تعداد بازدید: 3925

توصیه به دیگران 13

پنجشنبه 1 دی 1390-0:35

شما آملی گفتید،من تهرانی می گویم!

حدادعادل:حالا بهتر شده و کسانی هستند که بنویسند/آجداني از من چند اشکال گرفت، درست است رشته ام تاریخ نیست/کتاب درسی ارث پدر کسی نیست/هرجا که مولف گیر نمی آمد ، من کتاب می نوشتم/آجداني:سعي کردم خودم را به واقعیت ها نزدیک کنم/سیاست زدگی و ایدئولوژی زدگی را درتاریخ نویسی رسمی می بینم/وجه غالب ذهن حداد،فلسفی و ادبی است/ آيا رژیم پهلوی،هیچ نقطه مثبتی نداشت؟/حذف اسم هاشمي رفسنجاني جالب است!(متن و حاشيه هاي يک مناظره تلويزيوني)


مازندنومه؛کلثوم فلاحي: اواخر ارديبهشت ماه امسال بود که اولین قسمت مجله فرهنگی "زاویه" به روی آنتن شبکه چهار سیما رفت."زاویه" درباره موضوعات و مسائل حوزه علوم انسانی بحث می کند و قصد دارد بر اساس شیوه نامه جدیدی در اطلاع رسانی و تحلیل مسائل فرهنگی روز اقدام کند.

اين برنامه یک مجله هفتگی است و هر هفته به تحلیل و گفت و گو درباره مهم ترین موضوعات فرهنگی روز یا هفته با دعوت از کارشناسان و مدیران آن بخش می پردازد.

 تهیه کننده زاويه که چهارشنبه شب ها پخش مي شود،علیرضا حائري است که تاکنون چند بار لطف الله آجداني-مورخ و استاد دانشگاه-را از آمل به برنامه خود دعوت کرده است.

*مدعی صاحب نظر بودن ، نیستم

در زاويه ي اين هفته،مناظره اي بين لطف الله آجداني و غلامعلي حداد عادل درگرفت.در ابتدای برنامه،دو سئوال مطرح شد:1-یک متن درسی تاریخ باید واجد چه ویژگی هایی باشد تا عالی ، صادقانه و جذاب شود؟2-مولف یک کتاب درسی تاریخ باید واجد چه صلاحیت هایی باشد تا در جمع نویسندگان متون تاریخ قرار گیرد؟

 نماينده مردم تهران در مجلس با ابراز خرسندی از بحث در خصوص تاریخ ، گفت:در کشور ما آن گونه که شایسته است به علم تاریخ توجه نشده و هنوز هم توجه نمی کنیم.

 حداد عادل با بیان اینکه از اهمیت علم تاریخ برای شناخت هویت خودمان غافل هستیم ، افزود:در اهميت جمله  "گذشته چراغ راه آینده"(که اسم کتابی است)باید گفت که به اندازه کافی به علم تاریخ توجه نکردیم.

وی در ادامه به کتاب "با احترام" که تالیف خودش است، اشاره کرد و اظهار داشت: در این کتاب 32 مقاله آورده ام که پنج مقاله به علم تاریخ اختصاص دارد.

در ادامه  مجری برنامه سوالی مطرح کرد:"چه کسی می تواند کتاب تاریخ بنویسد؟آیا لزوما باید جزء مخالفان آن دوره از حکومت باشد یا موافقان، از دانشگاه باشد یا حوزه و یا از بیرون این دو؟ صلاحیت ها و شایستگی ها برای یک مولف چیست؟"

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بدون اين که مشخصا"به سئوال مجري پاسخ دهد،به کرده ها و اقدامات خود اشاره و تصریح کرد: رشته ام تاریخ نیست ، یعنی در دانشگاه رسما دانشجوی رشته تاریخ نبودم اما سخت به تاریخ علاقه مندم و در زمانی که به مسافرت بروم و بخواهم در سفر کتابی بخوانم يا وقتی به سراغ کتابخانه ام بروم دستم به سمت کتاب تاریخ می رود.

وي با اشاره به اين که در باب تالیف کتاب های تاریخ مدعی صاحب نظر بودن ، نیستم، ادامه داد: 13 سال در بخش برنامه ریزی و تالیف کتاب های درسی مسئولیت داشتم: از سال 59 تا 72 ،در آن زمان بخش هایی از یک کتاب را که حدود 40 تا 50 صفحه بود،من نوشتم .

