‌كردند و برمي‌خاستند.

 وجودت حس مي‌شد، گفتار، پندار و كردار ديگران ازتو حس مي‌گرفت. با حضور تو كسي صدايش را بالاتر نمي‌برد، دستش را دراز نمي‌كرد و پايش را هم.

همه تو را مي‌شناختند، مي‌پذيرفتند و از نشست و برخاست باتو لذت مي‌بردند و افتخار مي‌كردند. حضورت در محله، مجلس و محفل، مايه بركت و رحمت بود.

 معلم عزيزم؛ كدام شير پاك‌خورده‌اي تو را به اين روز انداخت؟ تو كه شهسوار شكوهمند و قافله سالار سپاه جامعه ما بودي و همه با حضورو در كنار تو، جرأت و انگيزه مي‌يافتند، چرا پشت اين آهن قراضه‌ي لندهور نشاندنت تا اين گونه خوار و خاك‌نشين‌ات سازند؟

معلم عزيزم، تا كي بايد اينجا باشي؟ بي تو، بي عظمت و شكوه تو،بي ترانه و توان تو، جامعه و اهالي آن به روزي مي‌افتند كه افتادند.

 راستي؛ همه بچه‌هاي آن دوره خوب و خوشبخت شدند و برخي شغل تو را انتخاب كردند و معلم شدند. البته نه مثل خود خودت.

اما معلماني عميق و دقيق و كمي از شكوه تو را در آستين دارند. برخي مهندس، بعضي وكيل و قاضي، برخي در ادارات و سازمان‌هاي ديگر مشغول شدند و دو سه نفري كه تحصيلات‌شان را نيمه تمام رها كردند، الحمدلله زندگي خوبي دارند و بعضي‌ها هم شهيد شدند.عين‌الله پايش را از دست داده و جانباز است.

 آقا معلم عزيز؛ يادت مي‌آيد روزي كه مادر كاظم آمده بود پايين پله مدرسه ايستاد و مي‌خواست كه براي شفاي دخترمريض‌اش دعا كنيد و شما پس از درس و قبل از اينكه زنگ بخورد با لحني آرام و اميدوار دعا خواندي و ما آمين گفتيم. خواهرش خوب شد ،اما كاظم شهيد شد.

معلم عزيزم؛ برگرد به دهات ما، همولايتي‌هاي ما را درياب. تو كه رفتي مردم بداخلاق شدند، جوانان روستاي ما خيلي‌هاشون معتاد شدند.

 آن زمان كه توبودي وضع ما خيلي خوب بود. كسي مردود نمي‌شد و اگر چنين مي‌شد، حتما استعداد نداشت. اما الان جوانان باهوش زيادي ترك تحصيل كردند و اي كاش فقط ترك تحصيل مي‌كردند.خيلي‌ها هنوز هيچي نشده پاي شان به دادگاه و پاسگاه و زندان باز شده است.

راستي توگفتي و خواستي كه دروغ گفتن چوپان بد است، ديگر چوپان دروغگو نمي‌گويد. اصلا چوپان كه دروغ نمي‌گفت اما گفتي تا نكند دروغ بگويداما افسوس وقتي كه تو رفتي، خيلي‌ها دروغگو شدند. حالا ديگر وكيل و وزير، استاندار و فرماندار و كساني ديگري كه جرات نمي‌كنم اسم شان را بگويم ،دروغ مي‌گويند .حتي معلم هم ... ! ! ! برگرد و به بقيه هم بگو كه دروغگويي بد است و نبايد دروغ بگويند.

معلم عزيزم؛ حتما بيا، برگرد و با آن شكوه و عظمت‌ات برگرد كه اگرغيبت حضورت باز هم ادامه يابد، بدي ها پر مي‌كند زندگي‌مان را، زندان‌هاي‌مان را، ادارات‌مان را و همه جاي‌مان را .

معلم عزيزم؛ من خودم نزديك به پنجاه سال سن پيدا كردم، اما اگر تو باآن شكوه و ابهت‌ات بيايي، كودك مي‌شوم و همچنان دربرابرت زانو مي‌زنم و مي‌خوانم و مطمئن هستم خيلي ها مي آيند مي نشينند پشت آن نيمكت هاي چوبي و با ما مي خوانند : آن مرد آمد . آن مرد زير باران آمد .

 قربانت، دانش آموز ديروز ، امروز و فردايت


  • دوشنبه 10 ارديبهشت 1397-14:14

    باسلام خدمت نویسنده عزیز
    معلمان ماخیلی برایمان زحمت کشیدند
    واین نوشته لایق انهارادارد

    • نصرا کریم پورپاسخ به این دیدگاه 1 3
      يکشنبه 12 ارديبهشت 1395-21:9

      به نظرم از شعر استفغده می کردید بهتر بود

      • پنجشنبه 5 فروردين 1395-16:12

        باسلام خدمت نویسنده عزیز
        این نامه خیلی زیبا احساساتی بودوازت
        خیلی ممنون هستم که نامه ات را
        برای دیدن گذاشتی .

        • پنجشنبه 24 دی 1394-18:15

          آفرین ...دبیر هنر ما گفته بعنوان یک تکلیف براش نامه با خط ریز تحریری بنویسیم ... داشتم دنبال یه چیزی میگشتم که سر از اینجا دراوردم... عالی بود ... ما که اکثرن قدر دبیرامونو نمیدونیم ... میدونم ... باید بدونیم ....

