تعداد بازدید: 4186

توصیه به دیگران 9

يکشنبه 22 خرداد 1390-22:56

مشکل ظاهرآرایی؛ تأملی در تغییر چهره میدان امام ساری

چند درصد از شهروندان ساروی یا گردشگران با مشاهده مجسمه ها به گرداب گمراهی اخلاقی نزدیک شده یا از آرمان های دینی و انقلابی فاصله گرفته اند و اساساً چقدر بین این مجسمه ها و مسائل سیاسی، اعتقادی و اخلاقی پیوند برقرار ساخته اند؟(يادداشتي از دکتر علی کریمی،عضو هيئت علمي دانشگاه مازندران)


 در زمانه ای که رخداد روزانه هزاران مسئله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حساسیت برانگیز داخلی و خارجی، منطقه ای و بین المللی اذهان انسان های مسئولیت شناس را به خود جلب می نماید، در نگاهی سطحی و اولیه شاید روا نباشد که تغییر چهره میدان امام ساری و حذف مجسمه اسب های این میدان دغدغه برانگیز شود.

 به اعتقاد من موضوع مبلمان و زیباسازی شهری دانش تخصصی نوپاست که اصول و قواعد خاص خود را داراست و سزاوار نیست که غیراهل فن در این باره سخن گویند؛ اما از آنجا که پیرامون دفاع از این اقدام و توجیه آن، بحث صیانت از آرمان های اسلام و انقلاب بیان شده است، لازم دانستم تأملاتی پرسش گونه داشته باشم.

 الف- طبق کدام برآورد روشمند و علمی وجود و اثر این مجسمه ها نافی و ناقض شعارهای انقلاب و مبادی اسلام یا تضعیف کننده آنها بوده است؟ چند درصد از شهروندان ساروی یا گردشگران با مشاهده این مجسمه ها به گرداب گمراهی اخلاقی نزدیک شده یا از آرمان های دینی و انقلابی فاصله گرفته اند و اساساً چقدر بین این مجسمه ها و مسائل سیاسی، اعتقادی و اخلاقی پیوند برقرار ساخته اند؟

 ب- معمولاً نهادهای پاسخگو و برآمده از متن و آرای مردم باید به اتخاذ تصمیماتی روی آورند که طبق منطق الاهم وفالاهم بازتاب خواسته های واقعی مردم بوده و گرهی از نیازهای عاجل و آتی آنان بگشاید.

 به علاوه در حوزه تصمیم های تخصصی مشاوره و رایزنی با اهل همان فن قبل از اتخاذ تصمیم و توجیه و اقناع افکار عمومی بعد از اجرای آنها از لوازم مدیریت کارآمد است.

 حال پرسش این است که آیا مشکلی مهم تر از به زیرکشیدن اسب ها برای شهروندان ساروی در میان نبوده است؟ کدام مجموعه از صاحب نظران فرهنگی انهدام یا انتقال این مجسمه ها را باعث بارورترشدن یا شکوفایی آرمان های انقلاب اسلامی یا ارتقای سطح معنویت ناظران و بقای آنها را موجب زوال روحیه خداجویی و معنویت گرایی آنان دانسته اند؟

 ج- اینکه یک مجموعه مدیریتی آستین همت خویش را برای ارتقای مظاهر دینداری جامعه بالا بزند نه تنها مستوجب سرزنش نیست، باعث خرسندی دین باوران راستین نیز خواهد بود اما آیا همواره برای پاسداشت دین باید نمادهای زیبایی و سازه های هنری تاریخی موجود را تخریب و بر ویرانه های آن پایه های سازه های دینی مطلوب خود را برپا نهاد؟

 بنای سمبل ها و نمادهای دینی در زندگی ماشینی شده ي امروز -که هر لحظه انسان را به خودفراموشی و خدافراموشی می خواند- صد البته لازم است اما هدم و انهدام سمبل ها و نمادهای بی ضرری که اتفاقاً به بخشی از شناسنامه یک محیط تبدیل شده است کاری است غیر فرهنگی و بر نوعی ظاهرگرایی در اشاعه دین حکایت می کند.