 حدادعادل یادآور شد: این گونه نیست که در بحث کتاب های تاریخ در مدارس یک نظریه جامعی داشته باشم اما آن بخشی که من وارد شدم از سال 62 – 63 تا امروز هنوز در کتاب های درسی هست و حوزه کتاب های درسی که من نوشتم محدودتر شده، در آن مقطع این کتاب در همه رشته ها تدریس می شد و امروز فقط در پایه علوم انسانی تدریس می شود.

وی با بیان اینکه در ایران کسی را نمی شناسم که متخصص آموزش تاریخ باشد ، خاطرنشان کرد: بخشی از کتاب تاریخ را که به مقدمات تاریخی انقلاب اختصاص دادند،من نوشتم، چون در آن زمان کسی را سراغ نداشتیم از مورخان رسمی و دانشگاهی که بتواند راجع به انقلاب چیزی بنویسد.

حدادعادل با اشاره به اینکه حالا بهتر شده و کسانی هستند که بنویسند، بیان داشت:سعی کردم حقیقت را بگویم و آنچه مربوط به پیروزی انقلاب بوده از کنش های دشمن و واکنش های ملت، در حد ظرفیت این بخش از درس و آنچه واقعیت است را بیان کردم.

*خودم را به واقعیت ها نزدیک کردم

 لطف الله آجدانی در ادامه این بحث گفت: به گمان من تاریخ متنی است که از مولفه های یک مورخ پایبندی به الزاماتی است که برای شناخت متن مورد نظر می رود.

 وی با بیان اینکه کسی که به سراغ متن تاریخی می رود باید دارای ذهن تاریخی باشد، تصریح کرد:وقتی با ذهن سیاسی و یا حتی فلسفی و شاعرانه به سراغ متن تاریخی می رویم حاصل کار نمی تواند کار متقن علمی باشد.

 آجدانی بیان داشت: در علایق و مطالعه یک شخص نسبت به متون تاریخی ، حد و مرزی نیست.

 وی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا شما توانستید در کتاب های تان نسبت به سایر نویسندگان با ذهنی عاری از سیاست ،وارد شوید،گفت: چون اعتقاد به نسبت در این امور دارم سعی کردم بر اساس بضاعت ، امکانات و محدودیت های موجود ، خودم را به واقعیت ها نزدیک کنم.

این تاریخ نویس مازندراني یادآور شد: هیچ مورخی در مقام تاریخ نویس ، نمی تواند ادعا کند به موارد واقعی دست یافته اما ذهنیت تاریخی این امکان را فراهم می کند که نسبت به یک متن وفادار باشیم.

 وی با بیان اینکه قطعا قرائت از متون تاریخی می تواند در برداشت ها متفاوت باشد، گفت:در نزدیک شدن به واقعیت باید اخلاق علمی حاکم باشد.

 آجدانی با اشاره به اینکه متاسفانه در بسیاری از متون از منابعی برای یک رویداد استفاده شده که این منابع دارای درجه اهمیت نازلی است ، ادامه داد:در سراسر کتاب تاریخ معاصر ایران،درباره 150 سال تاریخ معاصر ایران ،بخش های قابل ملاحظه ای به چالش های بین حکومت پهلوی و نمایندگان مجلس مربوط است اما از منبع مذاکرات مجلس استفاده نمی شود و از منبع حسین مکی استفاده می کند که این موارد شان اثر را با تردید مواجه می کند.

 وی خاطرنشان کرد:نگاه سیاست زدگی و ایدئولوژی زدگی را به وضوح درتاریخ نویسی رسمی می بینم.

*مگر بيهقي و بهار تاريخ خوانده بودند؟

حداد عادل در پاسخ به مجری برنامه مبنی بر اینکه تا چه اندازه با آجدانی موافق است ، اظهار داشت: آقای آجدانی راجع به همه کتاب ها حرف زد از جمله راجع به کتابی که بخشی از آن را من نوشتم.

 وی افزود: اولا می خواهم تعجب کنم از اینکه وقتی کسی در محضری حاضر نیست شاید درست نباشد از او اسم ببرند و عیب جویی کنند و به حکومتی و رسمی بودن و سیاست زدگی متهم کنند.

 حداد عادل خاطرنشان کرد: اگر خودم دنبال نکرده بودم که در برنامه حاضر شوم و توضیحاتی بدهم شاید بینندگان همان حرف ها را یک طرفه شنیده بودند(آجدانی در یکی از مناظره های پیشین از حدادعادل نام برده بود)

وی با بیان اینکه اخلاق نقد را رعایت کنیم، ادامه داد:وقتی کسی نیست ، اسمی از او نبریم و اگر از کسی یاد کردیم فرصت دهیم تا او هم پاسخ دهد، این انصاف نقد است.