          • مجیب الرخمنپاسخ به این دیدگاه 8 2
            جمعه 1 خرداد 1394-10:27

            بسیارعالی دوستم

            • جمعه 28 فروردين 1394-15:19

              بسیار زیبا بود واقعا آخر نامه من که چهل سالمه گریه ام در آمد ممنون

              • شنبه 16 اسفند 1393-19:50

                واقعا عالی بود ای کاش به اون دوران بر میگشتیم همون لطف و صفای قدیم

                • دوشنبه 20 بهمن 1393-18:49

                  وقتی می خواندم گریه کردم

                  • سه شنبه 29 مهر 1393-20:14

                    واقعا دمت گرم

                    • سه شنبه 5 فروردين 1393-14:56

                      خیلی خوب

                      • جمعه 18 بهمن 1392-21:18

                        دمت گرم

                        • الما جونپاسخ به این دیدگاه 20 6
                          دوشنبه 29 مهر 1392-0:0

                          عااااااااااااااااااااااالي بود عزيزم يه سر به لاوين چت بيا ممنون گلم

                          • مبینا رنج دانپاسخ به این دیدگاه 13 14
                            شنبه 30 شهريور 1392-0:0

                            سلام خاک بر سر اینترنت

                            • دوشنبه 9 دی 1392-19:2

                              خیلی زیبا بود احسنت

                              • دوشنبه 14 ارديبهشت 1394-22:21

                                خوب حق با تو هست ولی این جور داستانها جیگر آدم رو در میاره خلاصه من داستانهای احساساتی رو دوست ندارم بای عزیزم

                          • دوشنبه 13 خرداد 1392-0:0

                            واقعا زيبا بودو احساسي

                            • شنبه 11 خرداد 1392-0:0

                              خيلي عالي بود و غم انگيز بر دلم نشست

                              • پنجشنبه 26 ارديبهشت 1392-0:0

                                سلام آفرين متن زيبايي بود .آنچه از دل برآيد بر دل نشيند

                                • سه شنبه 17 ارديبهشت 1392-0:0

                                  اولش قشنگ بودولی بقیه اش ...

                                  • چهارشنبه 14 فروردين 1392-0:0

                                    خیلی زیباست

                                    • شنبه 12 اسفند 1391-0:0

                                      آ شغالترين نامه اي بود كه شنيدم.

                                    • شنبه 12 اسفند 1391-0:0

                                      نامه ی خو بی بود

                                      • يکشنبه 6 اسفند 1391-0:0

                                        عالی عالی عالی بوووووووووووووود

                                        • شنبه 5 اسفند 1391-0:0

                                          بسیاربسیارزیبابود.very very beautiful

                                          • مائده رنج دان پاسخ به این دیدگاه 11 9
                                            چهارشنبه 22 آذر 1391-0:0

                                            سلام خانم خندانی عزیز من شما را خیلی دوست دارم و دلم می خواهد که در دوران راهنمایی هم شما به ما درس بدهید شما خیلی شوخ هستید و من به خاطر همین شوخ بودن شما را دوست دارم راستی حال پسر کوچکتان محمد امین چه طور است راستی خانوم من می خواستم یک حرفی را به شما بگویم و آن این است که من و علیزاده رفتیم و محمد امین را بغل کردیم خیلی بچه ی بامزهای بود روز خوبی داشته باشید

                                            • محمد اصغریانپاسخ به این دیدگاه 13 5
                                              سه شنبه 20 تير 1391-0:0

                                              بسیار لذت بردم احسنت بر تو ای دانش آموز و تو ای معلم

                                              • حسین خوشنامپاسخ به این دیدگاه 11 2
                                                پنجشنبه 11 خرداد 1391-0:0

                                                دمت جیز///دادا....

                                                • دوشنبه 18 ارديبهشت 1391-0:0

                                                  عالی بود

                                                  • مائده رنج دان پاسخ به این دیدگاه 12 4
                                                    چهارشنبه 13 ارديبهشت 1391-0:0

                                                    واقعا عالی بود من تا به حال چنین داستانی را نخوانده بودم واقعا احساساتی بود

                                                    • رامين عبدالهي از هشترود پاسخ به این دیدگاه 10 2
                                                      جمعه 8 ارديبهشت 1391-0:0

                                                      بسيار بسيار ...عالي بود

                                                      • سه شنبه 5 ارديبهشت 1391-0:0

                                                        عالی بود ممنونم

                                                        • سه شنبه 5 ارديبهشت 1391-0:0

                                                          خیلی خوب بود

                                                          • میثم نقیبیپاسخ به این دیدگاه 12 4
                                                            سه شنبه 29 فروردين 1391-0:0

                                                            متن بسیار عالی بود افتخار می کنیم به شما که واقعیت جامعه را بیان میکنید احترام به تمام فرهنگی امروز دیروز

                                                            • دوشنبه 7 فروردين 1391-0:0

                                                              عالی بود معلم امروز می شناسمت شما
                                                              که ازمفاخر شهر ماهستید

                                                              • شنبه 5 شهريور 1390-0:0

                                                                بسیار عالی بود. من هم بچه فرهنگی دیروز هستم و هم فرهنگی امروز. اما احساس میکنم احترام اولی از دومی بیشتره....

                                                                • سه شنبه 25 مرداد 1390-0:0

                                                                  افرین محشرنوشته ای

                                                                  • ادريس پيروتي فرپاسخ به این دیدگاه 10 9
                                                                    جمعه 5 فروردين 1390-0:0

                                                                    سلام دوست من
                                                                    بسيار زيبا بود .

                                                                    • شنبه 18 ارديبهشت 1389-0:0

                                                                      عالی بود .این رنج نامه خیلی هاست ......

                                                                      • زانا خاکیپاسخ به این دیدگاه 16 4
                                                                        چهارشنبه 27 فروردين 1393-20:43

                                                                        جز عالی گفتن چیز دیگری را نمی تونم بگویم


                                                                      ©2013 APG.ir