 دین و مظاهر آن باید بر قلب ها حاکمیت یابد وگرنه آراستن ظاهر جامعه به جامه دین، در حالی که اخلاق و معنویت دینی در اثر بدکارکردی برخی از دین مداران تضعیف و از ضمیر آن رخت بر بسته باشد، سودی به حال دین نخواهد داشت.

 د- می توان از زاویه ای دیگر به این اسب ها نگریست که مایه پند دین باوران وسیاست ورزان باشد و تردیدی ندارم که دینداران راستین جز از این روزنه به آفریده های خدا نمی نگرند: اسب موجودی نجیب و پرفایده برای رفع نیازهای انسان است که ناظران با مشاهده هر روزه آن لزوم نجابت در رفتار و فایده مندی در کردار برای دیگران را از همین مجسمه بی جان به خود و دیگران تذکر می دهند.

دیگر آنکه لگامی که بر دهان اسب نهاده شده، درسی ماندگار هم برای اهل سیاست و هم اهل معرفت است؛ به اهل معرفت یادآور می شود که برای پای نهادن در وادی عرفان و بندگی خدای بزرگ باید بر نفس سرکش خود لگامی پولادین نهند تا در برابر وسوسه های لغزاننده دنیایی به سهولت تعظیم نکنند و به اهل سیاست می آموزد که باید اسب سیری ناپذیر و محدودیت گریز قدرت را نه فقط با فضایل درونی بلکه با سازوکارهای کنترل کننده بیرونی مهار کرد تا مردمان از خسارت های اعمال قدرت نامحدود درامان بمانند.

نکته پایانی آنکه گاهی لازم است به جای تغییر و تخریب بیرون، ابزار و زاویه دیدمان را تغییر دهیم. ظاهرآرایی همیشه چاره ساز نیست و اسیرشدن در هیاهوی ظاهرگرایی که اتفاقاً جامعه ما این روزها به شدت گرفتار چنبره های ستبر آن است، ممکن است در کوتاه مدت به ارتقای ظاهرگرایان در نردبان قدرت بینجامد، اما بی تردید به تعمیق باورهای دینی مدد نمی رساند.


ايميل نويسنده:(akm102000@yahoo.com)


  • جمعه 20 ارديبهشت 1392-0:0

    درود بر دکتر علی کریمی عزیز

    • شنبه 4 تير 1390-0:0

      درودبر ملیجی.

      • سه شنبه 24 خرداد 1390-0:0

        آرِي...دين باید بر قلبها حاکم باشد.راست میگویی دکترجان.اما برخی دین را زبانی کرده اند و به نفع خودشان مصادره به مطلوب میکنند

        • دوشنبه 23 خرداد 1390-0:0

          aliiiiiiiiiiii bud....

          • دوشنبه 23 خرداد 1390-0:0

            چه زیبا نوشته اند دکتر که"آیا همواره برای پاسداشت دین باید نمادهای زیبایی و سازه های هنری تاریخی موجود را تخریب و بر ویرانه های آن پایه های سازه های دینی مطلوب خود را برپا نهاد؟"همین جمله را آقایان متوجه بشوند کار تمام است و مشکل حل میشود.

            • دوشنبه 23 خرداد 1390-0:0

              مرسی دکتر جان.مثل همیشه زیبا بود.در مازندنومه بیشتر بنویس

              • دوشنبه 23 خرداد 1390-0:0

                درود بر دکتر؛
                چه تحلیل خوبی؛
                وقتی که اعضای شورا به جای نگاه عمرانی و اجرایی، سیاسی بشن؛
                و دستگاه های نظارتی مانند استانداری و شورای شهرستان و استان درونشان هضم بشن.
                و شهرداری هم سر در گم باشه؛
                نتیجه اش همین می شه!
                یاد استانداری ات به خیر.


                ©2013 APG.ir