 این نماینده مجلس با اشاره به اینکه آجدانی گفته فلانی رشته اش تاریخ نیست و البته به من اظهار لطف هم کردند ، بیان داشت: از من چند اشکال گرفت،درست است رشته ام تاریخ نیست ولی می خواهم بگویم خیلی ها رشته تاریخ نبودند ولی کتاب تاریخی نوشتند و خوب هم نوشتند و بسیاری از این کتاب ها هم سندیت پیدا کرده و سازنده شده است.

وی با بیان اینکه در سنت آموزشی خودمان رشته ای به نام تاریخ نداشتیم ، افزود: بعد از تاسیس دانشگاه ، این رشته هویت مستقل پیدا کرد، رشته تاریخ بعد از تاسیس دانشگاه تهران باب شد و حتی در دارالفنون هم رشته تاریخ نداشتیم.

حدادعادل ادامه داد: مگر در قدیم ابوالفضل بیهقی که بزرگ تاریخ نویسان کشور است آیا رشته اش تاریخ بوده و در دانشگاه مدرک در رشته تاریخ داشته است؟

 وی خاطرنشان کرد: در دوران معاصر آیا ملک الشعرای بهار دکترای تاریخ داشت؟ولی کتاب "تاریخ احزاب سیاسی "اش از معدود نوشته های آن دوران است.

حدادعادل با بیان اینکه من به عنوان نوجوان 17 ساله ای که از سال 42 همراه انقلاب بودم و در تظاهرات شرکت می کردم ، زندان رفتم و از دانشگاه اخراج شدم، افزود: با بسیاری از مقامات موثر در انقلاب نشست و برخاست داشتم و در پیروزی انقلاب هم قطره ای از دريا بودم ؛ اگر با استفاده از مختصر توان ادبی و 13 سال مسئولیت در تدوین کتاب های درسی ، 40 – 50 صفحه از تاریخ انقلاب را بنویسم ، خیلی کار خلاف و عجیبی است؟

 وی ادامه داد: آیا کسانی که مورد اعتماد آقای آجدانی هستند چیزی نوشتند که ما آنها را کنار زدیم؟

* آيا رژیم پهلوی در حوزه نظر و عمل هیچ نقطه مثبتی نداشت؟

 لطف الله آجدانی در ادامه این بحث اظهار داشت: در بحث تخصص و مدرک باید به این شکل نگاه کنیم که وقتی محمدجرير تبری آملی کتاب معروف تاریخ تبري را نوشت یک دانشگاهی نبود اما ایشان را مورخ می دانیم اما حالا که در روزگاری به سر می بریم که بستر تخصص به عنوان یک علم و مهارت وجود دارد آیا به لحاظ اخلاق علمی و انصاف درست است که دیگران کتاب تاریخ بنویسند؟

وی یادآور شد: بحث تخصص ، الزاما مدرک نیست،بلکه ادراک تاریخی است.هرکسی که ادراک تاریخی دارد را مورخ می دانم و ذهن تاریخی ارتباط مستقیم با زبان تاریخی دارد.

 آجدانی با اشاره به اینکه وجه غالب ذهن دکتر (حدادعادل) فلسفی و ادبی است ، بیان داشت: ایشان از بزرگان فلسفه و ادب هستند و تردیدی هم وجود ندارد.

 وی یادآور شد: به حکم اخلاق علمی ، فرض را بر این می گیریم که اگر من آجدانی در نگارش یک متن صالح باشم،اما به معنی اصلح بودن من در آن حوزه نیست ،به حکم اخلاق علمی جا دارد اگر من صلاحیت نوشتن کتاب درسی را داشته باشم و بپذیرم که از من صالح تر وجود دارد باید میز و تریبون را به او تحویل دهم.

آجدانی تصریح کرد: در اثر شما به لحاظ مواجه علمی تغافل هایی صورت گرفته؛به عنوان مثال دوران حساسی از تاریخ معاصر ایران را آنچه که سیاست زدگی در آثار شما نامیدم ، عنوان می کنم.

 وی افزود: نظر شما در داوری ها نسبت به رژیم پهلوی ، ضمن اینکه تایید می کنم بسیاری از انتقادها نسبت به رژیم پهلوی در اثر شما درست است ، این پرسش بی پاسخ مانده که در مقام یک تاریخ نگار ، رژیم پهلوی در تمام جریان های سیاسی ، شناور و سیال در حوزه نظر و عمل آیا هیچ نقطه مثبتی نداشت که حتی به اجمال هم اشاره نشده است؟

 آجدانی گفت: شاید یکی از دلایلی که باعث این امر شد ناشی از شرایط سیاسی خاص باشد.

*سر لفظ دعوا نداریم

مجری برنامه خواست تا جواب این پرسش را حدادعادل دهد. حدادعادل با بیان اینکه شکی نیست که باید کتاب را کسی بنویسد که اصلح است ،ادامه داد: کتاب درسی ارث پدر کسی نیست که بگوید تا ابد همین کتابی که من نوشتم باید چاپ و منتشر شود.

وی یادآور شد: آن موقع کتاب های متعددی نوشتم، در هرجا که مولف گیر نمی آمد ، من کتاب می نوشتم و خودم هم می دانستم این کارها چقدر از روی ناچاری بوده و باید به دنبال فرصت و مولف بهتر بود.

 حدادعادل خاطرنشان کرد: اما وقتی کتابی می نوشتم فردا که قلم را به زمین می گذاشتم دنبال مولف اصلح تر از خودم می گشتم برای تالیف کتاب بهتر در آینده.

وی با بيان اين که بعضي تاريخ نويسان مانند آقای آجدانی معتقدند تاریخ معاصر ، تاریخ نیست ، گفت: اين ها بعد از رضاشاه را سیاست می دانند ، سر لفظ دعوا نداریم و همه می دانند تاریخ معاصر با تاریخ قدیم فرق دارد.

*همین لحظه،تاریخ است

 آجدانی در پاسخ به این موضوع ، اظهار داشت: همین لحظه ای را که در خدمت شما هستم، تاریخ می دانم و بحثی که مطرح کرده بودم تاریخ نویسی بود.

حداد عادل پاسخ داد: این عبارتی از شما بود. مرز تاریخ و سیاست قاطع نیست ، اسمش هرچه که هست مردم می خواهند بدانند.

وی با بیان اینکه تاریخ نویسی ما در دوران بعد از مشروطه نوعا در دست روشنفکران غرب گرا بود، تصریح کرد:منظورم از روشنفکر حتما لعن و نفرین نیست ؛ این روشنفکران به دین نظر لطف نداشته و با چشم مهر نگاه نمی کردند.

حدادعادل با بیان اینکه در کشور ما کشف حجاب و فاجعه بزرگ کشتار مردم در مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد، گفت: از میان این مورخان معروف و مشهور که صاحب متد بودند کدام یک چیزی در این باره نوشتند؟

اين نماينده مجلس افزود:مدرس با آن افکار ارزشمند در کشور پیدا شد که در برابر استبداد که حاکم بر مردم و نوکر بیگانه بود ایستاد و آن مقام علمی که داشت 10 سال تمام در کاشمر زندانی بود و بعد به شهادت رسید اما جز یکی دو نفر مانند حسین مکی ، کدام یک از استادان دانشگاهی در باب مدرس چیزی نوشتند؟

وی با يادآوري اين که همین موضوع کاپیتولاسیون که امام به خاطر آن تبعید شدند ، کدام روشنفکر راجع به آن چيزي نوشت؟تصريح کرد:قبل از انقلاب پدیده ای به نام اسرائیل وجود داشت ، آقایان روشنفکران شناخته شده به نام روشنفکری ، نظرشان درباره اسرائیل چه بوده؟هنوز هم سکوت کرده اند و اکنون راجع به هولوکاست نه تنها در اروپا جرم است که کسی تردید کند در ایران هم نمی بینید یک روشنفکر دلش برای فلسطین بسوزد.

 این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: اگر اول انقلاب افرادی مثل حداد عادل که رشته اش فیزیک و فلسفه بوده دست به قلم برده اند چون آقایانی که معروف به علم تاریخ بودند قلم به زمین گذاشتند.

وی با اشاره به اینکه در آموزش قاعده ای داریم که هرچه سطح آموزش پایین تر باشد از اختلاف نظرها و شاخه شاخه شدن ها خودداری می کنیم ، بیان داشت: چون ذهن کسی که مبتدی است ظرفیت تفکیک امور را ندارد ، مثل نقاشی که وقتی می خواهد نقاشی را آغاز کند اول دایره ای می کشد و چشم و ابرو و هرچه جلوتر می رود نقاشی او دارای ظرایف دیگری است.

حدادعادل با بیان اینکه در دوره راهنمایی و یا دبیرستان ذهن دانش آموز کشش ندارد که ابعاد مختلف یک دوران را تفکیک کنیم ، گفت: امروز کسانی از رضاشاه تعریف می کنند ، دانشگاه ساخت، ارتش را سامان داد ، راه آهن کشید و وحدت رویه ایجاد کرد؛ کتاب های شان هم چاپ می شود و کسی هم جلوی شان را نگرفته است.

 وی ادامه داد:اگر من و آجدانی بدانیم که رضاشاه را انگلیسی ها آوردند و انگلیسی ها هم بردند، آن وقت آيا می توانیم به کارهای خاصی که رضاشاه کرده استناد و در ذهن بچه نسبت به فاسد بودن این حکومت، تردید ایجاد کنیم؟

 حدادعادل خاطرنشان کرد: حکومتی که به دست انگلیس به وجود می آید و آجدانی می داند داستان روی کار آمدن رضاخان چه بود؛ کسی را که بیگانه سر کار می آورد راه آهن ، دانشگاه و هرچه ساخته مشکل داشته است.

 وی افزود: شکی نیست که شکل ظاهری ایران در زمان رضاخان تغییر کرد اما بزرگ ترین ضربه را به کشور زد و ایران را با استبداد اداره کرد.

*دروغ و سانسور نه با اخلاق علمی راست می آید و نه با اخلاق اسلامی

 آجدانی با بیان اینکه آن انتقاد را بر روشنفکران وارد می دانم ، اظهار داشت:در تاریخ نگاری علمی ، آن خطای روشنفکران نباید باعث خطای ما شود که مثلا داریم انتقام تاریخی می گیریم و ما هم همان خطا را تکرار کنیم.

وی با بیان اینکه نقد سره از ناسره شناختن است ، ادامه داد:نقد کمک می کند از یکسو نگری خودداری کنیم ، پدیده هایی مثل دروغ و سانسور نه با اخلاق علمی راست می آید و نه با اخلاق اسلامی.

 آجدانی یادآور شد: اگر انقلاب را محدود به تحولات سیاسی کنیم ، خطاست،باید تحولات اجتماعی و فرهنگی را هم در بر گیرد.

 وی با بیان اینکه نظر من الزاما دفاع از خدمات رژیم پهلوی نیست، گفت:در شناخت گذشته خودمان باید این آزادگی و اخلاق علمی را داشته باشیم که در ارزیابی ها خوب و بد را کنار هم ببینیم،از مطلق اندیشی بپرهیزیم،چراکه مطلق اندیشی ما را در دام سانسور می اندازد.

 
برگزيده ها:

 -حداد عادل ترجيح داد در شب يلدا،تفالي به ديوان خواجه شيراز بزند!او برنامه را با شعری از حافظ آغاز کرد: معاشران گره از زلف یاد باز کنید/شبی خوش است به این قصه اش دراز کنید

-در بخشي از مناظره حداد عادل یادآور شد: آجدانی می خواهد بگوید فلانی وابسته به حکومت است و مجبور بوده این را نوشته و این علمی نیست که آجدانی پاسخ داد : منظور من این نیست و حدادعادل گفت: من گفته های شما را ترجمه کردم، شما آملی گفتید و من تهرانی می گویم.

-آجدانی در قسمتي از مناظره،به بخشی از کتاب تاریخ معاصر ايران اشاره کرد که در آن قسمتی از صحبت های مدرس سانسور شده است.او اصل صحبت های مدرس را هم خواند و به این موضوع اعتراض کرد که چرا بخشی از صحبت های مدرس در خصوص رضاخان ، حذف و به جای آن سه نقطه گذاشته شده است.

حدادعادل در این رابطه اظهار داشت:مدرس در دوره ای تصور می کرده که رضاخان می تواند به کشور خدمت کند و حتی مدتی با رضاخان به فکر تشکیل حزب بود.

 وی افزود: حذف موضوعی که شما اشاره کردید برای دانش آموز دوره ابتدایی به معنای سانسور نیست،چون تصویر کلی می خواهیم.

آجدانی گفت: تصویر کلی باید 100 درصد منفی باشد؟

 حدادعادل پاسخ داد: بله ، این چهره 100 درصد منفی است و رضاشاه پدر ملت ایران را درآورده است.

وی یادآور شد: اگر دزدی به خانه شما بیاد و هر اندازه که زیبا بوده و از تناسب اندام برخوردار باشد اما وقتی به کلانتری می روید به خاطر هیکل زیبا از کار او نمی گذرید ، حرف ما نسبت به رضاشاه هم همین است.

 ما نسبت به دوره قاجار این نظر را نداریم ، قاجاریه هرچه که بودند به پای خودشان به سلطنت رسیدند با اینکه آقامحمدخان بی رحم و آنقدر شرور بود ولی انگلیسی ها او را سر کار نیاوردند.

 آجدانی خطاب به حدادعادل ،گفت: مثال شما در خصوص دزد ، مع الفارق است ، دزد را در نهایت به محکمه می برند و قاضی داروی می کند. بحث تناسب جرم و مجازات است.

وی ادامه داد: نه رضاخان بلکه هر شخصیت تاریخی هر خطایی که داشته،در داوری ها چون در مقام داوری نشسته ایم باید میان آنچه به زعم ما جرم و خیانت است با مجازاتی که اعمال می کنیم تناسب وجود داشته باشد.

آجدانی افزود: بر اساس مناسبات سن دانش آموز باید محدودیت هایی باشد اما کم لطفی نکنید، حذف یک سری نکات خاص و گزینش های خاص که در نتیجه گیری کتاب ، به معنای مصادره به مطلوب است این ایراد را دارد که دانش آموز این نکته را در جای دیگری می خواند و اعتمادش نسبت به سندیت و امانت داری کتاب از دست می دهد.

 حدادعادل، اظهار داشت:تلخیص اسناد به تناسب سن خواننده، جعل ، دروغ و سانسور نیست.

در ادامه مناظره، مجری برنامه خواستار پاسخگویی مهمانان به یک پیامک شد: چرا نقش هخامنشيان در کتاب های تاریخ کمرنگ شده است؟

 لطف الله آجدانی در این راستا گفت: متون تاریخ نگاری ما سیاسی است و از رویکرد تمدنی برخوردار نیست.

وي با بيان اين که دوره هخامنشیان یکی از پرافتخارترین دوره های تمدنی است که ممکن است انتقاداتی هم به آن وارد باشد،افزود: با هر تغییر و تجدید نظر نویسندگان بر کاهش جنبه های تمدنی مواجه هستیم و خیلی گذرا به مسائل اشاره دارند.

حدادعادل تصریح کرد: آقای آجدانی می گویند در بخش هایی از کتاب درسی تاریخ،برخی اسامی حذف شده ، من سئوال کردم و این گونه نیست.

وی ادامه داد: وقتی آقای هاشمی رفسنجانی به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتند و ایشان را آیت الله خطاب کردند ، در کتاب های درسی تاریخ هم به جای حجت الاسلام ، آیت الله نگارش شده و عکس ایشان هم در کتاب هست( حدادعادل این عکس را نشان داد).

آجدانی افزود: در درس 14 کتاب تاریخ سوم راهنمایی در صفحه 67 چاپ سال 89 حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی درج شده اما در کتاب سال 90 این صفحه حذف شده است که نه تنها تعجب می کنم بلکه اظهار تاسف می کنم از اینکه چه طور ادعا کردند این بخش حذف نشده است. (عباس پرتوی مقدم که این کتاب را ویرایش کرده،در یکی از مناظره های پیشین طی تماس تلفنی این موضوع را رد کرده بود)

 عباس پرتوی مقدم هم از طریق تلفن در این مناظره شرکت کرد. وی اظهار داشت: آجدانی بنده را متهم کرد که از این کتاب اسم حذف شده ، من این را نگفتم و بحثم هم این نبود که اسمی در کتاب تاریخ سوم راهنمایی بود که من آن را اصلاح کردم و آن اسم حذف شد ، حرف من این بود که هیچ اسمی بر اساس سیاست زدگی حذف نشده است.

پرتوی مقدم با بیان اینکه ناچار بودم به تحولات کلی با رویکرد ایجاد و تبادل و توازن در ابعاد اجتماعی و فرهنگی بپردازم ، گفت: کتاب را مقایسه کنید که بر اساس توازن فرهنگی اجتماعی وضع شده اما آقای آجدانی سیاست زدگی را مطرح می کند.

 وی تصریح کرد: من اصلا روی متن قبلی توجه نداشتم که چه اسمی هست و آن را نیاورم، بر اساس رویکردی که به کتاب تاریخ داریم آن را اصلاح کردیم.

 آجدانی با اشاره به اینکه پرتوی مقدم ، دلیل حذف بخشی از کتاب را ناشی از ایجاز در مطالب عنوان کرد، بیان داشت:در حالی که کتاب تاریخ سوم راهنمایی سال 89 ، کلا" 88 صفحه است اما همین کتاب در سال 90 به 128 صفحه افزایش یافته و این یعنی 40 صفحه به حجم این کتاب افزوده شده است. به رغم افزوده شدن صفحات اما همان صفحه حذف شده که اسم هاشمی رفسنجاني در آن بود، این جالب است.

-علي رغم تذکرات مجري برنامه،حداد وقت بيشتري را از زمان مناظره به خود اختصاص داد.


  • فاطمه - دانشجوپاسخ به این دیدگاه 0 0
    چهارشنبه 21 دی 1390-0:0

    درود بر دانش و شجاعت استاد آجودانی که افتخار مازندرانی ها و آملی ها در کشور هستند.

    • یک شهروند پاسخ به این دیدگاه 0 0
      سه شنبه 6 دی 1390-0:0

      جناب صداقت سفسطه نه سفسته. فعلا کمی مشق تمرین کنید بعد بییایید در باره جناب آجودانی اظهار فضل بفرمایید.

      • سه شنبه 6 دی 1390-0:0

        ای کاش در تفآل می آمد:عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی /نفی حکمت مکن از بهر دل عامی جند.تنها چیزی که تاریخ بما می آموزد اینست که هیچ کس ازآن نیاموخت!هگل. چیزیکه نه آقا محمدخان از آن آموخت ونه رضاخان !
        همیشه تاریخ صفحه ای را برای هرکسی خالی نگه میدارد!تاریخ ،املا نیست!!!تاریخ،اساساافرادرا به اسناد می شناسد نه ازقصه های مکی و معتضد!! تاریخ، تلخیص اش عصاره حقیقت است نه مثله کردن آن!باتشکر از مازندنومه.

        • دوشنبه 5 دی 1390-0:0

          آقای آجدانی با سیاست و سفسته کاملا غیرعلمی و غیر منطقی رفتار کرده واین کاملا از ایشان بعید بود ضمن اینکه غیر مستند پیش رفتند من واقعا متاسفم .بهتر است ایشان به جای ایراد اتهامات بر اساس تفکر سیاست زده خود بیشتر به تحقیق بپردازند .

          • يکشنبه 4 دی 1390-0:0

            "جه به زبان تهرانی چه به زبان آملی"مناظره عالی و برای بنده کلاس درس بود!دکتر آجودانی یک مناظره کلاسیک_اخلاقی را به نمایش گذاشت :اولا فرضیاتش منطقی بود. ثانیاروندگرا و منصفانه بحث را پیش می برد ثالثا اینکه دربرابر سفسطه از مسیر منطقی خارج نمی شد و موضوع بحث منحرف نمی شد چیزی که طرف مقابل برای آن مداما تلاش می کرد.رابعاحتی یک مرتبه هم از جاده ادب بیرون نجهید و همیشه طرف مقابل رابااحترام دکترو...میخواند درعوض طرف مقابل هیچ وقت او را دکتر نخواند خامسا زیاده خواه نبودو راعی وقت معین بود اما طرف مقابل وقت وبحث و تاریخ را ظاهرا مایملک خویش مددانست وتذکرات مجری نیز برای او لازم الاجرا نمی نمود!!نتیجه جالب این بود که روش بحث روندگرای همیشه نتیجه منظقی را از زبان طرف مقابل بحث بیرون می کشد چه به زبان تهرانی چه به زبان آملی!

            • شنبه 3 دی 1390-0:0

              من مناظره رو دیدم
              استدلال آجدانی منطقی علمی و قویتر بود

              • محمد هادیزادهپاسخ به این دیدگاه 0 0
                جمعه 2 دی 1390-0:0

                به نظر من بحث و مناظره جالبی بود. هر دو طرف بحث با احترام به یکدیگر و در فضای اخلاقی حرف میزدند. اما نمی شود انکار کرد که استدلالهای آقای آجدانی قوی تر و ذهنیتشان تاریخی تر بود. ایشان بدون تعصب و واقع بینانه تحلیل میکردن اما آقای حداد عادل تحت تاثیر موقعیت و وابستگی های سیاسی خود بود.

                • پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                  من فکر کنم دانش آموزان خیلی بیشتر از این حرف ها می زفهمند، ما در کلاس درس شاهد سوالاتی از آن ها هستیم که در بسیاری از موارد نشان می دهد که ار جامعه و مدرسه جلوترند و آموزش و پرورش ما جوابگوی ذهن خلاق و تاریخی و هوشمند آن ها نیست.

                  • پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                    منا ظره یسیار عالی و منطقی بود آقای حداد نشان داد از ظرفیت بسیار بالایی نقد پذیری برخوردا هستند و آقای آجدانی هم مسلط به موضوع بحث بودند،لذت بردیم مازندنومه...

                    • مازندرانیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                      پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                      رضا شاه هم بای مملکت زحمت کشید

                      • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 0
                        پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                        ببینید نگذارید ما هم وارد کارزار تاریخی بشویم. همیشه عادت داریم توی زمین بی رقیب گل های زیبا بزنیم و البته اول شوت می زنیم و بعد دروازه را در جای مناسب قرار می دهیم.
                        آقا حداد که اجدادشان آهنگر بودند از نوع عادلش خیلی خوشش می اومد که توی آموزش و پروش همه از زیر بار مسئولیت در بروند و بگویند مرد این قافله شمائید قربان. شما برای دوره راهنمایی بر اساس ظرفیت دانش آموز مادر مرده یک چیزایی بنویس خودمون بعداً می گوئیم این ها اساسی ترین مسائل تاریخی هستند. البته آقای آجدانی هم خیلی دلش برای رضا شاه و محمدرضا تنگ شده و به قدر ذره ای هم که شده دوست دارد نمک شناسی کند و بگوید راه و پل و راه آهن و دانشگاه و عمران و آبادانی هر چه که بود کارهای خوبی بود که با دست توانای آقا رضا شاه پهلوی اول انجام شده. حالا آقای حداد شما چیکار دارید که اتهام ظلم بهش بچسبانید و بفرمائید که همه این کارها رو به دلیل وابستگی به انگلیس انجام داده و اصلاً به خاطر گل روی انگلیس انجام داده تا کار اونها راه بیفته. یا اصلاً چون انگلیسی ها اون رو اینجا کاشتند هر کاری که کرده باشه از نظر فلسفی و منظقی و اصولی و فقهی فاقد وجاهت بوده و ترتب و تقدم ظلم به کار موجب خسران و اضرار بوده و هرگونه تبلیغی بر له نامبرده مسموم و ذهن کوچک دانش آموز را تخریب خواهد کرد. هضم این مسائل فلسفی در اذهان تاریخی هم گرچه بلا اشکال است ولی موجب وهن تاریخ دانان از نگاه آقای آجدانی است که یک آدم فیلسوف عرفان مسلک بخواهد از تاریخ حرف بزند و به حرفه مقدس تاریخ توهین بکند. البته این هم درست است که آقای اجدانی بر اساس یک تعصب حرفه ای آقای کسروی را بر مکی و حداد ترجیح می دهد و آرزو می کند که ایکاش ایشان از قبر بر می خاستند و فقط چند صفحه تاریخ می نوشتند و بعد دوباره می رفتند.
                        اون قضیه رو ولش کنید. اصلاً چون آقای حداد با آقای رفسنجانی مسئله پیدا کردند و بعد از جریان فتنه 88 تکلیف شرعی پیدا کردند که آثار تبلیغی ایشان را هر کجا که باشد امحاء نمایند به این تکلیف شرعی عمل کردند و در پیشگاه حضرت حق ماجورند. حتماً

                        • پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                          من شاهد بخش پایانی بودم و از سخافت منطق حداد بس رنج بردم و این که چه تفکری حاکم بر کتاب های درسی و افکار بچه های ماست .

                          • پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                            حداد چون فکر میکر رییس مجلس بوده میتواند بیشتر حرف بزند اما در جاهایی کم آورد.به خصوص آخراش.ای کاش وقت بیشتر بود و آجدانی حداد رو مات میکرد

                            • یک معلم تاریخپاسخ به این دیدگاه 0 0
                              پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                              مناظره جالبی بود. استاد آجدانی اما علمی تر و مستدل تر سخن گفتند.

                              • تفکیک ابعاد مختلف یک دوران !پاسخ به این دیدگاه 0 0
                                پنجشنبه 1 دی 1390-0:0

                                آقای حداد عادل اظهار می کنند دوره راهنمایی و یا دبیرستان ذهن دانش آموز کشش ندارد که ما ابعاد مختلف یک دوران را تفکیک کنیم . به ایشان باید گفت شما که کار تفکیک را به اشد میزان خود کرده اید . شما این کار را کرده اید ، مشکل این جا است که فقط بخش منفک شده « من منه قربان!! » تان را دانش آموز ما می تواند تماشا کند .


                                ©2013 APG.ir